کلمه جو
صفحه اصلی

protractor


معنی : زاویه سنج، گوشه سنج، عضله ممدده
معانی دیگر : نقاله، زاویه یاب، (عضله) برون کش، دراز ساز

انگلیسی به فارسی

گوشه سنج، زاویه سنج، (کالبدشناسی) عضله ممدده


ضبط کننده، زاویه سنج، گوشه سنج، عضله ممدده


انگلیسی به انگلیسی

• semi-circular instrument for plotting and measuring angles
a protractor is a flat, semicircular piece of plastic or metal which is used for measuring angles.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] زاویه سنج
[زمین شناسی] زاویه سنج
[ریاضیات] زاویه کش، اندازه گیر زاویه، نقاله، زاویه سنج، گونیا

مترادف و متضاد

زاویه سنج (اسم)
goniometer, protractor

گوشه سنج (اسم)
goniometer, protractor

عضله ممدده (اسم)
protractor, tensor

جملات نمونه

1. Use your protractor to construct an equilateral triangle.
[ترجمه alien] برای ترسیم یک مثلث متوازی الاضلاع از نقاله یتان استفاده کنید.
[ترجمه ترگمان]از نقاله خود برای ساخت یک مثلث متساوی الاضلاع استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای ساختن یک مثلث یکطرفه از ضایعات خود استفاده کنید

2. Screen angle indicator: A protractor with many co - centre circles.
[ترجمه ترگمان]نمایشگر زاویه صفحه: یک نقاله با بسیاری از حلقه های وسط مرکز
[ترجمه گوگل]شاخص زاویه ی صفحه یک زاویه دار با بسیاری از محافل مرکزی

3. The protractor with a triangular rule is arranged on a board and is fixed on the two sides on the upper part of the compasses through an elastic fixing clip .
[ترجمه ترگمان]نقاله با یک قاعده مثلثی بر روی یک صفحه قرار داده می شود و بر روی دو طرف در قسمت بالایی the از طریق یک گیره تثبیت کننده الاستیک قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]زاویه دار دارای قاعده مثلثی است که روی یک هیئت مدیره قرار می گیرد و از دو طرف در قسمت بالای قطب نمایان از طریق گیره ی کشویی الاستیک ثابت می شود

4. BEVEL PROTRACTOR : A tool for measuring an angle or marking angles.
[ترجمه ترگمان]bevel protractor: ابزاری برای اندازه گیری زاویه یا علامت گذاری زاویه
[ترجمه گوگل]PROTRACTOR BEVEL ابزار برای اندازه گیری زاویه یا زاویه مارک

5. A protractor with many co - centre circles.
[ترجمه ترگمان]یک نقاله با بسیاری از حلقه های وسط مرکز
[ترجمه گوگل]یک محرک با بسیاری از محافل مرکزی

6. This compass serves as a protractor.
[ترجمه ترگمان]این قطب نمای به عنوان نقاله عمل می کند
[ترجمه گوگل]این قطب نما به عنوان یک پروتکتور عمل می کند

7. I can't find my protractor.
[ترجمه alien] من نمی توانم نقاله ام را پیدا کنم.
[ترجمه ترگمان]نمی توانم protractor را پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم محرک من را پیدا کنم

8. Moira screamed and ran away from him, dropping several books and a protractor.
[ترجمه ترگمان]مویرا جیغ کشید و از او دور شد، چند کتاب و چند کتاب پرت کرد
[ترجمه گوگل]موری فریاد زد و از او فرار کرد، چندین کتاب و یک پروتکتور را رها کرد

9. After all, this is the unit used on the protractor that we first came across early in our school careers.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این واحدی است که بر روی نقاله استفاده می شود که برای اولین بار در اوایل دوران مدرسه خود به آن دست یافته ایم
[ترجمه گوگل]پس از همه، این واحد مورد استفاده در حمل و نقل است که ما برای اولین بار در اوایل در حرفه های مدرسه ما آمد

10. Methods The inguinal structure of 40 adult corpses(30 males, 10 females) fixed by formaldehyde was measured with set square, protractor and vernier caliper.
[ترجمه ترگمان]روش های ساختار inguinal ۴۰ جسد بزرگ سال (۳۰ مرد، ۱۰ زن)که توسط فرمالدهید نگهداری می شوند با تنظیم میدان، نقاله و vernier اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]روش ها: ساختار قدامی 40 عضله بالغ (30 مرد و 10 زن) با فرمالدئید ثابت با مربع مربع، ضریب زبر و کورپور ورنیر اندازه گیری شد

11. Step 3 : Use the hole punch to make a hole through the protractor.
[ترجمه ترگمان]گام ۳: از سوراخ سوراخ برای ایجاد یک سوراخ در نقاله استفاده کنید
[ترجمه گوگل]مرحله 3 از سوراخ پانچ برای ایجاد سوراخ از طریق زاویه دار استفاده کنید

12. To draw to scale by means of a scale and protractor; plot.
[ترجمه ترگمان]برای ترسیم مقیاس با استفاده از مقیاس و نقاله
[ترجمه گوگل]برای رسم به مقیاس با استفاده از مقیاس و زاویه سنج؛ طرح

13. It is an all-in-one program that provides full-featured screen capture tool, intuitive image editor, color picker, color palette, pixel ruler, protractor, crosshair and even whiteboard.
[ترجمه ترگمان]این یک برنامه تماما در یک برنامه است که ابزار ضبط تصویر کامل، ویرایشگر تصویر شهودی، نقاشی رنگ، نقاشی رنگ، خط کش رنگی، نقاله، crosshair و حتی whiteboard را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این یک برنامه همه جانبه است که ابزار ضبط صفحه نمایش کامل، ویرایشگر تصویر بصری، انتخابگر رنگ، پالت رنگی، خط کش پیکسل، پروتکتور، crosshair و حتی تخته سفید را فراهم می کند

14. It enables to produce various kinds of precision mechanical, electronic digital protractor and length measuring tools.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به تولید انواع مختلفی از ابزارهای مکانیکی دقت، الکترونیکی الکترونیکی و ابزارهای اندازه گیری طول کمک می کند
[ترجمه گوگل]این امکان را برای تولید انواع دقیق مکانیک، پروتکتور دیجیتال الکترونیکی و ابزار اندازه گیری طول فراهم می کند

پیشنهاد کاربران

نقاله


کلمات دیگر: