کلمه جو
صفحه اصلی

class struggle


(فلسفه ی مارکس) تضاد طبقاتی، مبارزه ی طبقاتی

انگلیسی به فارسی

(فلسفه‌ی مارکس) تضاد طبقاتی، مبارزه‌ی طبقاتی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in Marxist theory, the constant contention for economic and political power that goes on between the owners of the means of production, or capitalists, and the workers.

• fight between social classes, dispute between members of the upper and lower classes

جملات نمونه

1. Marx wrote of the class struggle between the bourgeoisie and the proletariat.
[ترجمه ترگمان]مارکس از کش مکش طبقاتی میان بورژوازی و پرولتاریا wrote
[ترجمه گوگل]مارکس از مبارزه طبقاتی میان بورژوازی و پرولتاریا نوشت

2. Marx wrote about the class struggle.
[ترجمه ترگمان]مارکس در مورد کش مکش طبقاتی نوشت
[ترجمه گوگل]مارکس در مورد مبارزه طبقاتی نوشته است

3. It helps to explain the conservatism of our class struggle, and its failure to mature into socialist struggle.
[ترجمه ترگمان]آن به توضیح محافظه کاری طبقه ما و عدم بلوغ آن در مبارزه سوسیالیستی کمک می کند
[ترجمه گوگل]این به توضیح محافظه کاری مبارزه طبقاتی ما و ناتوانی آن در مبارزه سوسیالیستی کمک می کند

4. History constituted a vital part of the class struggle.
[ترجمه ترگمان]تاریخ بخش حیاتی مبارزه طبقاتی را تشکیل می داد
[ترجمه گوگل]تاریخچه بخش مهمی از مبارزه طبقاتی بود

5. Marx believed that the class struggle which would transform capitalist society would involve none of these processes.
[ترجمه ترگمان]مارکس معتقد بود که مبارزه طبقاتی که جامعه سرمایه داری را متحول می کند، هیچ یک از این فرایندها را درگیر نمی کند
[ترجمه گوگل]مارکس معتقد بود که مبارزه طبقاتی که جامعه سرمایه داری را تغییر خواهد داد هیچ کدام از این فرآیندها را شامل نمی شود

6. Racial struggle is linked to class struggle, and racism fractures both the political superstructure and economic base.
[ترجمه ترگمان]مبارزه نژادی مربوط به مبارزه طبقاتی است و نژادپرستی هم the سیاسی و هم پایه اقتصادی است
[ترجمه گوگل]مبارزه با نژادپرستی به مبارزه طبقاتی مرتبط است، و نژادپرستی، ساختارهای سیاسی و پایگاه اقتصادی را شکست میدهد

7. However, the class struggle is played out in medicine as in every other institution of society.
[ترجمه ترگمان]با این حال، مبارزه طبقاتی در پزشکی مانند هر نهاد دیگری از جامعه انجام می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، مبارزه طبقاتی در پزشکی و هر نهاد دیگری از جامعه پخش می شود

8. It abandons the attempt to detect a class struggle between exploiters and exploited within advanced capitalism.
[ترجمه ترگمان]این گروه، تلاش برای تشخیص یک کش مکش طبقاتی بین استثمارگران و استثمار در نظام سرمایه داری پیشرفته را رها می کند
[ترجمه گوگل]این تلاش برای شناسایی مبارزه طبقاتی میان استثمارگران و بهره برداری از سرمایه داری پیشرفته را رد می کند

9. Class and social change Class struggle Marx believed that the class struggle was the driving force of social change.
[ترجمه ترگمان]طبقه و طبقه تغییر اجتماعی مارکس معتقد بود که مبارزه طبقاتی، نیروی محرکه این تغییر اجتماعی است
[ترجمه گوگل]طبقه و تغییر اجتماعی مبارزه طبقاتی مارکس معتقد بود مبارزه طبقاتی نیروی محرک تغییر اجتماعی بود

10. Rather, the underlying mechanism was class relations, class struggle and the poverty generated by capital's exploitation of wage labour.
[ترجمه ترگمان]بلکه، مکانیسم اساسی، روابط طبقاتی، مبارزه طبقاتی و فقر ایجاد شده توسط بهره برداری سرمایه از نیروی کار بود
[ترجمه گوگل]در عوض، مکانیزم پایه ای، روابط طبقاتی، مبارزه طبقاتی و فقر ناشی از بهره برداری سرمایه از کار دستمزد بود

11. How could I absorb the language of atheistic materialism and class struggle when it seemed so strange and pernicious?
[ترجمه ترگمان]چطور می توانستم زبان of مذهبی و class را که وقتی عجیب و مضر به نظر می رسید جذب کنم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم زبان ماتریالیسم آتئیستی و مبارزه طبقاتی را زمانی که آنقدر عجیب و غم انگیز به نظر می رسید جذب کنم؟

12. This romance is duly mirrored in working-class politics - miners are the Clark Gables, the Reds of class struggle.
[ترجمه ترگمان]این رابطه عاشقانه در سیاست طبقه کارگر منعکس شده است - معدنچیان \"کلارک Gables\"، یعنی \"ردز of\" هستند
[ترجمه گوگل]این عاشقانه در سیاست های طبقه کارگر معقول است - معدنچیان کلارک گیلدز، قرمز مبارزه طبقاتی هستند

13. Equality in poverty might mean civil population contentment whereas glaring inequalities sow the seeds of a class struggle or revolution.
[ترجمه ترگمان]برابری در فقر می تواند به معنای خرسندی جمعیت مدنی باشد در حالی که نابرابری های بارز بذر یک کش مکش یا انقلاب طبقاتی را می کارند
[ترجمه گوگل]برابری در فقر ممکن است به معنای رضایت بخش بودن جمعیت شهروندان باشد در حالی که نابرابری های چشمگیر بذر یک مبارزه طبقاتی یا انقلاب را به وجود می آورد

14. The class approach centers on the examination of the tactics of class domination and the dynamics of the class struggle.
[ترجمه ترگمان]رویکرد طبقاتی در بررسی تاکتیک های سلطه طبقاتی و پویایی مبارزه طبقاتی است
[ترجمه گوگل]رویکرد طبقاتی بر بررسی تاکتیک های سلطه طبقاتی و پویایی مبارزه طبقاتی تمرکز دارد

15. Poulantzas therefore develops his theory by elaborating his conception of the capitalist state and tracing its connection with the class struggle.
[ترجمه ترگمان]بنابراین Poulantzas با تشریح مفهوم خود از وضعیت سرمایه داری و ردیابی ارتباط آن با مبارزات طبقاتی، تیوری خود را توسعه می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، پولانزز با تدوین مفهومش درباره دولت سرمایه دار و پیوند آن با مبارزه طبقاتی، تئوری خود را توسعه می دهد

پیشنهاد کاربران

کشمکش طبقاتی


کلمات دیگر: