کلمه جو
صفحه اصلی

unprivileged


معنی : غیر ممتاز
معانی دیگر : غیر ممتاز

انگلیسی به فارسی

غیر ممتاز


غیرقابل نفوذ، غیر ممتاز


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of privileged.

مترادف و متضاد

غیر ممتاز (صفت)
unprivileged

جملات نمونه

1. CONCLUSION: These results demonstrate that unprivileged young woman has limited accesses to prenatal care, present high-risk factors that hamper both maternal and newborn health.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهند که زن جوان unprivileged دسترسی محدودی به مراقبت های قبل از تولد دارد و عوامل ریسک بالایی را ارائه می دهد که به سلامت مادران و نوزادان ضربه می زنند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این نتایج نشان می دهد که زن جوان غیر مجاز، دسترسی محدود به مراقبت های قبل از زایمان را محدود می کند، عوامل پر خطر که مانع سلامت مادران و نوزادان می شوند

2. Offspring of the unprivileged ought to have equal rights to receive education.
[ترجمه ترگمان]Offspring از the باید حق برخورداری از حق برخورداری از تحصیل را داشته باشند
[ترجمه گوگل]فرزندان غیرقانونی باید دارای حقوق برابر برای دریافت آموزش باشند

3. PostgreSQL can be installed by any unprivileged user; no superuser (root) access is required.
[ترجمه ترگمان]PostgreSQL را می توان توسط هر کاربر unprivileged نصب کرد؛ هیچ دسترسی superuser (root)مورد نیاز نیست
[ترجمه گوگل]PostgreSQL را می توان توسط هر کاربری غیر مجاز نصب کرد هیچ کاربر فوق (root) دسترسی لازم نیست

4. In contrast, if a completely unprivileged user runs this same program, his empty inheritable set is masked against fI, resulting in the empty set.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، اگر یک کاربر کاملا unprivileged این برنامه را اجرا کند، مجموعه inheritable خالی او در برابر fI که منجر به مجموعه تهی می شود، پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]در مقابل، اگر یک کاربر کاملا غیر مجاز این برنامه مشابه را اجرا کند، مجموعه ای ارثی خالی خود را در برابر fI مخفی می کند، که نتیجه مجموعه خالی است

5. Although you can launch VNC as an unprivileged user, and it's possible even to install local copies of it, you'll probably find it easiest for your first installation simply to become root.
[ترجمه ترگمان]با این که می توانید VNC را به عنوان یک کاربر unprivileged راه اندازی کنید، و حتی نصب کپی های محلی از آن نیز ممکن است، احتمالا آن را برای اولین نصب خود راحت تر خواهید یافت تا به root تبدیل شوید
[ترجمه گوگل]اگر چه شما می توانید VNC را به عنوان یک کاربر غیر مجاز راه اندازی کنید و حتی ممکن است کپی های محلی آن را نصب کنید، احتمالا ساده ترین راه برای نصب اول شما به سادگی برای تبدیل شدن به ریشه است

6. By default, the greeter is run as an unprivileged user for security.
[ترجمه ترگمان]به طور پیش فرض، به عنوان یک کاربر unprivileged برای امنیت اجرا می شود
[ترجمه گوگل]به طور پیش فرض، greeter به عنوان یک کاربر غیر مجاز برای امنیت اجرا می شود

7. As a result, both LDAP and custom user registries are good alternatives for negating the requirement to grant OS privileges over and above that of an unprivileged user.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، هم LDAP و هم ثبت کاربری سفارشی، گزینه های خوبی برای نفی نیاز به اعطای امتیازات سیستم عامل به بیش از یک کاربر unprivileged هستند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، هر دو LDAP و مجلات کاربر سفارشی، جایگزین خوبی برای نادیده گرفتن نیاز به اعطای امتیازات OS بیش از بالاتر از یک کاربر غیر مجاز است

8. The question arises how you would determine the minimal capability set required for an unprivileged user to run any particular program.
[ترجمه ترگمان]این سوال مطرح می شود که چگونه شما کم ترین قابلیت لازم برای یک کاربر unprivileged را برای اجرای هر برنامه خاص تعیین می کنید
[ترجمه گوگل]سوال این است که چگونه می توانید حداقل قابلیت های مورد نیاز برای یک کاربر غیر مجاز برای اجرای هر برنامه خاص تعیین کنید

9. In this case, it is clear that CAP_NET_RAW is the capability needed in order to allow unprivileged users to use ping.
[ترجمه ترگمان]در این مورد، واضح است که CAP _ RAW قابلیت لازم برای اجازه دادن به کاربران unprivileged برای استفاده از پینگ را دارد
[ترجمه گوگل]در این مورد، مشخص است که CAP_NET_RAW توانایی مورد نیاز برای دسترسی کاربران غیر مجاز به استفاده از پینگ است

10. And if the attacker should coerce the program into executing another file, all capabilities will be dropped and the file will be executed as an unprivileged user.
[ترجمه ترگمان]و اگر مهاجم باید برنامه را وادار به اجرای فایل دیگر نماید، همه قابلیت ها رها خواهند شد و فایل به عنوان یک کاربر unprivileged اجرا خواهد شد
[ترجمه گوگل]و اگر مهاجم باید برنامه را به اجرای یک فایل دیگر تحمیل کند، تمام قابلیت ها حذف خواهند شد و فایل به عنوان یک کاربر غیر مجاز اجرا می شود

11. The goal of privilege separation is to prevent privilege escalation by containing any corruption within the unprivileged processes.
[ترجمه ترگمان]هدف جداسازی مزیت این است که از افزایش مزیت با جلوگیری از هر گونه فساد در فرآیندهای unprivileged جلوگیری کنید
[ترجمه گوگل]هدف جداسازی امتیاز، جلوگیری از افزایش امتیاز است که شامل هر گونه فساد در پروسه های غیر مجاز است

12. No matter you are a doctor, a master, or white-collar, once you join in it, that means you are one of the unprivileged .
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که شما یک دکتر، یک استاد یا یقه سفید، وقتی عضو آن می شوید، یعنی شما یکی از the هستید
[ترجمه گوگل]مهم نیست که شما یک دکتر، یک کارشناسی ارشد یا یقه سفید هستید، زمانی که به آن ملحق شوید، به این معنی است که شما یکی از افراد غیر مجاز هستید

13. Some programs need to perform privileged operations on behalf of an unprivileged user.
[ترجمه ترگمان]برخی از برنامه ها نیاز دارند تا عملیات های ممتازی را از جانب کاربر unprivileged انجام دهند
[ترجمه گوگل]بعضی از برنامه ها نیاز به انجام عملیات های اختصاصی از سوی یک کاربر غیر مجاز دارند

14. A nuisance, including private nuisance and public nuisance, is an unprivileged interference with one's use and enjoyment of his property (land in particular).
[ترجمه ترگمان]یک مزاحمت، از جمله مزاحمت شخصی و مزاحمت عمومی، یک دخالت unprivileged با استفاده و لذت بردن از اموالش (به طور خاص)است
[ترجمه گوگل]مزاحمت، از جمله مزاحمت خصوصی و مزاحمت های عمومی، دخالت غیر مجاز به استفاده و لذت بردن از اموال خود (زمین به ویژه) است


کلمات دیگر: