کلمه جو
صفحه اصلی

termless


معنی : بی پایان، بی وعده، بی مدت، بدون شرط
معانی دیگر : بی قید و شرط، غیر قابل توصیف

انگلیسی به فارسی

بی وعده، بی مدت، بی پایان، غیر قابل توصیف، بدون شرط


بی تردید، بی وعده، بی مدت، بی پایان، بدون شرط


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of term.

• limitless, borderless, endless

مترادف و متضاد

بی پایان (صفت)
inconclusive, abysmal, endless, unending, eternal, incessant, illimitable, unbound, unfinished, never-ending, termless

بی وعده (صفت)
termless

بی مدت (صفت)
termless

بدون شرط (صفت)
termless


کلمات دیگر: