1. moral filth
پلیدی اخلاقی
2. dirt and filth matted their hair
چرک و کثافت موهای آنها را نمد مانند کرده بود.
3. this magazine is full of filth and perversion
این مجله پر از فساد و ضلالت است.
4. young people who are drowned in drunken- ness and filth
جوانانی که در میخوارگی و هرزگی غوطه ورند
5. Look at the filth on your trousers!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]نگاهی به کثافت در شلوار خود را!
6. Go and wash that filth off your hands.
[ترجمه ترگمان]برو و آن کثافت را از دست خودت پاک کن
[ترجمه گوگل]برو و شستشو کن که دستها را از دست بده
7. Thousands of tons of filth and sewage pour into the Ganges every day.
[ترجمه ترگمان]هزاران تن زباله و فاضلاب هر روز به گنگ می ریزد
[ترجمه گوگل]هزاران تن کثافت و فاضلاب هر روز به گنگ تبدیل می شوند
8. I don't know how you can watch that filth!
[ترجمه ترگمان]من نمی دانم شما چطور می توانید آن کثافت را تماشا کنید!
[ترجمه گوگل]من نمی دانم که چگونه می توانید این ناپاک را تماشا کنید!
9. The floor was covered in filth.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق از کثافت پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]کف کف پوشانده شده بود
10. The black pigs rootled for filth.
[ترجمه ترگمان] خوک سیاه برای کثافت کار می کنه
[ترجمه گوگل]خوک های سیاه و سفید برای ربوده شدن
11. People complain about the filth on TV and in the press.
[ترجمه ترگمان]مردم از آلودگی در تلویزیون و مطبوعات شکایت دارند
[ترجمه گوگل]مردم در مورد کثیفی در تلویزیون و مطبوعات شکایت دارند
12. The floor was covered in grease and filth.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق از چربی و کثافت پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]کف در گریس و کثیف پوشیده شده بود
13. I recoiled from the smell and the filth.
[ترجمه ترگمان]از بو و کثافت خود را عقب کشیدم
[ترجمه گوگل]من از بوی و کثافتی رد شدم
14. The men were caked in layers of filth and grime.
[ترجمه ترگمان]مردها در لایه های کثافت و کثافت خشکیده پوشیده شده بودند
[ترجمه گوگل]مردان در لایه های کثیف و خاکستری خرد شده بودند
15. The dialogue was all filth and innuendo.
[ترجمه ترگمان]این گفتگو، همه filth و innuendo بود
[ترجمه گوگل]این گفتگو همه کثیف و ناپسند بود