1. a detraction from the dignity of a party leader's position
کاهش اعتبار مقام رهبری حزب
2. Also patron of bridges, detraction, discretion, and silence; he is invoked against slander.
[ترجمه ترگمان]همچنین مسئول پل ها، بدگویی و احتیاط و سکوت است و در مقابل افترا قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]همچنین حامی پل، تخریب، اختیار و سکوت؛ او علیه خشونت است
3. Envy has no other quality But that of detraction from virtue.
[ترجمه ترگمان]رشک و حسد هیچ خاصیت دیگری ندارد
[ترجمه گوگل]حسادت کیفیت دیگری ندارد اما از دوری از فضیلت
4. Faced with such detraction, scientists characteristically retort that science, unlike witchcraft, works.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان در مواجهه با چنین detraction پاسخ می دهند که علم برخلاف جادوگری کار می کند
[ترجمه گوگل]دانشمندان در مواجهه با این کمبودها، متاسفانه این علم را، بر خلاف جادوگری، کار می کنند
5. Weak men are crushed by detraction, but the brave hold on and succeed.
[ترجمه ترگمان]مردان ضعیف توسط detraction درهم شکسته می شوند، اما مقاومت شجاعانه و موفقیت انجام می شود
[ترجمه گوگل]مردان ضعیف به دلیل خرابکاری خرد میشوند، اما شجاعانه درگیر و موفق میشوند
6. Envy has no other quality but that of detraction from virtue.
[ترجمه ترگمان]رشک هیچ خاصیت دیگری ندارد جز خاصیت detraction از تقوا
[ترجمه گوگل]حسادت هیچ کیفیت دیگری ندارد، بلکه از انحراف از فضیلت است
7. Let it be no detraction from his merits to say he is plainspoken.
[ترجمه ترگمان]اگر بدگویی از شایستگی او باعث شود که او رک و راست باشد
[ترجمه گوگل]بگذارید بدون شک از مزایای او شکایت کند
8. Detraction will not suffer it.
[ترجمه ترگمان]detraction تحمل آن را نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]انحراف از آن رنج نخواهد برد
9. Detraction pursues the great.
[ترجمه ترگمان]detraction the را دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]تعطیلات عالی را دنبال می کند
10. The book concludes with Artegall subject to the taunts and slanders of the hideous hags Envy and Detraction.
[ترجمه ترگمان]این کتاب با موضوع taunts و the of hideous Envy و detraction به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]این کتاب با موضوع 'Artegall' به تظاهر و لجاجت های عجیب و غریب ناخوشایند مربوط می شود