کلمه جو
صفحه اصلی

grizzle


معنی : موی سفید، خاکستری، سرخ تیره، نالیدن، نیشخند زدن، خاکستری کردن
معانی دیگر : (قدیمی)، (مو) سفید، (کلاه گیس) فلفل نمکی، غرولند کردن، شکایت کردن، غر زدن، بی تابی کردن، قزل، سر  تیره، خرس خاکستری امریکا

انگلیسی به فارسی

خاکستری، قزل، سرخ تیره، موی سفید، خرس خاکستری آمریکا، نیشخند زدن، نالیدن، خاکستری کردن


مشروب، موی سفید، نیشخند زدن، نالیدن، خاکستری کردن، خاکستری، سرخ تیره


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: grizzles, grizzling, grizzled
• : تعریف: to make or become gray or somewhat gray.

- Time grizzled his beard.
[ترجمه ترگمان] زمان ریشش را خاکستری کرده بود
[ترجمه گوگل] زمان ریشش را می لرزاند

• gray hair
cry, whimper, whine (british)
turn gray, become gray (about the hair)
if a baby or child grizzles, it keeps crying and whining; an informal word.
if someone grizzles, they continuously complain about something in a whining manner; an informal word.
see also grizzled.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] خاکستری رنگ - تیره

مترادف و متضاد

موی سفید (اسم)
grizzle

خاکستری (صفت)
gray, ashen, ashy, drab, cinereous, grizzle

سرخ تیره (صفت)
grizzle, roan

نالیدن (فعل)
grizzle, whimper, groan, whine, complain, grunt, snuffle

نیشخند زدن (فعل)
grizzle, snicker

خاکستری کردن (فعل)
grizzle

جملات نمونه

1. some children grizzle a lot
بعضی بچه ها خیلی ناله و زاری می کنند.

2. Grizzled veterans in uniform gathered at the war monument.
[ترجمه ترگمان]سربازان کهنه کار grizzled که یونیفرم به تن داشتند در بنای یادبود جنگ جمع شدند
[ترجمه گوگل]جانبازان غول پیکر در لباس یکنواخت در جنگ افغانستان گرد هم آمدند

3. The baby was cutting a tooth and grizzled all day long.
[ترجمه ترگمان]بچه در تمام طول روز یک دندان به دندان زده بود
[ترجمه گوگل]کودک دندان را بریده و در تمام طول روز گریل کرده است

4. Ben was grizzling about being tired.
[ترجمه ترگمان]بن در مورد خسته شدن گریه می کرد
[ترجمه گوگل]بن در مورد خستگی می گوید

5. She was grizzled old woman with a beer belly and voice to match, and she knew something about justice.
[ترجمه ترگمان]او زنی پیر بود با شکم پر آبجو و صدایی که متناسب با آن بود و چیزی در مورد عدالت می دانست
[ترجمه گوگل]او زن قدیمی را با یک شکم آبجو و صدایی به هم ریخت و او چیزی در مورد عدالت می دانست

6. With his grizzled beard and his peg-leg he looked like an extra from Treasure Island.
[ترجمه ترگمان]با ریش خاکستری و پای his شبیه به یک جزیره گنج دیگر بود
[ترجمه گوگل]با ریش های نازک و پایه پای او مانند یک جزیره گنجینه اضافی بود

7. As Pizarro, Denis Quilley is suitably grizzled but the character's ponderous despair seems to have submerged his generalship.
[ترجمه ترگمان]به عنوان پیزارو، دنی Quilley به طور مناسب خاکستری شده است، اما به نظر می رسد که نومیدی سنگین شخصیت او را فرو برده است
[ترجمه گوگل]به عنوان Pizarro، دنیس Quilley به طور مناسب غرق شده است، اما ناامیدی قابل توجه شخصیت به نظر می رسد که عمیق خود را فروخته است

8. Doubtless there are grizzled old dead-heads who got sober listening to the plangent harmonies of Dark Star.
[ترجمه ترگمان]بی شک there پیر مرده ای که هوشیار و هوشیار به گوش می رسد، به harmonies plangent ستارگان گوش می دهند
[ترجمه گوگل]بدون تردید، مرده های قدیمی که در حال غرق شدن هستند، گوش دادن به هماهنگی های رنگارنگ تاریک ستاره را آرام می کنند

9. Pike was a grizzled combat veteran in charge of fifteen green recruits.
[ترجمه ترگمان]پا پا یک سرباز کهنه کار جنگی بود که در پانزده تن از تازه متولد شده بود
[ترجمه گوگل]پیک یک سرباز جنگی غول پیکر بود که مسئول 15 پیمان سبز بود

10. He was a grizzled veteran, spare of body, and as supple in the saddle as a youth.
[ترجمه ترگمان]او یک سرباز کهنه سرباز پیری بود که از تن جدا شده بود و مانند جوانی انعطاف پذیر بود
[ترجمه گوگل]او یک جانباز دروغین بود، از بدنش بیرون زد، و به عنوان یک جوان در کمر او قرار داشت

11. Tom Matthews is the older coach, a little grizzled, with a handlebar mustache and glasses.
[ترجمه ترگمان]تام متیوز یک مربی قدیمی است، با سبیل and و عینک دسته دو نفره
[ترجمه گوگل]تام متیوس مربی بزرگتر، کمی مرغ، با سبیل فرش و عینک است

12. He had others in his grizzled russet tonsure, dropped from the higher branches as the wind stirred them.
[ترجمه ترگمان]او بقیه را در سر تراشیده خود داشت و از شاخه های بلندتر که باد آن ها را تکان می داد پایین انداخته بود
[ترجمه گوگل]او دیگران را در گوزن غول پیکر زده بود، از شاخه های بالاتر از باد جدا شد

13. The old grizzled grannies cursed him as he passed them by.
[ترجمه ترگمان]همان طور که از کنارشان می گذشت، پیر پیر به او ناسزا می گفت
[ترجمه گوگل]مادربزرگهای نابینا قدیمی او را لعنت کرد، زیرا او با آنها گذشت

14. COLOUR : Any shade of grey, grizzle or blue.
[ترجمه ترگمان]هر سایه ای از خاکستری، سرخ یا آبی
[ترجمه گوگل]رنگ: هر سایه ای از خاکستری، نارنج یا آبی

15. Any shade of gray, grizzle, blue or blue merle with or without white markings or in reverse.
[ترجمه ترگمان]هر سایه ای از رنگ های خاکستری، آبی، آبی یا آبی بدون علایم سفید یا وارونه
[ترجمه گوگل]هر سایه خاکستری، نعل اسبی، آبی یا آبی رنگ با یا بدون مارک سفید و یا در معکوس

He was always grizzling about the work to be done.

او همیشه درباره‌ی کاری که باید انجام داده می‌شد، غرولند می‌کرد.


Some children grizzle a lot.

بعضی بچه‌ها خیلی ناله و زاری می‌کنند.


پیشنهاد کاربران

grizzle :این واژه همان واژه ی ترکی" قَزیل " به معنی موی خاکستری است . از این روی به موی بُز هم که بیشتر به رنگ خاکستری است و از آن سیاه چادر یا نوعی طناب بافته می شود قَزیل گفته می شود . خرس گریزلی هم به معنی خرس خاکستری است .


کلمات دیگر: