پیشوند: ماده یا ساختار الیافی، تاری [fibroblast]
fibro
پیشوند: ماده یا ساختار الیافی، تاری [fibroblast]
انگلیسی به فارسی
فیبرو
انگلیسی به انگلیسی
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: fiber.
- fibrovascular
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] فیبروواستاتیک
[ترجمه گوگل] فیبروواستاتیک
- fibrillation
[ترجمه ترگمان] فیبریلاسیون
[ترجمه گوگل] فیبریلاسیون
[ترجمه گوگل] فیبریلاسیون
• fiber
دیکشنری تخصصی
[نساجی] لیف مصنوعی فایبرو( ویسکوز پولکی)
کلمات دیگر: