1. unity element
عضو یکه
2. unity of purpose
وحدت هدف
3. the unity of the party was a mere facade
اتحاد و یکپارچگی حزب فقط ظاهری بود.
4. the unity of those two countries' economic interests
یکی بودن علائق اقتصادی آن دو کشور
5. . . . yea, through unity one can conquer the world
. . . آری به اتفاق جهان می توان گرفت
6. he established the unity of all people upon the belief in god
او همبستگی همه ی مردمان را بر پایه ی اعتقاد به خدا استوار کرد.
7. we seek the unity of all workers
ما خواهان اتحاد همه ی کارگران هستیم.
8. our strength lies in unity
قدرت ما ناشی از همبستگی است.
9. he underlined the importance of unity
او اهمیت اتحاد را مورد تاکید قرار داد.
10. the future of european economic unity
آتیه ی یکپارچگی اقتصادی اروپا
11. even at the expense of rupturing arab unity
حتی به قیمت از هم گسیختن اتحاد اعراب
12. . . . yes, the world can be conquered through unity
. . . آری،به اتفاق جهان می توان گرفت.
13. The Prime Minister has called for national unity in the face of the violent anti-government protests.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر خواستار اتحاد ملی در مواجهه با اعتراضات خشن ضد دولتی شده است
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در برابر اعتراضات ضد دولتی خشونت آمیز خواستار اتحاد ملی شده است
14. Conceit and complacency are the archenemy of unity.
[ترجمه ترگمان]Conceit و ازخودراضی، دشمن بزرگ اتحاد هستند
[ترجمه گوگل]فضیلت و آرامش بخشیدن به وحدت است
15. If society is to exist as a unity, its members must have shared values.
[ترجمه ترگمان]اگر جامعه به عنوان یک اتحاد وجود داشته باشد، اعضای آن باید ارزش های مشترکی داشته باشند
[ترجمه گوگل]اگر جامعه به عنوان یک وحدت وجود داشته باشد، اعضای آن باید ارزش های مشترک داشته باشند
16. Speakers at the rally mouthed sentiments of unity.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]سخنرانان در این نشست، احساسات وحدت را از بین بردند
17. Religious unity remained as much a chimera as ever.
[ترجمه ترگمان]وحدت مذهبی مثل همیشه یک معما بود
[ترجمه گوگل]وحدت مذهبی همچنان همانطور که همیشه هست، باقی مانده است
18. He restored peace and unity in the country after years of civil war.
[ترجمه ترگمان]پس از سال ها جنگ داخلی، صلح و اتحاد را در کشور برقرار کرد
[ترجمه گوگل]او پس از سال ها جنگ داخلی، آرام و وحدت را در کشور بازسازی کرد