کلمه جو
صفحه اصلی

intra


پیشوند: درون، داخل [intravenous]، پیشوند بمعنی در داخل و درتوی و در درون و درمیان

انگلیسی به فارسی

پیشوند بمعنی در داخل و درتوی و در درون و درمیان


داخل، در داخل، در درون، درتوی، درمیان


انگلیسی به انگلیسی

پیشوند ( prefix )
• : تعریف: within; inside.

- intramural
[ترجمه ترگمان] مسابقات داخلی
[ترجمه گوگل] داخلی

• within, inside of

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کناری جانبی
[ریاضیات] پیشوندی به معنی داخل، داخل، در طی، تو

جملات نمونه

1. A large intra- and interindividual variation is found, as reported in all previous pharmacokinetic studies of the different 5-ASA formulations.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در همه نمونه دارو پیشین از فرمول ۵ - ASA مختلف گزارش شد، یک متغیر درونی و درونی بزرگ یافت می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که در تمام مطالعات پیشین فارماکوکینتیک فرمولاسیون های مختلف 5-ASA گزارش شده است، تغییرات زیادی بین درونی و بین فردی دیده می شود

2. Application of preoperative intra - arterial inrusionchemotherapy in colorectal cancer ( report or 50 cases ).
[ترجمه ترگمان]کاربرد of intra در سرطان روده بزرگ (گزارش یا ۵۰ مورد)
[ترجمه گوگل]استفاده از Inrusion Cemotherapy قبل از جراحی در سرطان کولورکتال (گزارش یا 50 مورد)

3. The eurozone's largely balanced external position covers ample intra - EMU imbalances among eurozone countries.
[ترجمه ترگمان]موقعیت خارجی نسبتا متعادل منطقه یورو، عدم تعادل میان EMU فراوانی را در بین کشورهای حوزه یورو پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]وضعیت خارج از حد متعادل منطقه یورو، عدم توازن بین EMU در میان کشورهای منطقه یورو را دربر می گیرد

4. Methods Retrospectively analyze 819 cases time intra neck vein tube fixings between 200 6 - 200
[ترجمه ترگمان]روش های retrospectively در مورد ۸۱۹ خطی زمان درون لوله همراه با اتصال لوله بین ۲۰۰ تا ۲۰۰ مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]روش ها به طور تصادفی، 819 مورد زمان تثبیت لوله های ورید داخل گردن بین 200 تا 200-200 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند

5. Two were resolved successfully after a second intra - arterial infusion of milrinone and three underwent mechanical angioplasty.
[ترجمه ترگمان]دو روش با موفقیت بعد از تزریق intra ثانویه of حل شدند و سه تن تحت فشار مکانیکی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]دو مورد پس از یک تزریق داخل عروقی دومین میلیرنون موفق شدند و سه مورد آنژیوپلاستی مکانیکی انجام گرفت

6. Ankle fractures are intra - articular fracture. The mechanism of injury is usually complicated.
[ترجمه ترگمان]شکستگی های چندگانه شکستگی درون استخوان هستند مکانیزم آسیب معمولا پیچیده است
[ترجمه گوگل]شکستگی های مچ پا شکستگی داخل مفصلی است مکانیزم آسیب معمولا پیچیده است

7. Verdict on Intra Prediction: Slightly modified ripoff of H. 26
[ترجمه ترگمان]Verdict روی پیش بینی Intra: اندکی تغییر یافته H ۲۶
[ترجمه گوگل]حکم در پیش بینی درونی: ریزش اصلاح شده ی H 26

8. Is Intra - Arterial Thrombolysis the Treatment of First Choice for Basilar Thrombosis?
[ترجمه ترگمان]آیا Intra - Arterial اولین انتخاب برای basilar thrombosis است؟
[ترجمه گوگل]آیا ترومبولیسم داخل عروقی درمان انتخاب اول برای ترومبوز Basilar است؟

9. Intra refresh scheme is one of the most effective solutions to improve robust character of the coded video in packet-loss environment.
[ترجمه ترگمان]طرح تازه سازی Intra یکی از موثرترین راه حل ها برای بهبود شخصیت قوی ویدئوی کد شده در محیط از دست دادن بسته می باشد
[ترجمه گوگل]طرح درون تازه سازی یکی از موثرترین راه حل ها برای بهبود کارایی قوی ویدیو کد شده در محیط بسته بندی بسته است

10. Methods35 cases cured with transection and intra fixation of breastbone and costa to treat pectus excavatum were analyzed.
[ترجمه ترگمان]Methods۳۵ مورد بررسی با transection و تثبیت درون استخوان سینه و کاستا برای درمان pectus excavatum مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشهای مورد بررسی 35 مورد با ترشح و ترشح داخل قفسه سینه و کوتا برای درمان پکتوس اککتومات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند

11. A new intra - medullary nail's drilling method is introduced.
[ترجمه ترگمان]یک روش حفاری درون - medullary جدید معرفی شده است
[ترجمه گوگل]روش جدید حفاری ناخن در داخل مدفوع معرفی شده است

12. Suggest choosing manners of cash on delivery and intra - city transactions.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد کنید رفتار پول نقد را بر روی تحویل و معاملات درون شهر انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]پیشنهاد روش های پول نقد در تحویل و معاملات در داخل شهر را پیشنهاد می دهد

13. This flow is not sufficient to regulate intra cavitary pressure in the event of a major leakage.
[ترجمه ترگمان]این جریان برای تنظیم فشار درونی در صورت نشت اصلی کافی نیست
[ترجمه گوگل]این جریان برای تنظیم فشار داخل حفره ای در صورت نشت اصلی، کافی نیست

14. For intra prediction, the boundary pixels are reshuffled before feeding into the systolic array.
[ترجمه ترگمان]برای پیش بینی درون پیش بینی، پیکسل مرزی قبل از تغذیه به the systolic در حال تغییر هستند
[ترجمه گوگل]برای پیش بینی درونی، پیکسل های مرزی قبل از تغذیه در آرایه سیتولیک مجددا تغییر می کنند

15. In this paper, a simple and effective fast intra mode decision algorithm for AVS1-P2 encoder is proposed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک الگوریتم تشخیص خودکار سریع و موثر برای کدگذار AVS۱ پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک الگوریتم تصمیم سریع و ساده برای تصمیم گیری برای حالت AVS1-P2 پیشنهاد شده است

پیشنهاد کاربران

بعنوان پیشوند:
مابین : inter
درون، داخل : intra


کلمات دیگر: