کلمه جو
صفحه اصلی

sandbar


(در بستر رود یا در راستای کرانه) آبتل شنی، شن تل (sand bar هم می نویسند)، سد شن، جزیره نمایی که در دهانه رودخانه یا بندر گاه باشد

انگلیسی به فارسی

(در بستر رود یا در راستای کرانه) آبتل شنی، شن تل (sand bar هم می‌نویسند)


ساندویچ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a ridge of sand deposited in a river or near a seashore by the action of currents or tides; shoal.

• large mound of sand formed in a river or sea by the action of tides and currents
reef, sand bank

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] دیواره ماسه ای، سد ماسه ای، پشته ماسه ای - سد یا پشته کم ارتفاعی از ماسه که ساحل را محصور می کند و تا سطح آب، یا نزدیک آن، توسط جریانهای رود یا عمل امواج در امتداد ساحل دریاچه یا دریا، ایجاد می شود. - مترادف: ریف ماسه ای.

جملات نمونه

1.
پشته یا مانع شنی

2. The ship was hung up on a sandbar.
[ترجمه ترگمان]کشتی روی رگه شن چسبیده بود
[ترجمه گوگل]کشتی بر روی یک ساندویچ آویزان شد

3. A storm grounded the ship on a sandbar.
[ترجمه ترگمان]طوفانی کشتی را روی رگه شن فرو کرده بود
[ترجمه گوگل]یک طوفان کشتی را بر روی یک سد بندر متروک کردند

4. Sandbar willows grow as straight as dowels in the gray-black mud along the banks.
[ترجمه ترگمان]درختان بید به صورت مستقیم و مستقیم در گل خاکستری - سیاه در امتداد ساحل رشد می کنند
[ترجمه گوگل]بوته های ساندبو به طور مستمر به عنوان ضخیم در گل خاکستری و سیاه در کنار بانک ها رشد می کنند

5. The ship was hung up on a sandbar three hours.
[ترجمه ترگمان]کشتی در سه ساعت شنی به دیوار کوبیده شده بود
[ترجمه گوگل]این کشتی به مدت سه ساعت در یک شن و ماسه آویزان شد

6. A grand piano is seen on a sandbar in Biscayne Bay in Miami, Florida, on Jan. 2
[ترجمه ترگمان]در تاریخ ۲ ژانویه، در خلیج بیسکین در میامی فلوریدا، یک پیانوی بزرگ دیده می شود
[ترجمه گوگل]پیانو بزرگ در 2 ژانویه در ماسه ای در خلیج بیسکی در میامی، فلوریدا دیده می شود

7. A towhead is a sandbar that has cottonwoods on it as thick as harrow-teeth.
[ترجمه ترگمان]یک درخت درختی است که روی آن به اندازه دندانه دندانه دندانه است
[ترجمه گوگل]یک حوضچه صخره ای است که روی آن ضخیم تر از بذرها است

8. The thatched-roof Pelican Bar, planted on a sandbar, serves passing boaters and tourists on Treasure Beach, a low-key fishing village on Jamaica's less developed southern coast.
[ترجمه ترگمان]The Pelican، که بر روی یک sandbar کار گذاشته شده بود، در حال عبور از boaters و توریست ها در ساحل گنج، یک روستای ماهیگیری غیر کلیدی در ساحل جنوبی است که کم تر توسعه یافته است
[ترجمه گوگل]ساندویچ Pelican Bar، که بر روی شن و ماسه گذاشته شده، در خدمت گردشگران و گردشگران در Treasure Beach، یک روستای کوچک ماهیگیری در ساحل دریای کمتر توسعه یافته جامائیکا است

9. a herd of waterbuck lying on a sandbar downstream," Mark wrote.
[ترجمه ترگمان]یک گله از waterbuck که در سمت پایین دست رودخانه دراز کشیده بودند، \" مارک نوشت
[ترجمه گوگل]مارک نوشت: یک گله از آبشار در دروازه سد سازی در پایین راه

10. A sandbar divides the Chukchi Sea, at left, from the Kasegaluk Lagoon, right, near North Slope, Alaska.
[ترجمه ترگمان]A دریای Chukchi را در سمت چپ از the Lagoon در سمت راست، نزدیک شمال شیب، آلاسکا تقسیم می کند
[ترجمه گوگل]یک سیلندر دریای چوکچوی را در سمت چپ، از ناحیه Kasegaluk، راست، نزدیک شمال شیل، آلاسکا، تقسیم می کند

11. Falling water levels expose a sandbar in the Great Lakes'St. Clair River.
[ترجمه ترگمان]سطح آب در معرض sandbar در دریاچه های بزرگ سن کلر قرار دارد
[ترجمه گوگل]سطح آب در حال سقوط یک سداب در Lakes'St بزرگ رود کلیر

12. Throughout November and December a few big cod can be taken over low water from the end of the sandbar on night tides.
[ترجمه ترگمان]در طول ماه های نوامبر و دسامبر، ماهی بزرگ ماهی بزرگ را می توان از انتهای of در جزر و مد روز گرفت
[ترجمه گوگل]در طول ماه های نوامبر و دسامبر، چند ماهی بزرگ می توان از آب کم از انتهای سیلندر در جزر و مد شب استفاده کرد

13. Gao Ma wolfed down ome leftover rice and walked out on to the sandbar behind his house, till feeling empty inside.
[ترجمه ترگمان]Gao leftover ome رو به leftover خورد و به طرف رگه شن رفت تا اینکه احساس پوچی کرد
[ترجمه گوگل]گائو مگس را از زیر برف جدا کرد و به سمت ساندویچ پشت خانه اش حرکت کرد تا آنکه درون آن احساس خالی کند

14. The rustling of bushes and the sounds of heavy breathing at the sandbar to the north deepened the stillness of dusk.
[ترجمه ترگمان]خش خش بوته ها و صدای نفس های سنگین در رگه شن به سمت شمال، سکوت شب را عمیق تر کرد
[ترجمه گوگل]شگفت انگیز بوته ها و صداهای تنفس شدید در سیلندر به سمت شمال، عمق خورشید را عمیق تر می کند

15. One of the ships got stuck on a sand bar.
[ترجمه ترگمان] یکی از کشتی ها روی یه بار شنی گیر کرده
[ترجمه گوگل]یکی از کشتی ها در نوار شن و ماسه گیر کرده بود

16. Moose and bear prints dotted the sand bars and bald eagles glared down at us from river-side perches.
[ترجمه ترگمان]تابلوهای خرس و خرس روی میله های شنی و عقاب تاس که از perches رودخانه به ما خیره شده بودند، خیره شده بودند
[ترجمه گوگل]موز و خرس نقاشی میله های شن و ماسه و عقاب های طاس را از درختان رودخانه شگفت زده کرد

17. A sand bar was dredged, allowing the passenger and excursion steamers to make better use of the port.
[ترجمه ترگمان]یک نوار ماسه ای dredged بود که به مسافر و کشتی های بخار اجازه استفاده بهتر از بندر را می داد
[ترجمه گوگل]یک نوار شن و ماسه غرق شد، به مسافران و گشت و گذار می داد تا از بندر بهتر استفاده کنند

18. A small sand bar at the mouth of the river is the ideal place to fish.
[ترجمه ترگمان]یک نوار شنی کوچک در دهانه رود مکان ایده آل برای ماهی است
[ترجمه گوگل]یک نوار شن و ماسه کوچک در دهان رودخانه ایده آل برای ماهی است

19. The mouth bar contacts with the frontal sand bar and acidic water can easily flow into mouth bar. The feldspar in sand bodies of mouth bar is dissolved and generates secondary pores.
[ترجمه ترگمان]اتصال نوار دهان با نوار ماسه ای جلو و آب اسیدی به راحتی می تواند به درون بار دهان تبدیل شود فلدسپار که در بخش های شنی تولید شده است منحل شده است و منافذ ثانویه تولید می کند
[ترجمه گوگل]نوار دهان تماس با نوار شن و ماسه جلو و آب اسیدی می تواند به راحتی به دهان نوار جریان فلدسپات در قسمت های شن و ماسه دهان بند حل شده و منافذ ثانویه تولید می کند

20. Finally. an optimum measure to regulate the outside sand bar of Oujiang estuary has been recommended.
[ترجمه ترگمان]بالاخره یک معیار بهینه برای تنظیم نوار شنی بیرونی دهانه Oujiang پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]سرانجام یک روش بهینه برای تنظیم نوار شن و ماسه خارج از رودخانه Oujiang توصیه شده است

21. Last night I went on a "gang" birthday party at the "Sand Bar" where we sang and talked for a few hours.
[ترجمه ترگمان]شب گذشته من به یک گروه \"باند\" در کافه \"بار شنی\" رفتم و چند ساعت با هم حرف زدیم و صحبت کردیم
[ترجمه گوگل]شب گذشته من در جشن تولد 'باند' در 'نوار شن و ماسه' جایی که برای چند ساعت آواز خواندیم صحبت کردیم

22. The reservoirs are mainly sand bar deltic frontal sand body and fine and siltstone.
[ترجمه ترگمان]این مخازن به طور عمده عبارتند از شن sand، بدنه شنی پیشین و fine و siltstone
[ترجمه گوگل]مخازن به طور عمده شن و ماسه شن و ماسه دلفریب شن و ماسه و خوب و siltstone

23. The action revolves around Dick's Sand Bar (dicks-sand-bar. com), but not until gone
[ترجمه ترگمان]این اقدام حول و حوش نوار ماسه سنگی دیک (dicks - sand)می چرخد com)، اما نه تا قبل از رفتن
[ترجمه گوگل]این عمل در اطراف نوار شن و ماسه دیک (dicks-sand-bar com) متوقف می شود، اما تا زمانی که رفته است

24. At least 20 others were run aground, driven into sand bars by huge waves and winds topping 100 miles per hour.
[ترجمه ترگمان]حداقل ۲۰ نفر دیگر به گل نشسته بودند و با امواج بزرگ و باده ای سهمگین به سرعت ۱۰۰ مایل در ساعت به راه می افتادند
[ترجمه گوگل]حداقل 20 نفر دیگر در محدوده ای قرار داشتند که توسط امواج بزرگ و باد با 100 مایل در ساعت به میله های شن و ماسه منتقل می شد

25. The Kumbukan river rises with the first rains and breaks down the sand bar between itself and the sea.
[ترجمه ترگمان]رودخانه Kumbukan با اولین بارش باران بالا می رود و نوار شنی بین خود و دریا را می شکند
[ترجمه گوگل]رودخانه Kumbukan با باران های اولیه روبرو می شود و بار شن و ماسه را بین خود و دریا فرو می کند

26. In the bedload movement process, coarse sand tended to stay on the sand bar, find sand was brought away.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند حرکت bedload، ماسه سنگی تمایل به ماندن بر روی نوار شن داشت، پیدا کردن ماسه از بین رفت
[ترجمه گوگل]در روند فرآیند بارگیری، شن و ماسه درشت به سمت نوار شن و ماسه ماند، شن و ماسه بیرون آورد

27. The suspended sediment concentration at the center of the turbidity maximum zone and near the sand bar tends to increase because of the sediment addition from upstream.
[ترجمه ترگمان]غلظت رسوبات معلق در مرکز the متوسط و نزدیک به نوار ماسه ای، به دلیل رسوب رسوب در بالادست، افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]غلظت رسوب معلق در مرکز منطقه حداکثر سدیم و در نزدیکی نوار شن و ماسه به دلیل اضافه شدن رسوب از بالادست افزایش می یابد

28. There are six depositional systems classfied for the depression: alluvial fan, underwater fan, fan delta, fluvial, shore-shallow lake sand bar and deep-lake depositional system.
[ترجمه ترگمان]شش سیستم depositional برای افسردگی وجود دارد: مخروط افکنه، fan زیر آب، دلتا بادبزن، fluvial، نوار ماسه دریاچه کم عمق و سیستم depositional دریاچه ای عمیق
[ترجمه گوگل]شش سیستم موقعیتیابی برای فشرده ساز افقی، فنر زیر آب، دلتا فن، جریان شن و ماسه، دریاچه ساحلی دریاچه و سیستم رسوب عمیق دریا استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

تپه شن

سد جزیره ای - سد ساحلی ( میلۀ ماسه ای )

sandbar ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: سد ماسه ای
تعریف: ← آب سنگ ماسه ای


کلمات دیگر: