فیل سفید، هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد، چیز پرهزینه و بیفایده
white elephant
فیل سفید، هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد، چیز پرهزینه و بیفایده
انگلیسی به فارسی
فیل سفید
(ملک و غیره) گران و پر خرج و کم فایده، هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد، چیز پرهزینه و بیفایده
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a possession no longer wanted by its owner, but having possible value to others.
• (2) تعریف: a possession, often valuable, causing much trouble and expense for its owner, while having little use.
• (3) تعریف: an albino elephant.
• expensive investment that turns out to be useless and cannot be gotten rid of; object which is not needed, unnecessary item; species of elephant that is abnormally light
if something is a white elephant, it is a waste of money because it is completely useless.
if something is a white elephant, it is a waste of money because it is completely useless.
مترادف و متضاد
expensive possession
Synonyms: albatross, ball and chain, burden, burthen, more trouble than it's worth, onus
جملات نمونه
1. The new office block has become an expensive white elephant.
[ترجمه ترگمان]این بلوک جدید به یک فیل سفید گران قیمت تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]بلوک اداری جدید تبدیل به یک فیل سفید گران شده است
[ترجمه گوگل]بلوک اداری جدید تبدیل به یک فیل سفید گران شده است
2. There's this picturesque white elephant development on the Costa del Sol, apparently going for a song.
[ترجمه ترگمان]این یک پیشرفت فیل سفید زیبا در کاستا دل سول است که ظاهرا برای آواز خواندن آواز می خواند
[ترجمه گوگل]این زیبایی فیلمی زیبا در کوستا دل سول، ظاهرا برای یک آهنگ وجود دارد
[ترجمه گوگل]این زیبایی فیلمی زیبا در کوستا دل سول، ظاهرا برای یک آهنگ وجود دارد
3. Saracen ambassadors bring Charlemagne a white elephant complete with exotic trappings.
[ترجمه ترگمان]ambassadors Saracen یک فیل سفید را با لباس های عجیب و غریب همراه می آورند
[ترجمه گوگل]سفیران ساراخن، فیلسوف شریف را با عناصری عجیب و غریب به ارمغان می آورند
[ترجمه گوگل]سفیران ساراخن، فیلسوف شریف را با عناصری عجیب و غریب به ارمغان می آورند
4. The dam has become something of a white elephant.
[ترجمه ترگمان]این سد به چیزی شبیه به یک فیل سفید تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]سد تبدیل به چیزی از یک فیل سفید شده است
[ترجمه گوگل]سد تبدیل به چیزی از یک فیل سفید شده است
5. Cake and white elephant stalls plus a grand prize draw.
[ترجمه ترگمان]کیک و کیک فیل سفید به اضافه جایزه بزرگ جایزه
[ترجمه گوگل]کیک ها و فیل ها سفید سفید به علاوه یک قرعه کشی بزرگ جایزه
[ترجمه گوگل]کیک ها و فیل ها سفید سفید به علاوه یک قرعه کشی بزرگ جایزه
6. What do you do with a huge white elephant like that?
[ترجمه ترگمان]با یه همچین فیل سفید بزرگ چی کار می کنی؟
[ترجمه گوگل]شما با یک فیل سفید بزرگ مانند این کار را انجام می دهید؟
[ترجمه گوگل]شما با یک فیل سفید بزرگ مانند این کار را انجام می دهید؟
7. This radio is really a white elephant to me.
[ترجمه ترگمان] این رادیو برای من یه فیل سفیده
[ترجمه گوگل]این رادیو واقعا فیلمی سفید برای من است
[ترجمه گوگل]این رادیو واقعا فیلمی سفید برای من است
8. The big garden square is a white elephant in my city.
[ترجمه ترگمان]میدان بزرگ باغ یک فیل سفید است
[ترجمه گوگل]میدان بزرگ باغ فیلمی سفید در شهر من است
[ترجمه گوگل]میدان بزرگ باغ فیلمی سفید در شهر من است
9. A car is a white elephant forr me.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین یک فیل سفید است که از من سو استفاده می کند
[ترجمه گوگل]ماشین یک فیل سفید است برای من
[ترجمه گوگل]ماشین یک فیل سفید است برای من
10. I saw an unusual white elephant.
[ترجمه ترگمان]یه فیل سفید معمولی دیدم
[ترجمه گوگل]یک فیل سفید سفارشی را دیدم
[ترجمه گوگل]یک فیل سفید سفارشی را دیدم
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. Red elephant fire, powder elephant rosy cloud, white elephant snow.
[ترجمه ترگمان]آتش فیل قرمز، فیل آبی، ابر سفید، برف فیل سفید
[ترجمه گوگل]آتش سوزی سرخ، پودر فیل کریستال ابریش، برف سفید فیل
[ترجمه گوگل]آتش سوزی سرخ، پودر فیل کریستال ابریش، برف سفید فیل
13. My new car turned out to be my white elephant.
[ترجمه ترگمان]ماشین جدیدم تبدیل به فیل سفید من شد
[ترجمه گوگل]ماشین جدید من تبدیل به فیلسوف سفید من شد
[ترجمه گوگل]ماشین جدید من تبدیل به فیلسوف سفید من شد
14. That super size desk is a white elephant to his room.
[ترجمه ترگمان] اون میز بزرگ، یه فیل سفید به اتاقش اومده
[ترجمه گوگل]این میز فوق العاده، یک فیل سفید برای اتاقش است
[ترجمه گوگل]این میز فوق العاده، یک فیل سفید برای اتاقش است
15. White elephant lion dance dance alone most of the Department of Fuyang Lvmao text lions.
[ترجمه ترگمان]رقص شیر فیل سفید به تنهایی بخش اعظم بخش Fuyang Lvmao را به تنهایی برگزار می کند
[ترجمه گوگل]شیر سفید فیل رقص به تنهایی بخش عمده ای از شیرهای متنوع Fuyang Lvmao را رقص می کند
[ترجمه گوگل]شیر سفید فیل رقص به تنهایی بخش عمده ای از شیرهای متنوع Fuyang Lvmao را رقص می کند
پیشنهاد کاربران
شیئی کم مصرف و جا تنگ کن امّا گرانقیمت
توضیح درباره اصطلاح white elephant
ماجرای این اصطلاح به یک افسانه سیامی بر می گردد که در آن زمان فیل سفید رنگ مقدس محسوب می شد و تنها پادشاه ها می توانستد نگهداری کنند. پادشاهان هم این فیل سفید را به فردی می سپردند. هزینه های زیاد این فیل هم سرانجام صاحب فقیر را از پا در می آورد. برای همین الان هم به هر چیز گران و پر هزینه و بی فایده white elephant می گویند.
منبع: سایت بیاموز
ماجرای این اصطلاح به یک افسانه سیامی بر می گردد که در آن زمان فیل سفید رنگ مقدس محسوب می شد و تنها پادشاه ها می توانستد نگهداری کنند. پادشاهان هم این فیل سفید را به فردی می سپردند. هزینه های زیاد این فیل هم سرانجام صاحب فقیر را از پا در می آورد. برای همین الان هم به هر چیز گران و پر هزینه و بی فایده white elephant می گویند.
منبع: سایت بیاموز
کلمات دیگر: