کلمه جو
صفحه اصلی

triangle


معنی : سه گوش، مثلث، سه پهلو
معانی دیگر : هر چیز سه گوشه، سه کنجه، لچک، سه طرفه، سه جانبه، سه سره، سه ضلعی، سه گوشه، تریز، سه بر، خط کش هندسی، گونیا، زاویه کش، گروه سه نفری، مثلک

انگلیسی به فارسی

مثلث، سه گوش، سه پهلو، سه بر


مثلث، سه گوش، سه پهلو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: triangled (adj.)
(1) تعریف: a geometric plane figure having three sides and three angles.

- Do you know how to find the area of a triangle?
[ترجمه perspolis] ایا میدانید که چگونه محیط یک مثلث را پیدا کنید ؟
[ترجمه مهدی] آیا میدونی چطور مساحت یک مثلث رو بدست بیاری؟
[ترجمه ترگمان] آیا می دانید که چطور حوزه یک مثلث را پیدا کنید؟
[ترجمه گوگل] آیا می دانید که چگونه یک منطقه مثلث را پیدا کنید؟

(2) تعریف: any of various things that resemble such a figure, such as a draftsman's triangle, used in drawing angles, or a musical instrument consisting of a bent metal rod that is struck by another rod, or a three-sided piece of land.

- I love to hear the triangle in the marching band.
[ترجمه Evil] من عاشق شنیدن مثلث در گروه راهپیمایی هستم.
[ترجمه ترگمان] خیلی دوست دارم که این مثلث رو توی گروه رژه بشنوم
[ترجمه گوگل] من عاشق شنیدن مثلث در گروه راهپیمایی است

• shape having three sides and three corners, three-sided polygon; group of three
a triangle is a shape with three straight sides.

دیکشنری تخصصی

[سینما] مثلث (زیر سه پایه ) - مثلث [برای قرار دادن زیر سه پایه دوربین ]
[زمین شناسی] مثلث. سه گوش. مثلث نزدیک قاعده بال سنجاقکها.
[نساجی] مثلث
[ریاضیات] مثلث، سه گوش، سه پهلو، سه بر
[آمار] مثلث

مترادف و متضاد

سه گوش (اسم)
deltoid, tricuspid, triangle

مثلث (اسم)
triangle

سه پهلو (اسم)
triangle

جملات نمونه

a love triangle

عشق سه‌جانبه


the great industrial triangle of Tehran- Ghazvin-Saveh

سه گوشه‌ی بزرگ صنعتی تهران - قزوین - ساوه


1. eternal triangle
مثلث ابدی (به ویژه در داستان های ادبی - مثلا دو زن که هر دو عاشق یک مرد هستند)

2. a equilateral triangle
مثلث متساوی الساقین

3. a love triangle
عشق سه جانبه

4. a pedal triangle
مثلث پادکی

5. a scalene triangle
مثلث مختلف الاضلاع

6. altitude of triangle
ارتفاع مثلث

7. apex of a triangle
راس مثلث

8. the great industrial triangle of tehran- ghazvin-saveh
سه گوشه ی بزرگ صنعتی تهران - قزوین - ساوه

9. each side of a triangle subtends the opposite angel
هر بر مثلث در جلو زاویه ی مقابل قرار دارد.

10. the area of a triangle
مساحت مثلث

11. the base of a triangle
قاعده ی مثلث

12. the base angles of an isosceles triangle are equal
زوایای قاعده ی مثلث متساوی الساقین با هم برابرند.

13. The base angles of an isosceles triangle are equal.
[ترجمه ترگمان]زاویه های پایه یک مثلث isosceles برابر هستند
[ترجمه گوگل]زاویه پایه یک مثلث یکسان است برابر است

14. He swept a triangle with his finger.
[ترجمه ترگمان] اون با انگشتش یه مثلث رو جارو کرد
[ترجمه گوگل]او با انگشت خود یک مثلث را برداشت

15. Draw a perpendicular from the vertex of the triangle to its base.
[ترجمه ترگمان]یک عمود از راس مثلث تا پایه خود رسم کنید
[ترجمه گوگل]قرعه کشی عمود بر از رأس مثلث به پایه آن

16. A triangle is a shape with three sides.
[ترجمه ترگمان]مثلث یک شکل با سه ضلع است
[ترجمه گوگل]یک مثلث یک شکل با سه طرف است

17. He says that you must start on the triangle and continue in long strokes.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که شما باید مثلث را شروع کرده و با حرکت های بلند ادامه دهید
[ترجمه گوگل]او می گوید که شما باید از مثلث شروع کنید و در سکته های طولانی ادامه دهید

18. Hence the deadweight burden triangle must be small.
[ترجمه ترگمان]از این رو، مثلث بار سنگین باید کوچک باشد
[ترجمه گوگل]از این رو، مثلث بارندگی بارگیری باید کوچک باشد

19. A triangle was chipped from one of its corners and a crack extended diagonally across its surface.
[ترجمه ترگمان]یک مثلث از گوشه های آن شکسته شد و ترکی به طور مورب در سطح آن امتداد یافت
[ترجمه گوگل]یک مثلث از یکی از گوشه های آن شکسته شد و یک تکه به صورت مورب در سطح آن شکسته شد

پیشنهاد کاربران

سه ، وش حالت دار ) هر نوع از مثلث (

مثلث
Last positive confirmation
تایید آخر مثلت
Knowledge of positive thoughts
آگاهی به افکار مثبت
Trivial Positive Thinking
تفکر مثلت بی نظیر
Triangle is a positive response
مثلث یک پاسخ مثبت است

مثلث. سه گوش

سه گوش - مثلث - سه پهلو - سه ضلعی - سه کنجه. . .

مثلث

در صنعت موسیقی:ساز مثلثی


کلمات دیگر: