1. The wedding will be conducted by the local vicar.
[ترجمه ترگمان]مراسم ازدواج توسط کشیش محلی انجام خواهد شد
[ترجمه گوگل]عروسی توسط وکیل محلی انجام خواهد شد
2. The vicar preached to the congregation for half an hour.
[ترجمه ترگمان]نایب تا نیم ساعت در جماعت تبلیغ می کرد
[ترجمه گوگل]جانشین به مدت نیم ساعت به شهادت می رساند
3. He is vicar of a large rural parish.
[ترجمه ترگمان]او نماینده یک بخش روستایی بزرگ است
[ترجمه گوگل]او قصر یک روستای بزرگ روستایی است
4. The vicar led the hymn singing.
[ترجمه ترگمان]کشیش سرود را خواند
[ترجمه گوگل]جانبازان آواز سرود را رهبری کرد
5. The vicar praised what he called her "kind and forbearing nature".
[ترجمه ترگمان]کشیش آنچه را که او \"مهربان و بردبار\" می نامید را ستود
[ترجمه گوگل]پیرو اعظم ستایش آنچه را که او 'طبیعت مهربان و مهربان' خواند
6. The vicar stood up to address the congregation.
[ترجمه ترگمان]کشیش در آنجا ایستاده بود تا با جماعت صحبت کند
[ترجمه گوگل]جانشین ایستاد تا به جماعت رسیدگی کند
7. The local vicar has agreed to marry us in the chapel on the estate.
[ترجمه ترگمان]کشیش محلی موافقت کرده است که با ما در کلیسای on ازدواج کند
[ترجمه گوگل]وکیل محلی موافقت کرده است که در کلیسای املاک ازدواج کند
8. The vicar had his dog collar on.
[ترجمه ترگمان]کشیش یقه سگش را گرفته بود
[ترجمه گوگل]ویکتور یقه ی سگ خود را برداشت
9. The vicar gave a sermon on charity.
[ترجمه ترگمان]کشیش موعظه را در موسسه خیریه اجرا کرد
[ترجمه گوگل]جانبازان خطبه ای را در خلقت به ما داد
10. We were married by our local vicar.
[ترجمه ترگمان]ما با کشیش محلی ازدواج کردیم
[ترجمه گوگل]ما از طرفداران محلی ما ازدواج کردیم
11. The vicar took a candlestick from the altar.
[ترجمه ترگمان]کشیش شمع را از محراب برداشت
[ترجمه گوگل]جانباز شمشیر را از محراب گرفت
12. The vicar preached a sermon about the prodigal son.
[ترجمه ترگمان]کشیش در مورد پسر prodigal وعظ می کرد
[ترجمه گوگل]جانشین موعظه ای در مورد پسر فانی داشت
13. The vicar asked the congregation to kneel.
[ترجمه ترگمان]کشیش از اهل کلیسا خواست که زانو بزند
[ترجمه گوگل]جانشین از جماعت خواسته بود که زانو بزند
14. a farce when the vicar fell flat on his face.
[ترجمه ترگمان]وقتی که کشیش به صورت او افتاد مضحک جلوه کرد
[ترجمه گوگل]یک روحانی که قائم مقامی بر روی صورتش افتاد
15. Or like the Vicar they keep to the straight path because vice is more arduous than virtue.
[ترجمه ترگمان]یا مثل کشیش که در مسیر مستقیم پیش می روند، چون شرارت more از فضیلت است
[ترجمه گوگل]یا مانند شهروند آنها را به مسیر مستقیم ادامه می دهند، زیرا عصبانیت بیشتر از فضیلت است