کلمه جو
صفحه اصلی

telecommunication


معنی : ارتباط دور برد
معانی دیگر : آگه بری دور برد، مخابره از راه دور، دور رسانی، ارتباط از راه دور، مخابرات، مخابرات تلفنی وغیره از مسافات دور، ارتباط دور برد

انگلیسی به فارسی

ارتباط دوربرد، آگه‌بری دور برد، مخابره از راه دور، آگه‌بری، دوررسانی، ارتباط از راه دور، مخابرات


ارتباطات مخابراتی، ارتباط دور برد، مخابرات تلفنی وغیره از مسافات دور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (often pl., but used with a sing. verb) the science, technology, or process of communicating over great distances, as by television, telephone, or radio.

• long-distance communication, communication by electronic devices; devices used for communications

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] مخابرات راه دور هر گونه ارسال، انتشار یا دریافت سیگنالها، نوشته ها، تصویر، صدا یا اطلاعاتی با هر گونه محتوایی با استفاده از سیم، سیستمهای رادیویی، تصویر یا الکترومغناطیسی . واژه های مخابرات و مخابرات راه دور به جای یکدیگر نیز به کار برده می شود . - مخابرات

مترادف و متضاد

ارتباط دور برد (اسم)
telecommunication

جملات نمونه

1. Typical videoconferencing systems utilise special telecommunication lines and satellite links.
[ترجمه ترگمان]سیستم های نمونه ویدیویی از خطوط مخابراتی خاص و پیوندهای ماهواره ای استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]سیستم های ویدئو کنفرانس معمولی از خطوط مخابراتی ویژه و لینک های ماهواره ای استفاده می کنند

2. Liberalizing the telecommunication industry is one third of a telecommunication bill before Parliament today.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، صنعت مخابرات یک سوم لایحه مخابرات است که در مقابل پارلمان قرار دارد
[ترجمه گوگل]لیبرالیزاسیون صنایع مخابراتی یک سوم از لایحه ارتباطات مخابراتی قبل از مجلس امروز است

3. Since Bell invented the telephone in 187 telecommunication network has taken an unceasing development.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که Bell تلفن را در ۱۸۷ شبکه مخابراتی اختراع کرده است، توسعه مداوم را انجام داده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که بل تلفن را در 187 شبکه مخابراتی ابداع کرده است، توسعه بی پایان ادامه دارد

4. Note compression is transmitted through the network or telecommunication link to go, and in the video decoder to decode.
[ترجمه ترگمان]فشرده سازی یادداشت از طریق شبکه یا لینک ارتباط از راه دور منتقل می شود تا به رمز گشایی شود
[ترجمه گوگل]فشرده سازی یادداشت از طریق شبکه یا لینک ارتباطات تلفنی برای رفتن، و در رمزگشای ویدیو برای رمزگشایی انتقال می یابد

5. Advanced PC telephone exchange facilities, wireless telecommunication, facsimile, telegram and express mail services are provided.
[ترجمه ترگمان]امکانات تلفن هوشمند پیشرفته، مخابرات بی سیم، نمابر، تلگرام و خدمات پستی ارایه شده است
[ترجمه گوگل]امکانات پیشرفته PC برای برقراری ارتباط تلفنی، ارتباطات بی سیم، فکس، تلگراف و خدمات اکسپرس ارائه شده است

6. The ISDN is promising telecommunication network which gain great progress in recent years.
[ترجمه ترگمان]ISDN یک شبکه مخابراتی است که پیشرفت خوبی را در سال های اخیر به دست می آورد
[ترجمه گوگل]ISDN شبکه مخابراتی را امیدوار میکند که در سالهای اخیر پیشرفت بزرگی داشته باشد

7. PBX has played an important role in telecommunication network. It is ideal equipment to extern telecommunication system and terminals.
[ترجمه ترگمان]PBX نقش مهمی در شبکه مخابرات ایفا کرده است این یک تجهیزات ایده آل برای extern سیستم مخابراتی و ترمینال ها است
[ترجمه گوگل]PBX نقش مهمی در شبکه مخابراتی ایفا کرده است این تجهیزات ایده آل برای سیستم مخابراتی و پایانه های خارجی است

8. Telecommunication enterprises are main builder and network operator of the national information infrastructure, taking charge of the important mission of capital construction.
[ترجمه ترگمان]شرکت های مخابرات، سازنده اصلی و اپراتور شبکه زیرساخت اطلاعات ملی هستند که مسئولیت ماموریت مهم ساخت سرمایه را بر عهده می گیرند
[ترجمه گوگل]شرکت های مخابراتی سازنده اصلی و اپراتور شبکه زیرساخت های اطلاعات ملی هستند، مسئولیت مأموریت مهم ساخت و ساز سرمایه را بر عهده دارند

9. It is the architecture for telecommunication network management based on OSI's system management concept.
[ترجمه ترگمان]این معماری برای مدیریت شبکه ارتباطات براساس مفهوم مدیریت سیستم OSI مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این معماری برای مدیریت شبکه های مخابراتی بر پایه مفهوم مدیریت سیستم OSI است

10. TTY is also known as TDD, or telecommunication device for the deaf.
[ترجمه ترگمان]TTY نیز به عنوان TDD یا یک وسیله ارتباطی برای ناشنوایان شناخته می شود
[ترجمه گوگل]TTY نیز به عنوان TDD شناخته شده است، و یا دستگاه مخابرات برای ناشنوایان

11. Strategy adjusted need to conjoint with industrialization of telecommunication, so it's difficult and challenging certainly.
[ترجمه ترگمان]استراتژی تنظیم شده به طور پیوسته با صنعتی شدن ارتباط ارتباط دارد، بنابراین دشوار و چالش برانگیز است
[ترجمه گوگل]استراتژی نیاز به همکاری با صنعتی شدن ارتباطات مخابراتی دارد، بنابراین قطعا دشوار و چالش برانگیز است

12. Modern telecommunication company is facing fierce international and domestic competition.
[ترجمه ترگمان]شرکت مخابرات نوین با رقابت شدید بین المللی و داخلی مواجه است
[ترجمه گوگل]شرکت ارتباطات مدرن مواجه با شدید رقابت بین المللی و داخلی است

13. In mobile telecommunication network management, the repeater monitoring has always been a relatively weakness.
[ترجمه ترگمان]در مدیریت شبکه مخابرات سیار، نظارت repeater همواره نقطه ضعفی بوده است
[ترجمه گوگل]در مدیریت شبکه مخابراتی تلفن همراه، نظارت بر تکرار همیشه ضعیف است

14. In telecommunication, a subscriber set, such as a telephone.
[ترجمه ترگمان]در مخابرات، یک خط مشتری، مانند یک تلفن
[ترجمه گوگل]در ارتباطات تلفنی، یک مشترک، مانند تلفن

پیشنهاد کاربران

مخابرات

مخابرات راه دور

ارتباطات دوربُرد

Telecommunications security and privacy act
امنیت ارتباطی و قانون حریم خصوصی


کلمات دیگر: