1. wind can jump those flames up to a mile
باد می تواند آن شعله ها را تا یک کیلومتر بپراند.
2. wind erosion
فرسایش خاک در اثر باد،باد فرسایش
3. wind had turned the snow into impassable drifts
باد برف ها را به صورت توده هایی صعب العبور درآورده بود.
4. wind turbulence
آشفتگی باد
5. wind bell
زنگوله ی بادی،باد زنگ (رجوع شود به: wind chimes)
6. wind down
1- پایان دادن،خاتمه دادن
7. wind off
(هر چیز پیچیده شده دور چیزی را) باز کردن،واپیچاندن
8. wind up
1- (پیچاندن و) به صورت گوی درآوردن،گلوله کردن 2- درهم بافتن،درهم گوراندن،درهم گیر انداختن،همبسته کردن یا بودن 3- به پایان رسیدن یا رساندن،خاتمه یافتن،خاتمه دادن
9. a wind blowing strong from the north
بادی که از سمت شمال به شدت می وزد
10. a wind proof coat
پالتو بادشکن
11. a wind roughed up the surface of the lake
باد سطح دریاچه را موجدار (متلاطم) کرد.
12. adverse wind
باد مخالف
13. contrary wind
باد مخالف
14. fair wind
(کشتی رانی) باد موافق
15. north wind
باد شمال
16. the wind began to freshen
باد شروع به تند شدن کرد.
17. the wind blew the paper away
باد کاغذ را برد.
18. the wind blew with a vengeance
باد به شدت می وزید.
19. the wind blew with great violence
باد بشدت زیاد می وزید.
20. the wind bows the trees
باد درختان را خم می کند.
21. the wind caused the branches to dip in and out of the water
باد موجب شد که شاخه ها مرتبا در آب فرو بروند و در بیایند.
22. the wind died down at sunset
باد هنگام غروب فروکش کرد.
23. the wind drove the boat eastward
باد کشتی را به سوی خاور راند.
24. the wind gusted to 40 kilometers
سرعت باد به چهل کیلومتر رسید.
25. the wind had filled the sails out
باد توی بادبان ها افتاده بود.
26. the wind had laid the tree even with the ground
باد درخت را انداخته و با زمین هم تراز کرده بود.
27. the wind has hauled more to the south
باد بیشتر به سوی جنوب می وزد.
28. the wind held from the north
باد به وزش از شمال ادامه داد.
29. the wind is blowing in a northerly direction
باد در جهت شمالی می وزد.
30. the wind is blowing in from kharazm
باد از جانب خوارزم می وزد.
31. the wind is wailing in the trees
باد در میان درختان ناله می کند.
32. the wind kept sighing in the branches
باد همچنان در میان شاخه ی درختان صدایی آه مانند ایجاد می کرد.
33. the wind kept slamming the loose shutters
باد مرتبا کرکره های (پنجره ی) باز را به هم می زد.
34. the wind messed up my hair
باد زلف مرا به هم زد.
35. the wind molds the waves
باد به امواج شکل می دهد.
36. the wind packed the snow against the wall
باد برف ها را کنار دیوار انباشته کرد.
37. the wind peppered cold sleet into our faces
باد برف و باران به صورتمان می پاشید.
38. the wind puffed the clouds toward the lake
باد ابرها را به سوی دریاچه دمید.
39. the wind put great stress on the cable
باد شاه سیم را تحت تنش زیاد قرار داد.
40. the wind rose rapidly
باد به سرعت شدت یافت.
41. the wind sang through the trees
باد در میان درختان ندا سر داد.
42. the wind scattered the smoke into nothingness
باد دودها را پراکنده و نابود کرد.
43. the wind section of the orchestra
بخش سازهای بادی ارکستر
44. the wind shifted once again
یک بار دیگر باد تغییر جهت داد.
45. the wind snapped his hat away
باد کلاهش را برد.
46. the wind snapped the electrical cables
باد سیم های برق را پاره کرد.
47. the wind strained the roof
باد به بام خانه آسیب رساند.
48. the wind troubled the surface of the lake
باد سطح دریاچه را متلاطم کرد.
49. the wind turned
جهت باد عوض شد.
50. the wind veered from the west to north-by-west
جهت باد از شمال به شمال غرب تغییر کرد.
51. the wind was blowing and the clouds were flitting across the sky
باد می وزید و ابرها به سرعت آسمان را می پیمودند.
52. the wind was blowing from the east
باد از سوی خاور می وزید.
53. the wind was blowing hard
باد به شدت می وزید.
54. the wind was blowing hard and churning up the surface of the lake into swirling waves
باد به سختی می وزید و امواج گردانی بر سطح دریاچه به وجود می آورد.
55. the wind was blustering off the lake
باد غرش کنان از جانب دریاچه می وزید.
56. the wind was fretting the sea
باد دریا را خروشان می کرد.
57. the wind was so strong that it tipped the car over
باد آنقدر زور داشت که اتومبیل را چپه کرد.
58. the wind was sobbing and blowing the snow into my face
باد زوزه می کشید و برف ها را بر صورتم می پاشید.
59. the wind was softening
باد داشت ملایم می شد.
60. the wind was storming at nearly 60 miles an hour
باد با سرعت حدود 60 مایل در ساعت می وزید.
61. the wind was strong and the sailboat kept heeling to the left
باد قوی بود و قایق بادبانی مرتبا به چپ خم می شد.
62. the wind was whirling the leaves
باد داشت برگ ها را به چرخش در می آورد.
63. the wind which was embroiling the sea
بادی که دریا را طوفانی می کرد
64. the wind whimpers through the trees
باد از میان درختان زوزه می کشد.
65. to wind a crank
هندل را چرخاندن
66. to wind a horse
اسب را از نفس انداختن
67. to wind a spool with thread
دور قرقره نخ پیچیدن
68. to wind a watch
ساعت را کوک کردن
69. to wind up a bucket from a well
سطل را از چاه بالا کشیدن
70. between wind and water
در معرض خطر،پا در هوا،در وضع بد