مخالف، برابر کردن، مقابله کردن، مقایسه کردن
contrasted
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] همسنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل
پیشنهاد کاربران
متفاوت
تضاد داشتن
مخالف
متضاد
مغایر
مغایر
کلمات دیگر:
مخالف، برابر کردن، مقابله کردن، مقایسه کردن