کلمه جو
صفحه اصلی

thinning

انگلیسی به فارسی

نازک شدن، رقیق کردن، نازک کردن، لاغر کردن، کم کردن، کم پشت کردن


دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] رقیق گردانی - فرآیند کاهش تعداد مختصات شبکه تعیین کننده خط که بیشتر اوقات هنگام تبدیل خطوط از شبکه به قالب برداری به کار میرود
[نساجی] رقیق کردن - شل کردن

جملات نمونه

1. my hair is thinning
موی من دارد کم پشت می شود.

پیشنهاد کاربران

یک لایه نازک از مایعی بر روی ماده ای جامد پاشیدن

کم حجم

thinning ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: تُنُک‏سازی
تعریف: قطع درختان نامرغوب جنگل برای ارتقای کیفیت آن|||متـ . تُنُک کردن

رقیق کردن

تنک کردن ( جنگلشناسی )


کلمات دیگر: