کلمه جو
صفحه اصلی

archive


معنی : بایگانی، ضبط اسناد و اوراق بایگانی
معانی دیگر : (اوراق و پرونده های) بایگانی شده، بایگانی کردن، (معمولا جمع) بایگانی، اتاق (یا اداره ی) بایگانی، مرکز اسناد و پرونده ها، آرشیو

انگلیسی به فارسی

بایگانی، ضبط اسناد و اوراق بایگانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (often pl.) a collection of records or information pertaining to an institution, organization, or historical figure.

- We looked in the archive for any turn-of-the century photographs of the library.
[ترجمه ترگمان] ما در بایگانی برای هر نوع عکاسی از قرن حاضر در کتابخانه به آن نگاه کردیم
[ترجمه گوگل] ما در بایگانی برای هر عکس از قرن نوزدهم کتابخانه نگاه کردیم
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: archives, archiving, archived
• : تعریف: to put or store in an archive.

- All the records have been archived and can be accessed easily.
[ترجمه ترگمان] همه سوابق ضبط شده و میتونه به راحتی دسترسی پیدا کنه
[ترجمه گوگل] تمام پرونده ها بایگانی شده اند و قابل دسترسی می باشند

• repository, place for document storage; file containing several separate compressed files (computers); storage medium on which back-up files are stored (computers)
place in an archive; store in a safe place
archives are collections of documents and records that contain information about the history of an organization or group of people.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] بایگانی - سیستم بایگانی که برای نگهداری طولانی مدت اطلاعات طراحی شده است . نگاه کنید به آرشیو استوراگ . فایلی که حاوی محتویات فشرده شده سایر فایلها است فایلهای اصلی را می توان از طریق این فایل فشرده دوباره سازی کرد. نگاه کنید. در داس و سیستمهای عامل نظیر آن هر فایل بیت آرشیوی دارد که مشخص می کند از این فایل پشتیبان گیری بک آپ شده است یا خیر فرمان اتریب می تواند این بیتها را بررسی نموده یا تغییر دهد . بیت آرشیو موجب می شود تا فقط فایلهایی پشتیبان گیر شوند که قبلا" فایل پشتیبان از آنها تهیه نشده است . - بایگانی، بایگانی کردن .

مترادف و متضاد

بایگانی (اسم)
record, archive, archives, filing

ضبط اسناد و اوراق بایگانی (اسم)
archive

collection, usually of records


Synonyms: annals, chronicles, clippings, documents, excerpts, extracts, files, papers, registers, roll, scrolls, writings


جملات نمونه

modern methods of archiving

روشهای نوین بایگانی کردن


1. I've been studying village records in the local archive.
[ترجمه ترگمان]من در حال مطالعه اسناد روستا در آرشیو محلی بودم
[ترجمه گوگل]من سوابق دهکده در آرشیو محلی را مطالعه کرده ام

2. The archive offers a central facility for cataloguing and indexing data.
[ترجمه ترگمان]این آرشیو، یک مرکز مرکزی برای فهرست نویسی و آمار نمایه سازی را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این بایگانی یک مرکز مرکزی برای فهرست بندی و نمایه سازی داده ها را فراهم می کند

3. This software helps firms archive and retrieve emails.
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار به شرکت در بایگانی و بازیابی ایمیل ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]این نرم افزار به شرکت ها کمک می کند که ایمیل ها را بایگانی و بازیابی کنند

4. The archive is a goldmine for historians.
[ترجمه چکامه] این آرشیو برای تاریخ نگاران مثل معدن طلا است
[ترجمه ترگمان]این آرشیو a برای تاریخ نویسان است
[ترجمه گوگل]آرشیو طلای تاریخی است

5. This vast archive has been indexed and made accessible to researchers.
[ترجمه ترگمان]این آرشیو گسترده شاخص گذاری شده و در دسترس محققان قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این آرشیو گسترده ای نشان داده شده است و برای محققان در دسترس است

6. My personal favourites were the archive films.
[ترجمه ترگمان]افراد مورد علاقه من، فیلم های آرشیو بودند
[ترجمه گوگل]مورد علاقه شخصی من فیلم های بایگانی بود

7. It includes parallel index builds, archive and restore tables, a graphical interface for tape management routines and fault-tolerant back-up functions.
[ترجمه ترگمان]این شامل ساخت، آرشیو کردن و بازیابی جداول، یک رابط گرافیکی برای روال های مدیریت نوار و توابع بازگشتی تحمل نقص می باشد
[ترجمه گوگل]این شامل ایجاد صفحات موازی، بایگانی و بازگرداندن جداول، یک رابط گرافیکی برای رویه های مدیریت نوار و قابلیت های پشتیبان گیری متضاد با خطا است

8. The Archive may, in addition, collect a royalty fee for the data owner.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بایگانی می تواند هزینه royalty را برای صاحب داده ها جمع آوری کند
[ترجمه گوگل]این بایگانی همچنین میتواند هزینه حق امتیاز را برای صاحب داده جمع آوری کند

9. Most providers provide archive and digest service for the customer mailing list.
[ترجمه ترگمان]اکثر ارائهکنندگان خدمات آرشیو و digest برای فهرست پستی مشتری ارایه می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر ارائه دهندگان خدمات آرشیو و خدمات هضم برای لیست پستی مشتری ارائه می کنند

10. The involvement of the Archive in a venture of this kind has represented a new departure in the dissemination of its holdings.
[ترجمه ترگمان]دخالت بایگانی در یک سرمایه گذاری از این نوع، بیانگر یک حرکت جدید در انتشار دارایی های آن است
[ترجمه گوگل]مشارکت آرشیو در سرمایه گذاری از این نوع، نشان دهنده خروج جدید در انتشار دارایی های آن است

11. Despite these caveats archive film is extremely useful.
[ترجمه ترگمان]با وجود این که این فیلم جدید به شدت مفید است
[ترجمه گوگل]علی رغم این هشدارها، آرشیو فیلم بسیار مفید است

12. Major record companies archive their own stock only.
[ترجمه ترگمان]شرکت های بزرگ فقط سهام خود را بایگانی می کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های ثبت کننده عمده تنها سهام خود را بایگانی می کنند

13. Also television documentaries are making increasing use of archive film from the stores of national and regional film archives.
[ترجمه ترگمان]همچنین فیلم های مستند در حال افزایش استفاده از فیلم آرشیو از فروشگاه های آرشیو ملی و منطقه ای هستند
[ترجمه گوگل]همچنین مستندهای تلویزیونی استفاده روزافزون از بایگانی فیلم از فروشگاههای آرشیوهای فیلم ملی و منطقه ای را افزایش می دهند

14. Much early archive film is silent film.
[ترجمه ترگمان]بخش بسیار زود این فیلم یک فیلم صامت است
[ترجمه گوگل]فیلم آرشیو بسیار زود فیلم خاموش است

He went to London to study the archives of the British Foreign Office.

او جهت بررسی (پرونده‌های) بایگانی در وزارت خارجه‌ی انگلیس به لندن رفت.


This university's film archives is matchless.

مجموعه‌ی فیلم این دانشگاه بی‌نظیر است.


پیشنهاد کاربران

بایگانی
سند

اسناد
مجموعه ی اسناد

آرشیو ( لفظ فرانسه ) _ بایگانی؛ مجموعه ای از فایلها و اطلاعات و داده ها که طبق نظمی خاص وهدفمند درمحل مخصوص ومشخص نگهداری میشوند

بایگانیدَن.


کلمات دیگر: