کلمه جو
صفحه اصلی

goblin


معنی : دیو، جن، جنی
معانی دیگر : (فرهنگ عامه) روح خبیث و زشت سیما، عفریت، آل، مثل دیو و جن

انگلیسی به فارسی

جنی، دیو، جن، مثل دیو و جن


انگلیسی به انگلیسی

• ugly mischievous sprite, gremlin
a goblin is a small ugly creature in fairy stories.

اسم ( noun )
• : تعریف: in folklore and fairy tales, a small, ugly creature that does evil or mischief to humans.
مترادف: bogey, hobgoblin, sprite
مشابه: bogeyman, brownie, elf, gnome, gremlin, imp, kobold, leprechaun, ogre, troll

- The goblins captured the princess in the forest and took her back to their underground cave.
[ترجمه ترگمان] جن خانگی شاهزاده خانم را در جنگل دستگیر کرد و او را به غار زیرزمینی شان برد
[ترجمه گوگل] قبیله نشین شاهزاده خانم را در جنگل گرفت و او را به غار زیرزمینی برد

دیکشنری تخصصی

[نساجی] پارچه گوبلین - پارچه دستبافی که روی آن دست دوزی شده باشد

مترادف و متضاد

دیو (اسم)
gnome, spook, demon, fiend, bogey, goblin, bogie, bogy, daemon

جن (اسم)
sprite, spook, deuce, goblin, bogie, bogy, bogeyman, elf, jinn, puck, fairy, jinni, fay, urchin, robin goodfellow

جنی (اسم)
demon, goblin, jinn, imp, hobgoblin, daemon, jinni

elf


Synonyms: bogeyman, brownie, demon, fiend, gnome, gremlin, imp, kobold, nixie, pixie, spirit, sprite


جملات نمونه

1. In sleep he looked delicate, more elf than goblin, almost beautiful.
[ترجمه ترگمان]او در خواب بسیار ظریف و بیشتر شبیه جن خانگی بود که تقریبا زیبا بود
[ترجمه گوگل]در خواب او به نظر ظریف، elf بیشتر از Goblin، تقریبا زیبا است

2. Since that time many independent Orc and Goblin tribes have taken root in the forests and mountains of that cold land.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که بسیاری از قبایل او رکی و Goblin مستقل در جنگل ها و کوه های آن سرزمین سرد ریشه گرفته اند
[ترجمه گوگل]از آن زمان، بسیاری از قبایل قبیله ای اورک و گوبلن در جنگل ها و کوه های سرزمین سرزمین ریشه گرفته اند

3. If you roll an arrow the Goblin Doom Diver has missed and veered off in the direction indicated by the arrow.
[ترجمه ترگمان]اگر تو یک تیر به آن دیو وحشی پرتاب کنی، دایور ناپدید شده و جهت تغییر جهت تیر را تغییر داده و تغییر جهت داده
[ترجمه گوگل]اگر یک فلش را رول بگذارید، Goblin Doom Diver از بین رفته و در جهت نشان داده شده توسط فلش ​​از بین رفته است

4. Tengu, the wicked long-nosed trickster goblin.
[ترجمه ترگمان]Tengu، شیطان بینی long بد بینی
[ترجمه گوگل]تنگو، دزد دریایی عجیب و غریب

5. To decide if the Goblin lands where you have aimed it roll both the scatter dice and the artillery dice.
[ترجمه ترگمان]برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا زمین های Goblin که هدف آن را هدف قرار داده اید، هم تاس پراکنده و هم تاس توپخانه را هدف قرار می دهد
[ترجمه گوگل]برای تصمیم گیری اگر سرزمین کوهنوردی که در آن شما آن را هدف قرار داده است، رول هر دو تاس پراکنده و تاس توپخانه را

6. These included tying lots of cushions to the Goblin, making parachutes, and kitting him out with wings.
[ترجمه ترگمان]این ها شامل بستن تعداد زیادی کو سن ها به the، گرفتن چتر، و kitting کردن او با بال بود
[ترجمه گوگل]این شامل بستن بسیاری از بالشتک ها به Goblin، ساخت چتر نجات، و او را با بال بالایی

7. A good option for the Goblin Warlord is to ride a chariot.
[ترجمه ترگمان]یک گزینه خوب برای the Warlord این است که سوار بر یک کالسکه شود
[ترجمه گوگل]یک گزینه خوب برای جنگجوی Goblin جنگ ارابه است

8. Forest Goblin shamans are prone to run off dizzily, or just blunder about, unable to distinguish fact from venom-induced fiction.
[ترجمه ترگمان]جادوگرها Goblin جنگلی در حال گریز از dizzily، یا فقط اشتباه در مورد، نمی توانند واقعیت را از داستان های ساختگی از زهر تشخیص دهند
[ترجمه گوگل]شامان جنگل Goblin مستعد ابتلا به سرگیجه هستند و یا فقط در مورد اشتباهات، قادر به تشخیص واقعیت از داستان های ناشی از زهر است

9. Goblin wolf riders raid and pillage far afield, while outriders scour the surrounding countryside for any sign of enemy armies.
[ترجمه ترگمان]در حالی که outriders، حومه اطراف را برای هر نشانه ای از ارتش های دشمن پراکنده می کنند
[ترجمه گوگل]رانندگان گرگ وحشی و غارتگری در فواصل دور، در حالی که عابران پیاده حومه اطراف را برای هر نشانه ای از ارتش دشمن می کشند

10. To help keep the Goblin alive, if not exactly intact, a whole variety of life preserving techniques were originally developed.
[ترجمه ترگمان]برای کمک به حفظ جان سالم، اگر دقیقا سالم نبود، انواع مختلفی از تکنیک های حفاظت از زندگی در ابتدا توسعه داده شدند
[ترجمه گوگل]برای کمک به نگه داشتن Goblin زنده، اگر نه دقیقا سالم، تمام انواع روش های حفظ حیات در اصل در حال توسعه است

11. Its steep sides are thronged with Goblin strongholds and its rocky slopes overlay caves and tunnels that are riddled with evil creatures.
[ترجمه ترگمان]دامنه های سراشیب آن پر از strongholds دیو و شیب های صخره ای و تونل ها پر شده از غارها و تونل ها است که با موجودات شیطانی سوراخ شده اند
[ترجمه گوگل]طرف های شیب دار آن ها با قلعه های گابن روبرو می شوند و دره های سنگی آنها غارها و تونل ها را پوشش می دهد که با موجودات بد شکل می گیرد

12. Forest Goblin Shamans keep small poisonous spiders in their mouths.
[ترجمه ترگمان]جنگل اجنه دیو صفت را در دهانشان نگه می دارند
[ترجمه گوگل]شامان گلفل جنگل عنکبوت های کوچک سمی را در دهان خود نگه می دارند

13. Remove Goblin casualties with a deliberately contemptuous gesture or casual lack of concern if it makes you feel better.
[ترجمه ترگمان]اگر این کار باعث می شود احساس بهتری داشته باشید، تلفات غیر عمدی را با ژست تحقیرآمیز یا بی توجهی اتفاقی حذف کنید
[ترجمه گوگل]از بین بردن تلفات Goblin با یک حرکات عمدا تحقیر آمیز و یا نگرانی ناگهانی ناگهانی، اگر شما احساس می کنید بهتر است

14. Goblin Ha'Hotel Charming inn situated in picturesque village at the foot of the Lammermuirs.
[ترجمه ترگمان]یک میهمان خانه زیبا در یک روستای زیبا در پای the قرار دارد
[ترجمه گوگل]Goblin Ha'Hotel مهماندار جذاب واقع در روستای زیبا در پای لاممروریرز

پیشنهاد کاربران

1. ugly mischievous Sprite, gremlin
2. a goblin is a small ugly creature in fairy stories


کلمات دیگر: