کلمه جو
صفحه اصلی

infusible


معنی : گداخته نشدنی، گداز نا پذیر، اب نشو، غیر قابل ذوب، غیرقابل نفوذ یا حلول
معانی دیگر : ناگداختنی، ناگداز

انگلیسی به فارسی

گداخته نشدنی، گداز نا پذیر، آب نشو، غیر قابل ذوب، غیرقابل نفوذ یا حلول


قابل اشتعال، گداخته نشدنی، گداز نا پذیر، اب نشو، غیر قابل ذوب، غیرقابل نفوذ یا حلول


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: infusibility (n.), infusibleness (n.)
• : تعریف: not able to be melted or fused.
صفت ( adjective )
• : تعریف: able to be infused.

• cannot be melted or fused; able to be infused

دیکشنری تخصصی

[نساجی] غیر قابل جوش خوردن - خاصیتی از رزین های ترموست
[پلیمر] گدازناپذیر

مترادف و متضاد

گداخته نشدنی (صفت)
infusible

گداز ناپذیر (صفت)
infusible

اب نشو (صفت)
infusible

غیر قابل ذوب (صفت)
infusible

غیرقابل نفوذ یا حلول (صفت)
infusible

جملات نمونه

1. The infusible matters in the center of 45AgCuZn solder are one of the primary defects that affected seriously the usability, so the scanning electron microscope is used to analyze them.
[ترجمه ترگمان]مسایل infusible در مرکز ۴۵ AgCuZn solder یکی از نقص های اصلی هستند که قابلیت استفاده را دارند، بنابراین میکروسکوپ الکترونی اسکن برای تجزیه و تحلیل آن ها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مسائل قابل احتراق در مرکز لحیم 45AgCuZn یکی از نقص های اولیه است که به شدت قابلیت استفاده را تحت تاثیر قرار می دهد، بنابراین میکروسکوپ الکترونی اسکن برای تجزیه و تحلیل آنها استفاده می شود

2. Ultrasonic machining is a novel manufacture method, which is suitable for maching of nonconductive, brittle, hard and infusible material.
[ترجمه ترگمان]ماشین کاری اولترا سونیک یک روش تولید جدید است که برای تولید مواد nonconductive، شکننده، سخت و infusible مناسب است
[ترجمه گوگل]ماشینکاری التراسونیک یک روش تولید جدید است که مناسب برای تولید مواد غیر قابل هدایت، شکننده، سخت و غیر قابل انعطاف است

3. Graphite and even its linear counterpart, poly ( p - phenylene ) are too insoluble, infusible, and brittle.
[ترجمه ترگمان]Graphite و حتی همتای خطی آن، پلی (p - phenylene)بسیار insoluble، infusible و ترد هستند
[ترجمه گوگل]گرافیت و حتی همتای خطی آن، پلی (پ - فنیلن) بیش از حد نامحلول، قابل اشتعال و شکننده است

4. The results show that the main compositions of the infusible matters are zinc oxide and the part of copper oxide that are brought in the process of casting.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که ترکیبات اصلی مواد infusible اکسید روی و قسمتی از اکسید مس هستند که در فرآیند ریخته گری آورده می شوند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که ترکیب اصلی مواد قابل انجماد عبارتند از اکسید روی و بخشی از اکسید مس که در فرآیند ریخته گری آورده می شوند

5. The batch mixes for floor bricks were synthesized on the basis of fusible clay, infusible clay and fluxes.
[ترجمه ترگمان]مخلوط دسته ای برای آجرهای کف براساس خاک رس، خاک رس infusible و شار، سنتز شد
[ترجمه گوگل]مخلوط دسته ای برای آجرهای کف بر پایه رس خاکستری، رس و رسوب ریخته گری سنتز شد

6. NATURE AND APPEARANCE: Yellow powder, soluble in water and alcohol. It can from an infusible compound with metallic ions such as cobalt, copper and nickel, etc. . . .
[ترجمه ترگمان]طبیعت و APPEARANCE: پودر زرد در آب و الکل محلول است آلوئه ورا می تواند از یک ترکیب شیمیایی با یون های فلزی مانند کبالت، مس و نیکل و غیره استفاده کند
[ترجمه گوگل]طبیعت و ظاهر: پودر زرد، محلول در آب و الکل این می تواند از یک ترکیب قابل انجماد با یون های فلزی مانند کبالت، مس و نیکل و غیره باشد

7. With the method of metal electroplating, a special coat that evenly mixes one or several infusible solid grains to the electroplating coating is called composite coating.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش of فلزی، پوشش ویژه ای که به طور مساوی یک یا چند دانه جامد را مخلوط می کند، پوشش کامپوزیت نامیده می شود
[ترجمه گوگل]با روش آبکاری فلز، یک پوشش ویژه که به طور یکنواخت یک یا چند دانه جامد قابل انجماد را به پوشش آبکاری می دهد، پوشش کامپوزیتی نامیده می شود

8. This paper introduces the CQ - 1 and NS - 916 type cleaning agent of infusible scale.
[ترجمه ترگمان]این مقاله the - ۱ و NS - ۹۱۶ - ۹۱۶ از مقیاس infusible را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله معرفی کننده تمیز کننده نوع CQ - 1 و NS - 916 از مقادیر قابل انجیر است

پیشنهاد کاربران

گداخت ناپذیر ، ذوب نشدنی

ذوب ناپذیر


کلمات دیگر: