کلمه جو
صفحه اصلی

undetermined


معنی : نا معین، سیال
معانی دیگر : نامعین

انگلیسی به فارسی

نامعین


نامشخص، نا معین، سیال


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: not specified, identified, decided, or enumerated.
متضاد: certain, definite, determined
مشابه: doubtful, indefinite

- at an undetermined future date
[ترجمه ترگمان] در تاریخ نامعلوم آینده
[ترجمه گوگل] در آینده ای نامعلوم آینده

• not determined as yet; not settled; unknown, not ascertained in a specific manner

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] نامعین، مبهم، غیر مشخص، نامعلوم

مترادف و متضاد

نا معین (صفت)
indeterminate, unlimited, insecure, indefinite, changeful, nondescript, undetermined

سیال (صفت)
indeterminate, current, vague, fluid, liquid, indefinite, undetermined, flowing

جملات نمونه

1. A source close to Clinton said that an undetermined portion of the proceeds will go to charity.
[ترجمه ترگمان]یک منبع نزدیک به کلینتون گفت که بخش نامعلومی از عایدات به خیریه اهدا خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک منبع نزدیک به کلینتون گفت که بخش غیرقابل تعیین درآمد به خیریه خواهد رفت

2. In China, the nature of lessees' preemptive right has changed from the the stage of "property right" to the stage of "undetermined nature" and then to "obligatory right".
[ترجمه ترگمان]در چین، ماهیت حق انحصاری lessees از مرحله \"حق مالکیت\" تا مرحله \"ماهیت نامشخص\" و سپس \"حق اجباری\" تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]در چین، ماهیت حقوق پیشگیرانه اجاره دهنده از مرحله �حق مالکیت� به مرحله �طبیعت نا مشخص� و سپس �حق الزحمه� تغییر کرده است

3. By the method of undetermined coefficient, a solution method for certain inhomogeneous differential equations with constant coefficients is given.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ضریب نامعین، یک روش حل برای معادلات دیفرانسیل ناهمگن خاص با ضرایب ثابت داده می شود
[ترجمه گوگل]با روش ضریب نامشخص، یک روش راه حل برای معادلات دیفرانسیل غیر نامحدود با ضرایب ثابت ارائه شده است

4. This will divvent holding up system resources an undetermined length of time.
[ترجمه ترگمان]این امر منابع سیستم را در طول زمان نامشخص حفظ می کند
[ترجمه گوگل]این باعث می شود تا سیستم های سیستم را تا مدت زمان نامعلومی نگه دارید

5. The undetermined coefficient of the model is selected by using the orthogonal optimum seeking method, thereby the quantitative relation of the model is determined.
[ترجمه ترگمان]ضریب نامشخص مدل با استفاده از روش جستجوی بهینه متعامد انتخاب شده است در نتیجه ارتباط کمی مدل تعیین می شود
[ترجمه گوگل]ضریب نامشخص مدل با استفاده از روش جستجوی بهینه مطلوب انتخاب می شود، به این ترتیب رابطه کمی از مدل تعیین می شود

6. In this paper, using the Lagrange undetermined multiplier method and retaining the dependent coordinates, we derive Appell's equations for a nonholonomic system.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله با استفاده از روش ضریب واریانس لاگرانژ و حفظ مختصات وابسته، معادلات Appell برای یک سیستم nonholonomic به دست می آوریم
[ترجمه گوگل]در این مقاله با استفاده از روش ضریب نامشخص لاگرانژ و حفظ مختصات وابسته، معادلات Appell را برای یک سیستم غیرخانوادگی به دست می آوریم

7. The method of undetermined coefficients is the general method of solving a linear differential equation with constant coefficients of the second order.
[ترجمه ترگمان]روش ضرایب نامشخص، روش کلی حل معادله دیفرانسیل خطی با ضرایب ثابت مرتبه دوم است
[ترجمه گوگل]روش ضرایب نامعلوم روش کلی حل معادله دیفرانسیل خطی با ضرایب ثابت دوم مرتبه است

8. Pop smear taken showed atypical squamous cells of undetermined significance (ASCUS).
[ترجمه ترگمان]لکه های پاپ، سلول های squamous غیر معمول از اهمیت نامشخص را نشان دادند (ASCUS)
[ترجمه گوگل]اسمیر پاپ گرفته شده نشان داد که سلول های سنگفرشی غیرطبیعی دارای اهمیت نامشخص است (ASCUS)

9. Such wide and undetermined prospects are as pleasing to the fancy, as the speculations of eternity or infinitude are to the understanding.
[ترجمه ترگمان]این چشم انداز وسیع و نامشخص به همان اندازه خوشایند است، زیرا گمانه زنی های ابدیت و یا infinitude به درک آن ها بستگی دارد
[ترجمه گوگل]چنین چشم اندازهای وسیع و نامعلوم به نظر فطری خالص است، به طوری که گمانه زنی های ابدی یا بی حد و حصر به درک

10. The other 27 cases undetermined due to insufficient data.
[ترجمه ترگمان]۲۷ مورد دیگر به دلیل داده های ناکافی نامشخص هستند
[ترجمه گوگل]27 مورد دیگر به دلیل داده های نامناسب مشخص نشده است

11. Undetermined coefficient method and its proof for non homogeneous linear ordinary difference equations are systematically given.
[ترجمه ترگمان]روش ضریب undetermined و اثبات آن برای معادلات دیفرانسیل معمولی غیر همگن به طور سیستماتیک ارایه شده است
[ترجمه گوگل]روش ضریب نامشخص و اثبات آن برای معادلات عادی خطی غیر همگن به صورت سیستماتیک ارائه شده است

12. Ironically, today's scofflaw spirit, whatever its undetermined origins, is being encouraged unwittingly by government at many levels.
[ترجمه ترگمان]به طور کنایه آمیزی، روح scofflaw امروز، هر چه منشا نامشخص آن باشد، ناخودآگاه توسط دولت در بسیاری از سطوح تشویق می شود
[ترجمه گوگل]به طرز وحشیانه ای، روحیه ناخوشایند امروز، هر کدام از ریشه های نامعلوم آن، ناخواسته توسط دولت در بسیاری از موارد تشویق می شود

13. These should be four undetermined constants in the displacement function.
[ترجمه ترگمان]این ها باید چهار ثابت نامشخص در تابع جابجایی باشند
[ترجمه گوگل]این باید چهار ثابت نامشخص در تابع جابجایی باشد

14. Achieving the goal of absolute purity would cost an additional huge but undetermined sum.
[ترجمه ترگمان]دستیابی به هدف خلوص مطلق یک مبلغ هنگفت اما نامشخص خواهد بود
[ترجمه گوگل]دستیابی به هدف خالص مطلق به یک مبلغ اضافی بزرگ اما نامعلوم هزینه می کند

15. This does not mean merely that correctness of translation is undetermined by all the possible data.
[ترجمه ترگمان]این به این معنا نیست که درستی ترجمه با تمام داده های ممکن نامشخص است
[ترجمه گوگل]این به این معنا نیست که صرفا صحت ترجمه توسط تمام داده های احتمالی تعریف نشده است

پیشنهاد کاربران

نا مطمئن


کلمات دیگر: