1. Unhook me, would you?
[ترجمه ترگمان]منو ببخشید، میشه؟
[ترجمه گوگل]من را بکش
2. The collar wouldn't unhook.
[ترجمه ترگمان]یقه اش باز نمی شد
[ترجمه گوگل]یقه باز نشود
3. I begin to unhook the keys.
[ترجمه ترگمان]شروع می کنم به باز کردن کلیدها
[ترجمه گوگل]من شروع به باز کردن کلید
4. Can you unhook this necklace for me?
[ترجمه ترگمان]میتونی این گردن بند رو از من باز کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این گردنبند را برای من بکشید؟
5. Some officials claimed to unhook connections with the companies but still maintained close ties on the sly.
[ترجمه ترگمان]برخی از مقامات ادعا کردند که ارتباطاتی با این شرکت ها دارند اما هنوز روابط نزدیکی با این شرکت ها دارند
[ترجمه گوگل]برخی از مقامات ادعا کردند که ارتباط با شرکت ها را خنثی می کنند، اما همچنان ارتباطات نزدیکی را با هم دارند
6. Dixon: Sometimes you land a small fish. You unhook him very carefully.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها تو یه ماهی کوچیک می گیری تو خیلی با دقت اونو باز می کنی
[ترجمه گوگل]دیکسون گاهی اوقات یک ماهی کوچولو را می کشید شما او را بسیار دقت باز کنید
7. I stood on the low wall and tried to unhook the basket.
[ترجمه ترگمان]روی دیوار کوتاه ایستادم و سعی کردم سبد را باز کنم
[ترجمه گوگل]من روی دیوار پایین ایستادم و سعی کردم سبد را باز کنم
8. Why don't you go starboard and see if you can unhook it?
[ترجمه ترگمان]چرا به سمت راست نمیری و ببینی میتونی از قلاب درش بیاری یا نه؟
[ترجمه گوگل]چرا شما به سمت راست سوار نمیشوید و ببینید آیا می توانید آن را باز کنید؟
9. While it might seem a waste of effort to use a collaboration and then unhook one of the main processing paths, remember that reuse is the key here.
[ترجمه ترگمان]در حالی که ممکن است به نظر یک هدر دادن تلاش برای استفاده از یک هم کاری و سپس تبدیل کردن یکی از مسیرهای اصلی پردازش به نظر برسد، به یاد داشته باشید که استفاده مجدد کلید اصلی است
[ترجمه گوگل]در حالی که ممکن است تلاش برای استفاده از یک همکاری تلنبار شود و سپس یکی از مسیرهای پردازش اصلی را از بین ببرد، به یاد داشته باشید که استفاده مجدد کلید در اینجا است