کلمه جو
صفحه اصلی

walk out on


معنی : خالی از سکنه کردن
معانی دیگر : (عامیانه) جیم شدن، (زن و بچه و غیره را) ول کردن و رفتن، ترک گفتن، قال گذاشتن

انگلیسی به فارسی

ترک گفتن، خالی از سکنه کردن، قال گذاشتن


انگلیسی به انگلیسی

• desert, abandon

مترادف و متضاد

Synonyms: abandon, dump, jilt, leave, leave high and dry, leave in a lurch, reject


desert


خالی از سکنه کردن (فعل)
depopulate, dispeople, walk out on

پیشنهاد کاربران

walk out on somebody
قال گذاشتن کسی

بازیچه شدن

ترک کردن ، کسی را تنها گذاشتن

ترک کردن ناگهانی take off
when i was sleeping she walked out on me


کلمات دیگر: