کلمه جو
صفحه اصلی

taxis


معنی : شکستهبندی، تاکتیسم
معانی دیگر : (یونان باستان) گروه سربازان، جوخه، (زیست شناسی) آرایش، آرایگی، زیست شناسی واکنش موجود زنده در برابرگرایش، تاکتیسم
taxis _
پسوند: ترتیب، آرایش، - آرایی، - پیرایی

انگلیسی به فارسی

شکسته بندی، (زیست‌شناسی) واکنش موجود زنده در برابرگرایش، تاکتیسم


تاکسی، شکستهبندی، تاکتیسم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: taxes
(1) تعریف: the movement of an organism toward or away from an external stimulus.

(2) تعریف: the manual returning of a body part to its place, as in the case of a dislocated joint or a hernia protrusion, without cutting any tissue.
اسم ( noun )
• : تعریف: pl. of taxi.

مترادف و متضاد

شکسته بندی (اسم)
taxis

تاکتیسم (اسم)
taxis

جملات نمونه

1. a fleet of taxis
یک دسته تاکسی

2. Laura flits about New York hailing taxis at every opportunity.
[ترجمه ترگمان]لورا در هر فرصتی از تاکسی hailing در نیویورک به پرواز در می آید
[ترجمه گوگل]لورا در مورد هر فرصتی در مورد نیویورک تاکسی به ارمغان می آورد

3. Carry extra cash for taxis, tips and other incidentals.
[ترجمه ترگمان]پول نقد اضافی برای تاکسی ها، نکات و راه های دیگر حمل کنید
[ترجمه گوگل]پول اضافی را برای تاکسی ها، راهنمایی ها و موارد دیگر حمل کنید

4. Taxis seem to be thin on the ground.
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد Taxis روی زمین نازک باشن
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد تاکسی ها بر روی زمین نازک اند

5. Taxis cruised about, hoping to pick up late fares.
[ترجمه ترگمان]تاکسی به سرعت دور شد و امیدوار بود که کرایه را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]تاکسی ها در مورد امدادرسانی به پروازهای ارزان قیمت سفر کردند

6. Taxis are quicker than buses.
[ترجمه ترگمان]تاکسی ها سریع تر از اتوبوس ها هستند
[ترجمه گوگل]تاکسی سریعتر از اتوبوس است

7. In London late-night taxis are elusive and far from cheap.
[ترجمه ترگمان]در لندن تاکسی های دیروقت شب گریزان و بسیار ارزان هستند
[ترجمه گوگل]تاکسی ها در اواخر شب در لندن بی تدبیر هستند و بسیار ارزان نیستند

8. Taxis seem very thin on the ground tonight — I will have to walk.
[ترجمه ترگمان]امشب زمین خیلی نازک به نظر می رسد - من باید راه بروم
[ترجمه گوگل]تاکسی ها امشب بسیار نازک هستند - من باید راه بروم

9. Many taxis were cruising in the downtown area.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تاکسی ها در حال گشت زدن در ناحیه مرکز شهر بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از تاکسی ها در منطقه مرکز شهر بودند

10. She changed taxis to throw her pursuers off the scent.
[ترجمه ترگمان]تاکسی را عوض کرد تا تعقیب کنندگان را از روی آن منحرف کند
[ترجمه گوگل]او تاکسی را تغییر داد تا تعقیب او را از بین ببرد

11. He rarely used taxis, which he regarded as extravagant.
[ترجمه ترگمان]بندرت اتفاق می افتاد که از تاکسی ها استفاده کنند
[ترجمه گوگل]او به ندرت از تاکسی استفاده می کرد، که او به عنوان عجیب و غریب به نظر می رسید

12. He owns a fleet of taxis.
[ترجمه ترگمان]او صاحب یک دسته تاکسی ها است
[ترجمه گوگل]او دارای ناوگان تاکسی است

13. He shepherded her towards a line of taxis.
[ترجمه ترگمان]او را به سوی یک ردیف تاکسی ها هدایت کرد
[ترجمه گوگل]او به سمت یک خط تاکسی چسبیده بود

14. There were hundreds of taxis at the airport, all touting for business/custom.
[ترجمه ترگمان]صدها تاکسی در فرودگاه وجود داشت که همه برای تجارت \/ سنت تبلیغ می کردند
[ترجمه گوگل]صدها تاکسی در فرودگاه وجود داشت که همه آنها برای کسب و کار / سفارشی بود

15. Taxis cruised the streets, looking for fares.
[ترجمه ترگمان]تاکسی در خیابان ها راه می رفت و به دنبال کرایه ها می گشت
[ترجمه گوگل]تاکسی خیابان ها را ترک کرد و به دنبال کرایه بود

پیشنهاد کاربران

ترتیب و سازمان یافته ( arrangement or organisation )


کلمات دیگر: