کلمه جو
صفحه اصلی

escalation


ماده یا عبارت تعدیل بازرگانى : ماده اى در قرارداد که براساس ان قیمتهاى قرارداد تعدیل میگردد علوم نظامى : افزایش تدریجى شدت و وسعت میدان جنگ

انگلیسی به فارسی

تشدید شدن


افزایش تنش، تشدید، ارتقا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: increase in amount, scope, or intensity.

- Diplomats made every effort to prevent an escalation of hostilities between the two countries.
[ترجمه ترگمان] دیپلمات ها هر تلاشی را برای جلوگیری از افزایش خصومت میان دو کشور انجام داده اند
[ترجمه گوگل] دیپلمات ها هر گونه تلاش برای جلوگیری از تشدید خصومت ها میان دو کشور را انجام دادند

• increase, intensification

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] افزایش ارزش

مترادف و متضاد

intensification


Synonyms: growth, acceleration, increase, rise


جملات نمونه

1. price escalation
بالا رفتن (یا بالا بردن) قیمت ها

2. A further escalation of the crisis now seems inevitable.
[ترجمه ترگمان]تشدید بیشتر این بحران اجتناب ناپذیر به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]تشدید بحران در حال حاضر به نظر می رسد اجتناب ناپذیر است

3. The reorganization has led to a dramatic escalation in costs.
[ترجمه ترگمان]سازماندهی مجدد منجر به افزایش چشمگیر قیمت ها شده است
[ترجمه گوگل]سازماندهی مجدد به افزایش چشمگیر هزینه ها منجر شده است

4. The US military wants to avoid the graduated escalation that marked the Vietnam War.
[ترجمه ترگمان]ارتش آمریکا می خواهد از شدت افزایش درجه تشدید که جنگ ویتنام را نشان می دهد، اجتناب کند
[ترجمه گوگل]ارتش آمریکا می خواهد از تشدید فارغ التحصیلانی که جنگ ویتنام را نشان می دهند جلوگیری کند

5. The threat of nuclear escalation remains.
[ترجمه ترگمان]تهدید تشدید جنگ هسته ای همچنان ادامه دارد
[ترجمه گوگل]تهدید تشدید هسته ای همچنان ادامه دارد

6. It's difficult to explain the recent escalation in/of violent crime.
[ترجمه ترگمان]توضیح تشدید اخیر در رابطه با جرم خشونت آمیز دشوار است
[ترجمه گوگل]دشوار است توضیح افزایش اخیر جرم و جنایت خشونت آمیز

7. None can afford an escalation of subsidies on agriculture exports.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند افزایش یارانه صادرات کشاورزی را تحمل کند
[ترجمه گوگل]هیچکدام نمیتواند افزایش یارانه صادرات کشاورزی را افزایش دهد

8. Instead of escalation, Clinton's preferred tactic had been to scale back the patrols to avoid clashes.
[ترجمه ترگمان]به جای تشدید جنگ، تاکتیک مورد نظر کلینتون، افزایش گشت ها برای جلوگیری از برخوردها بود
[ترجمه گوگل]به جای تشدید، تاکتیک موردنظر کلینتون برای کاهش مقابله با درگیریها بود

9. Controlled escalation, if required, and dominance over the threat, if necessary, were the guiding precepts.
[ترجمه ترگمان]تشدید کنترل شده، در صورت نیاز، و تسلط بر تهدید، در صورت لزوم، دستورالعمل های راهنما بودند
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم افزایش تشدید کنترل شده و در صورت لزوم تسلط بر تهدید، دستورالعمل های هدایت شده بود

10. All are agreed that this escalation of the 36-year-long civil war will mean a marked increase in deaths.
[ترجمه ترگمان]همه اتفاق نظر دارند که این افزایش جنگ داخلی ۳۶ ساله به معنی افزایش قابل توجه مرگ و میر خواهد بود
[ترجمه گوگل]همه توافق می کنند که این تشدید جنگ داخلی 36 ساله به معنای افزایش شدید مرگ و میر است

11. The risks of an escalation to nuclear war were small.
[ترجمه ترگمان]خطرات ناشی از افزایش جنگ هسته ای کوچک بود
[ترجمه گوگل]خطر ابتلا به جنگ هسته ای کوچک بود

12. htm:escalation(escalationname). receivers% is bound to the escalation receivers of the escalation with the specified name in the scope of the current task instance.
[ترجمه ترگمان]واژه های کلیدی: تشدید (escalationname) فرستنده % نسبت به افزایش تعداد گیرنده های تشدید با نام مشخص شده در حوزه نمونه کار فعلی محدود است
[ترجمه گوگل]htm: escalation (eskalationname) گیرنده٪ به گیرنده های تشدید تشدید با نام مشخص شده در محدوده نمونه کار تابع محدود شده است

13. A fix price contract with escalation.
[ترجمه ترگمان]یک قرارداد قیمت ثابت با شدت افزایش
[ترجمه گوگل]قرارداد ثابت ثابت با افزایش است

14. Usually this is the result of confrontational escalation.
[ترجمه ترگمان]معمولا این نتیجه افزایش مقابله با خشونت است
[ترجمه گوگل]معمولا این نتیجه درگیری های مقابله ای است

15. Neediness is an escalation of desire at a critical juncture in the relationship or in its pursuit.
[ترجمه ترگمان]neediness افزایش میل در یک موقعیت بحرانی در رابطه یا در پی گیری آن است
[ترجمه گوگل]نیازمندی یک تشدید میل در یک لحظه بحرانی در رابطه یا پیگیری آن است

دانشنامه عمومی

گسترش دامنه جنگ


پیشنهاد کاربران

تعدیل

ارتقاء

تعدیل یا کاهش قیمت

تشدید

افزایش تنش

افزایش ( برآورد و . . . )

بالا گرفتن { بخصوص در مورد اختلاف }

ارجاع

CBS. com@

President Hassan Rouhani said bluntly that, "60% enrichment is an answer to your evilness, " making it clear that the Iranian regime holds the U. S. and Israel both responsible for the current escalation in tension

افزایش ، تشدید ، صعود ، بالا روی ، اوج گیری ، فزونی ، زیادی ، کثرت


کلمات دیگر: