کلمه جو
صفحه اصلی

iridescence


معنی : نمایش رنگین کمان، نمایش قوس قزحی
معانی دیگر : iridescency نمایش قوس قزحی

انگلیسی به فارسی

( iridescency ) نمایش قوس قزحی، نمایش رنگین کمان، رنگین‌کمانی


خوشبختی، نمایش رنگین کمان، نمایش قوس قزحی


انگلیسی به انگلیسی

• colorful radiance, rainbow colored display

دیکشنری تخصصی

[نساجی] رنگین کمانی

مترادف و متضاد

luminosity


نمایش رنگین کمان (اسم)
iridescence, iridescency

نمایش قوس قزحی (اسم)
iridescence, iridescency

Synonyms: phosphorescence, radiance, opalescence, light


جملات نمونه

1. The golden iridescence of Cassida and its allies is produced by a film of moisture beneath the surface cuticle.
[ترجمه ترگمان]The طلایی of و هم پیمانانش توسط یک لایه از رطوبت زیر پوست سطح تولید می شود
[ترجمه گوگل]طلای طلایی کاسیده و متحدانش توسط فیلم رطوبت زیر سطح کوتیکول تولید می شود

2. By the sampling point there is an iridescence on the water which regularly fans out, indicating a seepage of oil.
[ترجمه ترگمان]در نقطه نمونه برداری، یک iridescence روی آب وجود دارد که به طور منظم طرفداران را نشان می دهد، که نشان دهنده یک نشت نفت است
[ترجمه گوگل]با نقطه نمونه بر روی آب، که به طور منظم هواداران را نشان می دهد، نشانه ای از پر شدن روغن است

3. Using tissue paper will produce an unusual iridescence, as some of the foil will shine through.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از کاغذ بافت، iridescence غیر معمول تولید خواهد شد، زیرا برخی از فویل به درون آن می تابد
[ترجمه گوگل]با استفاده از کاغذ بافت منحصر به فرد می شود، به عنوان برخی از فویل از طریق درخشش

4. Exhibiting a milky iridescence like that of an opal.
[ترجمه ترگمان]ظاهر رنگین کمانی شیری شبیه آن اپال است
[ترجمه گوگل]درخشش شیرین مانند یک عقیق را نشان می دهد

5. The costs of melanin - based plumage and iridescence are clearly different from this.
[ترجمه ترگمان]هزینه of based و iridescence به وضوح متفاوت از این است
[ترجمه گوگل]هزینه های پرتقال و پرتقال مبتنی بر ملانین به وضوح از این تفاوت است

6. You can see the iridescence on their faces.
[ترجمه ترگمان] میتونی رنگین کمون رو روی چهره هایشان ببینی
[ترجمه گوگل]شما می توانید درخشش در چهره خود را ببینید

7. The basic colouration is greyish-blue to green, with a pearly iridescence and blue to green iridescent patches on the scales.
[ترجمه ترگمان]رنگ سبز خاکستری به رنگ خاکستری - آبی است، با یک مروارید گون آبی و آبی در مقیاس های قوس دار سبز
[ترجمه گوگل]رنگ پایه از قهوه ای آبی به سبز، با پرتقال مروارید و آبی به تکه های سبز پر زرق و برق در مقیاس است

8. Her glazed porcelain wings billow in a gossamer sweep of iridescence.
[ترجمه ترگمان]بال های glazed که پر از قوس قزحی بود از قوس قوس قزحی و قوس قوس قزحی بود
[ترجمه گوگل]بالش های چینی آن لایه ای را در یک گلدان گل سرخ رنگ می کند

9. Oil is always particularly alarming since a very small quantity will quickly cover a large area of water with an unmistakable iridescence.
[ترجمه ترگمان]نفت همیشه به طور خاص هشدار دهنده است چون مقدار بسیار کمی به سرعت یک منطقه بزرگ آب را با an مشخص پوشش خواهد داد
[ترجمه گوگل]نفت همیشه به خصوص هشدار دهنده است، زیرا مقدار بسیار کمی به سرعت یک منطقه بزرگ آب را با یک تابش بی نظیر پوشش می دهد

10. The huge pool of blood in front of her was already assuming the iridescence of coagulation.
[ترجمه ترگمان]استخر بزرگ خون در مقابل او از قبل به رنگ قرمز of درآمده بود
[ترجمه گوگل]استخر عظیمی از خون در برابر او، پیش از آنکه به انعکاس انعقاد، برسد

پیشنهاد کاربران

iridescence ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: پیرارنگ
تعریف: ترکیبی از رنگ های سبز و سرخ و گاه آبی و زرد در پیرامون برخی اَبرهای بالا با زاویۀ حدود سی درجه با خورشید


کلمات دیگر: