1. a winding path that could only be travelled by mule
راه باریک و پرپیچ و خمی که فقط با قاطر قابل سفر بود
2. a winding river
یک رودخانه ی پرپیچ و خم
3. a winding road
راه پر پیچ و خم
4. a winding staircase
پلکان مارپیچ
5. somber, winding alleys
کوچه های تاریک و پرپیچ
6. the winding of thread on a spool
پیچاندن نخ به دور قرقره
7. the winding steps of a minaret
پلکان پیچاپیچ منار (یا گلدسته)
8. she is winding the bandage on her finger
او دارد نوار زخم بندی را دور دستش می پیچد.
9. o, you, useless winding stomach . . .
ای شکم بی هنر پیچ پیچ . . .
10. oh, stomach, artless and winding
ای شکم بی هنر پیچ پیچ
11. the infantry was slowly winding its way down the mountain
پیاده نظام مسیر مارپیچی را به سوی پایین کوه به آهستگی طی می کرد.
12. we carefully negotiated the winding road
ما با دقت راه پر پیچ و خم را طی کردیم.
13. i got lost in the winding passages of the old hotel
در راهروهای پرپیچ و خم آن هتل قدیمی گم شدم.
14. his house was at the end of a narrow, winding alley
خانه ی او در ته کوچه ی تنگ و پرپیچ و خمی بود.
15. He hinted at the impossibility of winding up the work in two months.
[ترجمه ترگمان]به عدم امکان پرداخت کردن کار در دو ماه اخیر اشاره کرد
[ترجمه گوگل]وی اشاره کرد که امکان ناپدید شدن کار در دو ماه آینده وجود ندارد
16. A winding path rambled across the village into the distance.
[ترجمه ترگمان]جاده ای پر پیچ وخم از میان دهکده به راه افتاد
[ترجمه گوگل]یک مسیر پیچشی در سراسر روستا در فاصله ای قرار گرفت
17. Unfortunately, the party was just winding down as we got there.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، مهمونی به همون اندازه که اونجا رسیدیم پر پیچ وخم بود
[ترجمه گوگل]متأسفانه، حزب همانطور که در آنجا بود، فقط به پایین می افتاد
18. Foreign aid workers have already begun winding down their operation.
[ترجمه ترگمان]امدادرسانان خارجی هم اکنون شروع به کار در عملیات خود کرده اند
[ترجمه گوگل]کارگران کمک خارجی در حال حاضر عملیات خود را به پایان رسانده اند
19. Then he synthesized his statement before winding it up.
[ترجمه ترگمان]بعد، قبل از اینکه دوباره شروع به بالا رفتن کند، اظهارات او را ترکیب کرد
[ترجمه گوگل]سپس بیانیه خود را قبل از اینکه آن را بپوشاند تهیه کرد
20. The stream bifurcates into two narrow winding channels.
[ترجمه ترگمان]نهر به دو کانال مارپیچ باریک تبدیل می شد
[ترجمه گوگل]جریان به دو کانال سیم پیچ باریک تقسیم می شود