1. Such an algorithm can provide an alternative learning mechanism in a neural network.
[ترجمه ترگمان]چنین الگوریتمی می تواند یک مکانیزم یادگیری جایگزین را در یک شبکه عصبی فراهم کند
[ترجمه گوگل]چنین الگوریتمی می تواند مکانیزم یادگیری جایگزین را در یک شبکه عصبی فراهم کند
2. Neural networks may be used for algorithm development as well.
[ترجمه ترگمان]شبکه های عصبی ممکن است برای توسعه الگوریتم نیز مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]شبکه های عصبی ممکن است برای توسعه الگوریتم نیز استفاده شوند
3. Then a basic algorithm for division is shown in Figure again derived from the normal pencil-and paper method.
[ترجمه ترگمان]سپس یک الگوریتم پایه برای تقسیم در شکل بار دیگر از روش معمولی مداد - و کاغذ ارائه شده است
[ترجمه گوگل]سپس یک الگوریتم پایه برای تقسیم در شکل نشان داده شده است که از روش معمولی مداد و کاغذ استفاده شده است
4. The basic search algorithm is as before, except that actions are of two sorts.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم جستجوی پایه مانند قبل است، به جز آن اعمال دو نوع
[ترجمه گوگل]الگوریتم جستجو اساسی همانند قبل است، به جز اینکه دو نوع عمل وجود دارد
5. For that we need an algorithm for generating the complementary set.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه ما به یک الگوریتم برای ایجاد مجموعه مکمل نیاز داریم
[ترجمه گوگل]برای این که ما برای تولید مجموعه مکمل نیاز به یک الگوریتم داریم
6. The most rudimentary algorithm repeats a single instruction.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم ابتدایی یک دستورالعمل واحد را تکرار می کند
[ترجمه گوگل]الگوریتم ابتدایی ترین یک دستور تک تکرار می کند
7. What does it mean to activate an algorithm, or to embody it in physical form?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی به معنی فعال کردن یک الگوریتم و یا تجسم آن به شکل فیزیکی است؟
[ترجمه گوگل]منظور شما این است که الگوریتم را فعال کنید یا آن را در فرم فیزیکی ثبت کنید؟
8. An island-driving algorithm will explore those paths that ultimately fail to match the beginning and ending of the utterance.
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم رانندگی جزیره ای آن مسیرهایی را کشف خواهد کرد که در نهایت با شروع و پایان دادن به سخنان شکست می خورند
[ترجمه گوگل]الگوریتم رانندگی جزیره آن مسیرهایی را که در نهایت ناکام می شود با شروع و پایان گفتار، آشنا می کند
9. It becomes critical that the algorithm or program approximates sufficiently, or disaster can occur Smart materials make the situation even worse.
[ترجمه ترگمان]مهم است که الگوریتم یا برنامه، به اندازه کافی تقریب زده شوند، یا فاجعه می تواند رخ دهد، مواد هوشمند، وضعیت را حتی بدتر می کنند
[ترجمه گوگل]مهم است که الگوریتم یا برنامه تقریبا تقریبا تقریبا، یا فاجعه رخ می دهد مواد هوشمند وضعیت را حتی بدتر می کند
10. What is more, in the hierarchical algorithm, early rules gain much more credit.
[ترجمه ترگمان]آنچه در الگوریتم سلسله مراتبی بیشتر است، قوانین اولیه اعتبار بیشتری به دست می آورند
[ترجمه گوگل]بیشتر در الگوریتم سلسله مراتبی، قوانین اولیه اعتبار بیشتری کسب می کنند
11. Parsing Algorithm A grammar is simply a declarative statement of what forms a valid sentence.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم Parsing یک دستور زبان یک عبارت declarative از چیزی است که یک جمله معتبر را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]الگوریتم تجزیه یک گرامر به سادگی یک بیانیه رسمی از آنچه یک جمله معتبر را تشکیل می دهد
12. But the algorithm is the same finite set of instructions no matter how big the numbers.
[ترجمه ترگمان]اما این الگوریتم همان مجموعه متناهی از دستورها است، مهم نیست که اعداد چقدر بزرگ باشند
[ترجمه گوگل]اما الگوریتم مجموعه ای از دستورالعمل های محدودی است که مهم نیست که تعداد آنها چقدر بزرگ است
13. The full genetic algorithm will be described below.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم ژنتیک کامل در زیر توضیح داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]الگوریتم ژنتیک کامل در زیر توضیح داده خواهد شد
14. The algorithm used is best described by considering an example.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم مورد استفاده بهترین روش با در نظر گرفتن یک مثال است
[ترجمه گوگل]الگوریتم مورد استفاده بهترین توصیف شده با در نظر گرفتن یک مثال است