1. His parents kept vigil beside his bed for weeks before he died.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرش هفته ها قبل از مرگ کنار تختش کشیک می دادند
[ترجمه گوگل]پدر و مادرش چند هفته پیش درگذشت
2. Eva and Paul kept a constant vigil by their daughter's hospital bedside.
[ترجمه ترگمان]اوا و پل مدام مراقب بالین دخترشان بودند
[ترجمه گوگل]اوا و پل با بستن بستر بیمارستان دخترانه خود را تحت تأثیر قرار دادند
3. Protesters are holding a twenty-four hour vigil outside the socialist party headquarters.
[ترجمه ترگمان]معترضان بیست و چهار ساعت شب زنده داری به خارج از مقر حزب سوسیالیست را برگزار می کنند
[ترجمه گوگل]معترضان در حال برگزاری بیست و چهار ساعته در خارج از ستاد حزب سوسیالیست هستند
4. The family are keeping a bedside vigil on her until she regains consciousness.
[ترجمه ترگمان]خانواده باید تا زمانی که هوشیاریش رو بدست بیاره، مراقبش باشن
[ترجمه گوگل]خانواده تا زمانی که هوشیار خود را دوباره به دست بیاورد، خانواده او را در آغوش ببندند
5. She kept a vigil at Patrick's bedside.
[ترجمه ترگمان] اون در کنار تخت \"پاتریک\" نگهبانی می داد
[ترجمه گوگل]او در اتاق خواب پاتریک ایستاده بود
6. She kept vigil at the bedside of her critically ill son.
[ترجمه ترگمان]او به مراقبت از پسر بیمار در کنار تخت او مشغول بود
[ترجمه گوگل]او در بستر بیمار مبتلا به سرخوردگی او را حیرت زده کرد
7. They've rescheduled the vigil for February 14th.
[ترجمه ترگمان]آن ها مراسم احیا را برای ۱۴ فوریه برنامه ریزی کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها برای 14 فوریه مجددا برنامه ریزی شده اند
8. His parents kept a round-the-clock vigil at his bedside.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرش در کنار تختش نگهبانی می دادند
[ترجمه گوگل]پدر و مادرم اطرافش را در اطراف خود نگه داشت
9. 2000 demonstrators held a candlelit vigil outside the embassy.
[ترجمه ترگمان]تظاهرکنندگان ۲۰۰۰ نفر از شمع های روشن را در بیرون سفارت نگهداری کردند
[ترجمه گوگل]2000 تظاهرکنندگان در پی سفارشی کردن سفره های نورانی شمع زدند
10. He told the gatekeeper to keep vigil.
[ترجمه ترگمان]به نگهبان دروازه گفت که به شب زنده داری ادامه بده
[ترجمه گوگل]او به دروازه بان گفت که مراقب باشید
11. For three nights, the shepherd maintained his lonely vigil.
[ترجمه ترگمان]پس از سه شب چوپان خود را برای شب زنده داری تنها نگه داشت
[ترجمه گوگل]برای سه شب، شبان خوابیده تنهایی خود را حفظ کرد
12. a jittery vigil in the dark.
[ترجمه ترگمان]یک شب زنده داری وحشت زده در تاریکی
[ترجمه گوگل]یک پیروزی ترسناک در تاریکی
13. Protesters held a candlelit vigil against the war.
[ترجمه ترگمان]معترضین شمع های روشن و روشن را در مقابل جنگ تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]معترضان در پی وقوع زلزله در برابر جنگ شرکت کردند
14. Students held a candlelit vigil against the war.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان شمع های روشن و روشن را در مقابل جنگ تشکیل می دادند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان درمورد جنگ با شمشیر زنی به سر می برند
15. The dog kept vigil over his sleeping master.
[ترجمه ترگمان]سگ به شب زنده داری بر سر استاد خواب رفته بود
[ترجمه گوگل]سگ مراقب استاد خواب خود بود