کلمه جو
صفحه اصلی

roadside


معنی : کنار جاده
معانی دیگر : در کنار جاده، راه کناری، حاشیه ی جاده، کنار جاده یا خیابان

انگلیسی به فارسی

کنار جاده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the side or edge of a road.
صفت ( adjective )
• : تعریف: at, on, or near the side or edge of the road.

- roadside taverns
[ترجمه ترگمان] قهوه خانه های کنار جاده ای
[ترجمه گوگل] کوچه و خیابان های کنار خیابانی

• side of the road, road shoulder, wayside
located at the side of a road, located on a wayside
the roadside is the area at the edge of a road.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] حاشیه جاده - حاشیه راه - حاشیه مسیر

مترادف و متضاد

کنار جاده (اسم)
wayside, roadside

جملات نمونه

1. a roadside park
پارک کنار جاده

2. a luxurious roadside rest
منزلگاه مجلل کنار جاده

3. She exposed her unwanted baby by the roadside.
[ترجمه ترگمان]او بچه ناخواسته خود را کنار جاده در معرض دید قرار داد
[ترجمه گوگل]او نوزاد عجیب و غریب خود را در کنار جاده بیرون کشید

4. They sat down by the roadside to take a rest.
[ترجمه ترگمان]آن ها کنار جاده نشستند تا استراحت کنند
[ترجمه گوگل]آنها برای کنار گذاشتن کنار کنار کنار نشسته بودند

5. The car pulled in at/by/on the roadside.
[ترجمه ترگمان]ماشین از کنار جاده به داخل ماشین وارد شد
[ترجمه گوگل]ماشین در / توسط / در کنار جاده ها کشیده شده است

6. They built a house by the roadside.
[ترجمه ترگمان]آن ها خانه ای را کنار جاده ساختند
[ترجمه گوگل]آنها یک خانه را با کنار جاده ساخته اند

7. The dead body was just dumped by the roadside.
[ترجمه ترگمان]جسد بی جان در کنار جاده رها شده بود
[ترجمه گوگل]بدن مرده فقط از کنار جاده رها شده بود

8. The soldier stopped the motorist at a roadside checkpoint.
[ترجمه ترگمان]این سرباز راننده را در یک ایست بازرسی کنار جاده ای متوقف کرد
[ترجمه گوگل]سرباز راننده را در یک ایست بازرسی جاده متوقف کرد

9. She kicked at the loose pebbles by the roadside.
[ترجمه ترگمان]به سنگ های سست کنار جاده لگد زد
[ترجمه گوگل]او در کنار جاده ها با سنگریزه های شل لگد زد

10. We stood by the roadside and thumbed a lift.
[ترجمه ترگمان]کنار جاده ایستادیم و a را زیر و رو کردیم
[ترجمه گوگل]ما از کنار جاده کنار ایستادیم و یک بالابر را برداشتیم

11. The snow was banked up along the roadside.
[ترجمه ترگمان]برف در کنار جاده به هوا بلند شده بود
[ترجمه گوگل]برف در کنار جاده سرگردان بود

12. Children were selling cold drinks by the roadside.
[ترجمه ترگمان]کودکان در کنار جاده نوشیدنی های سرد می فروختند
[ترجمه گوگل]کودکان نوشیدنی های سرد را در کنار جاده ها فروختند

13. Photographs taken by roadside cameras will soon be enough to prosecute drivers for speeding.
[ترجمه ترگمان]عکس هایی که توسط دوربین های کنار جاده ای گرفته می شوند به زودی کافی خواهند بود تا رانندگان را به خاطر سرعت زیاد تحت پی گرد قانونی قرار دهند
[ترجمه گوگل]عکس های گرفته شده توسط دوربین های کنار جاده به زودی به اندازه کافی برای محاکمه رانندگان برای سرعت بخشیدن به

14. The old man flicked his cigarette onto the roadside.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد سیگارش را روی جاده انداخت
[ترجمه گوگل]پیرمرد سیگارش را بر روی کنار جاده گذاشت

15. He slept the night in a roadside inn.
[ترجمه ترگمان]شب را در یک میهمان خانه کنار جاده خوابیده بود
[ترجمه گوگل]او شب را در یک مجتمع جاده ای خوابید

a roadside park

پارک کنار جاده


پیشنهاد کاربران

Many Roadside stops included the compliment of a gas station and a fast food restaurant.
توقفگاه

بی راهی ( در مورد رستوران ها )


کلمات دیگر: