1. theater artists
هنر پیشگان تئاتر
2. theater of the macabre
تئاتر (با نمایش) ترسناک
3. living theater
تئاتر زنده
4. the theater has had to close for lack of support
به خاطر نداشتن خواهان،تئاتر مجبور به تعطیل شده است.
5. the theater of the absurd
نمایش پوچی
6. this theater is dark tonight
این تئاتر امشب تعطیل است.
7. the theater of the absurd
تئاتر پوچی
8. a large theater
یک تماشاخانه ی بزرگ
9. after the theater we had a quick supper and went to bed
بعد از تئاتر شام سریعی خوردیم و به بستر رفتیم.
10. an art theater
تئاتر هنری
11. an open-air theater
تئاتر در هوای آزاد
12. to raise theater curtains
پرده های تئاتر را بالا کشیدن
13. in the pacific theater the war intensified
جنگ در صحنه های نبرد اقیانوس آرام شدیدتر شد.
14. an enthusiast about the theater
دارای ذوق و شوق برای تئاتر
15. the grammar of the theater
اصول ابتدایی هنر تئاتر
16. he loved and haunted the theater
او تئاتر را دوست داشت و مرتبا به آن می رفت.
17. the make-believe world of the theater
دنیای ساختگی تئاتر
18. he takes serious interest in the theater
او علاقه ی جدی به تئاتر دارد.
19. every week his wife hauls him to a theater
هر هفته زنش او را به زور به تماشاخانه می برد.
20. the patient is on her way to the theater
دارند بیمار را به اتاق عمل می برند.
21. one of the most successful shows in the new york theater
یکی از موفق ترین نمایش های تئاتر نیویورک
22. the iffland ring, which is the highest accolade of the german theater
حلقه ی ایفلند که بالاترین جایزه ی تئاتر آلمان است
23. Friends from the theater criticized him for prostituting his talent in the movies.
[ترجمه ترگمان]دوستان تئاتر او را به خاطر prostituting استعداد او در فیلم مورد انتقاد قرار دادند
[ترجمه گوگل]دوستان از تئاتر او را برای استبداد استعداد خود را در فیلم انتقاد کرد
24. The patient was sent to the theater.
[ترجمه ترگمان]بیمار را به تماشاخانه فرستادند
[ترجمه گوگل]بیمار به تئاتر فرستاده شد
25. Let's go to the theater.
[ترجمه ترگمان]برویم تئاتر
[ترجمه گوگل]بیایید به تئاتر برویم
26. What time does the theater go in?
[ترجمه ترگمان]تئاتر برای چه زمانی می رود؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی تئاتر وارد می شود؟
27. After writing for the theater for many years(Sentence dictionary), he turned to the art of film.
[ترجمه ترگمان]او پس از نوشتن برای سال ها (فرهنگ لغت)به هنر فیلم برگشت
[ترجمه گوگل]پس از نوشتن برای تئاتر سال ها (فرهنگ لغت حکم)، او به هنر فیلم تبدیل شده است
28. The theater company started off their new season with a Shakespeare play.
[ترجمه ترگمان]شرکت تئاتر فصل جدید خود را با نمایشنامه شکسپیر آغاز کرد
[ترجمه گوگل]شرکت تئاتر از فصل جدید خود با یک بازی شکسپیر شروع کرد
29. The South Pacific was the theater for much of the action in the Second World War.
[ترجمه ترگمان]اقیانوس آرام جنوبی برای کاره ای بسیاری در جنگ جهانی دوم به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]اقیانوس آرام جنوبی برای اکثر اقدامات در جنگ جهانی دوم تئاتر بود