کلمه جو
صفحه اصلی

tonal


معنی : مربوطه به اهنگ صدا
معانی دیگر : وابسته به آهنگ، آهنگی، صوتی

انگلیسی به فارسی

مربوطه به اهنگ صدا


تونال، مربوطه به اهنگ صدا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: tonally (adv.)
• : تعریف: of or relating to a musical tone, tones, or tonality.

• pertaining to tonality; pertaining to key, pertaining to the relations between the tones of a musical scale; pertaining to a color scheme
tonal means relating to the qualities or pitch of a sound or to the tonality of a piece of music.

دیکشنری تخصصی

[سینما] مونتاژ لحنی - مونتاژ تونال - ارزش حالتی - تدوین تونال

مترادف و متضاد

مربوط به اهنگ صدا (صفت)
tonal

جملات نمونه

1. There is little tonal variety in his voice.
[ترجمه ترگمان]در صدایش تنوع وجود دارد
[ترجمه گوگل]صدای تونو کم است

2. The tonal range she uses is wide and varied.
[ترجمه ترگمان]گستره مورد استفاده وی بسیار متنوع و متنوع است
[ترجمه گوگل]محدوده تونلی که او استفاده می کند وسیع و متنوع است

3. The exaggerated tonal contrasts Manet used added drama to his paintings.
[ترجمه ترگمان]در حالی که ما نه نمایش اغراق آمیز مربوط به خود را به نقاشی هایش اضافه کردیم
[ترجمه گوگل]تونیک هیجان انگیز تناقضات مانت را به نقاشی هایش اضافه کرد

4. Moreover, there are continuous advances in tonal and technical design and production.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، پیشرفت های مستمر در طراحی و طراحی فنی و تولید وجود دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پیشرفت های مداوم در طراحی و تولید تونال و فنی وجود دارد

5. The tonal range is extensive from just a few different grades.
[ترجمه ترگمان]گستره رنگ از چند درجه متفاوت است
[ترجمه گوگل]محدوده تونال فقط از چندین نمره متفاوت است

6. When Cheney and Seyfarth played a tonal call normally given in response to leopards, the majority of the monkeys ran to a tree.
[ترجمه ترگمان]وقتی چنی و Seyfarth به طور معمول در واکنش به پلنگ ها که اکثریت میمون ها به سمت یک درخت می دویدند
[ترجمه گوگل]هنگامی که چنی و سیفارت یک تماس تونال به طور معمول در پاسخ به لئوپارد ها دادند، اکثر میمون ها به یک درخت فرار کردند

7. Little concerned to adopt the tonal idioms of opera for the sake of dramatic expression was Nicolas Bernier.
[ترجمه ترگمان]اندکی نگران این بود که اصطلاحات tonal را به خاطر بیان دراماتیک opera اقتباس کند
[ترجمه گوگل]نیکولاس برنیر، نیکولاس برنیر، کمی نگران بود که اصطلاحات تئاتری اپرا را به خاطر بیان جالبی بپذیرد

8. We match for tonal characteristics, not candle light or simple power output, as Hartley's analogy would have you believe.
[ترجمه ترگمان]ما برای ویژگی های مربوط به تن رنگ، نه نور شمع یا خروجی ساده توان رقابت می کنیم، چون تشبیه هارتلی ممکن است شما باور کند
[ترجمه گوگل]ما برای ویژگی های تونال، نور شمع یا خروجی قدرت ساده، مطابقت می کنیم، زیرا شما به این اعتقاد هارتلی می اندیشید

9. This gives better tonal contrast than any other pairing.
[ترجمه ترگمان]این باعث ایجاد کنتراست بهتری نسبت به زوج های جفت دیگر می شود
[ترجمه گوگل]این کنتراست تونال بهتر از هر جفت دیگر است

10. Tonal languages also have intonation patterns which may override the basic tone of the words.
[ترجمه ترگمان]زبان های Tonal نیز دارای الگوهای خاصی هستند که ممکن است لحن اصلی کلمات را باطل کنند
[ترجمه گوگل]زبانهای تونال همچنین دارای الگوهای صدایی هستند که ممکن است از لحاظ اساسی کلمات استفاده شوند

11. If tonalities are not closely related the tonal conflict will be more evident according to the degree of disagreement between the scales.
[ترجمه ترگمان]اگر tonalities ارتباط نزدیکی نداشته باشند، طبق درجه عدم توافق بین مقیاس ها، اختلاف تن رنگ آشکارتر خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر تونالیتی ها نزدیک نیستند، مناقشه تونال با توجه به میزان اختلاف بین مقیاس ها، واضح تر خواهد بود

12. The Pro Q really gives some interesting tonal variations to the sounds generated by the preamp but it does smack of overkill.
[ترجمه ترگمان]تیم پرو در واقع تنوع بسیار جالبی به صداهای تولید شده توسط the می دهد اما این تغییرات به معنی کتک زدن است
[ترجمه گوگل]طرفدار Q واقعا می تواند تغییرات تن تن جالب توجه به صداهای تولید شده توسط پیش تنظیم، اما آن را به طعم غلبه بر

13. No special tonal provision is made for the exit from scenes such as these.
[ترجمه ترگمان]هیچ ماده مربوط به تن رنگ مخصوص برای خروج از صحنه ها به این شکل ساخته نشده است
[ترجمه گوگل]برای خروج از صحنه هایی مانند این، هیچ تونتی ویژه ای وجود ندارد

14. Kingsbury a patterned tonal Wilton with a Venetian style in 10 colours.
[ترجمه ترگمان]Kingsbury a با سبک ونیزی با سبک ونیزی در ۱۰ رنگ
[ترجمه گوگل]Kingsbury یک ویلتون تونل الگوی با سبک ونیزی در 10 رنگ

15. Continuous tone : An image in which tonal gradation is produced by gradually changes of density.
[ترجمه ترگمان]لحن پیوسته: تصویری که در آن درجه tonal به تدریج با تغییر چگالی تولید می شود
[ترجمه گوگل]تن مستمر تصویری که در آن تدریجی صدای تدریجی به وضوح تغییر می کند

پیشنهاد کاربران

tonal ( موسیقی )
واژه مصوب: تُنال
تعریف: صفت هریک از درجه‏های اول و چهارم و پنجم گام های دیاتونیک غربی|||متـ . مایه‏ای


کلمات دیگر: