کلمه جو
صفحه اصلی

snowpack


برف انبوه، برف انباشت (میزان برف موجود در ناحیه ی بخصوص که بر حسب acre-feet محاسبه می شود)

انگلیسی به فارسی

برف انبوه، برف انباشت (میزان برف موجود در ناحیه‌ی بخصوص که بر حسب acre-feet محاسبه می‌شود)


snowpack


انگلیسی به انگلیسی

• area of packed snow

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] برف پشته - ذخیره برف

جملات نمونه

1. Reservoirs, rivers and snowpack are too low to power hydroelectric dams without further imperiling endangered salmon runs.
[ترجمه ترگمان]رودخانه ها، رودخانه ها و رودخانه ها بیش از حد به سده ای تولید نیروی برق آبی بدون در معرض خطر نابودی ماهی های سالمون در معرض خطر قرار دارند
[ترجمه گوگل]مخازن، رودخانه ها و پمپ های برفی برای خسارت های سیل برق آبی بسیار کم نیستند و بدون هیچ گونه مشکلی در رفع علف های هرز تحت تاثیر قرار می گیرند

2. However, Diffenbaugh says, that won't change how the snowpack responds to climate change.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Diffenbaugh می گوید، این تغییر نحوه واکنش snowpack به تغییر آب و هوا را تغییر نخواهد داد
[ترجمه گوگل]با این حال، دیفنبو می گوید که تغییرات اساسی بر تغییرات آب و هوایی تاثیری نخواهد داشت

3. This year's massive snowpack is thawing, causing rivers and streams to surge and prompting flood warnings.
[ترجمه ترگمان]این snowpack عظیم در سال جاری در حال ذوب شدن است و باعث طغیان رودخانه ها و نهرها می شود و باعث افزایش هشدارها می شود
[ترجمه گوگل]انفجار بزرگ عظیم سال جاری در حال انجماد است، و باعث می شود رودخانه ها و جریان ها موجب افزایش هشدارهای سیل و افزایش آن شوند

4. Seismic activity may also trigger failure in the snowpack and avalanches.
[ترجمه ترگمان]فعالیت لرزه ای ممکن است باعث شکست در the و سقوط بهمن شود
[ترجمه گوگل]فعالیت لرزه ای نیز ممکن است باعث ناراحتی در برف ها و تاج ها شود

5. Snowpack was also lighter than normal in Colorado, which depends on mountain meltwater for much of its freshwater.
[ترجمه ترگمان]snowpack نیز سبک تر از نرمال در کلرادو بود، که به meltwater کوهستانی برای بسیاری از آب شیرین آن وابسته است
[ترجمه گوگل]Snowpack در کلرادو نیز سبکتر از حد معمول بود که برای آب شیرین آب بستری شده است

6. By Saturday morning, cold air had spread over the region, turning the snowpack bulletproof.
[ترجمه ترگمان]صبح روز شنبه هوای سرد بر روی منطقه پخش شد و شیشه ضد گلوله را روشن کرد
[ترجمه گوگل]صبح شنبه صبح هوای سرد در سراسر منطقه پخش شد و گلوله های برفی را تبدیل کرد

7. Unless it's an unusually warm storm, most of the winter precipitation is stored as snowpack.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که این طوفان بسیار گرم باشد، بیشتر بارش زمستانه به عنوان snowpack ذخیره می شود
[ترجمه گوگل]به جز آنکه یک طوفان غول آسای گرم است، بیشترین بارش زمستان به عنوان برف بسته ذخیره می شود

8. The Norwegians are born on skis, they'll say, because the whole country is one giant snowpack.
[ترجمه ترگمان]مردم نروژ با اسکی به دنیا می آیند، به این دلیل که کل کشور یک snowpack غول پیکر است
[ترجمه گوگل]آنها می گویند نروژی ها در اسکی متولد می شوند؛ زیرا کل کشور یک برف بسته غول پیکر است

9. The story is the same in other parts of the northern hemisphere, where snowpack is a natural, and critical, water reservoir.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]داستان در نقاط دیگر نیمکره شمالی هم مشابه است، جایی که Snowpack یک مخزن آب طبیعی و بحرانی است

10. The flooding is a byproduct of unexpectedly heavy spring rains in the Upper Plains and above-average snowpack.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]سیلاب یک محصول جانبی از بارانهای غیرمنتظره سنگین در دشتهای بلند و متوسط ​​بالن برف است

11. Rising temperatures over the Rockies will add to the flood threat, releasing water from the remaining snowpack.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]افزایش درجه حرارت بیش از Rockies به تهدید سیل اضافه خواهد شد، آزاد شدن آب از برف بسته باقی مانده است

12. Didn't the engineers get the memo about the record snowpack from last winter?
[ترجمه ترگمان]آیا مهندسان یادداشت های مربوط به سوابق snowpack را از زمستان قبل دریافت نکرده بودند؟
[ترجمه گوگل]آیا مهندسین یادداشتی در مورد snowpack رکورد از زمستان گذشته دریافت نکرده اند؟

13. Boulder depends on runoff from mountain snow, but the snowpack at lower elevations has evaporated.
[ترجمه ترگمان]بول در به رواناب از برف کوهستان وابسته است، اما the در ارتفاعات پایین تر از بین رفته است
[ترجمه گوگل]بولدر به رواناب از برف کوه بستگی دارد، اما برف پاک کننده در ارتفاع پایین تر تبخیر شده است

14. Next, a powder cloud, as the enormous forces of the collapsing snowpack blow loose snow into the air.
[ترجمه ترگمان]بعد، توده پودر، مانند نیروهای عظیمی که در حال فروریختن است برف را در هوا خراب می کنند
[ترجمه گوگل]بعد، یک ابر پودر، به عنوان نیروهای عظیم snowpack فرو می ریزد برف سست در هوا

پیشنهاد کاربران

توده برفی


کلمات دیگر: