کلمه جو
صفحه اصلی

flaxen


معنی : کتانی، کتانی رنگ
معانی دیگر : وابسته به کتان، ساخته شده از کتان

انگلیسی به فارسی

کتانی، کتانی رنگ


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: pertaining to, made of, or resembling flax.

(2) تعریف: having the pale yellow color of prepared flax fiber.

- a young girl with flaxen hair
[ترجمه ترگمان] دختری جوان با موهای بور،
[ترجمه گوگل] دختر جوان با موهای کتان

• made of flax; resembling flax; having a pale gold coloring
flaxen hair is pale yellow in colour; a literary word.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کتانی - کتانی رنگ

مترادف و متضاد

کتانی (صفت)
flaxen, flaxy

کتانی رنگ (صفت)
flaxen

جملات نمونه

1. She turned, all flaxen and pink and white, haloed by the naked light bulbs round the mirror.
[ترجمه ترگمان]رویش را برگرداند، همه مو بور و سفید و نورانی در نور لامپ دور آینه می درخشیدند
[ترجمه گوگل]او تبدیل شده است، همه کتان و صورتی و سفید، توسط لامپ های برهنه در اطراف آینه haloed

2. She had long flaxen hair and big, round blue eyes.
[ترجمه ترگمان]موی بلند و موهای بور و گرد و آبی رنگ داشت
[ترجمه گوگل]او موهای کتان بلند و چشمهای آبی بزرگ و بزرگ داشت

3. Her long flaxen hair was coiled up in a thick plait at the top of her head.
[ترجمه ترگمان]موهای بلند و بور خود را میان گیسوان مجعد سرش جمع کرده بود
[ترجمه گوگل]موی بلند کتانی او در یک قلاده ضخیم در بالای سر او پیچ خورده بود

4. In addition, return some breed pulp to be flaxen or pink or close colorless and transparent.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برخی خمیر را به صورت بور یا صورتی و بی رنگ و بی رنگ باز می گردانند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برخی از پالپ ها را به صورت کتان یا صورتی یا نزدیک و بدون رنگ و شفاف باز کنید

5. This is because postmenopausal women rarely retain the flaxen locks of their youth, of course eventually becoming grey grannies.
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که زنان postmenopausal به ندرت موهای زردرنگ دوران جوانی خود را حفظ می کنند، البته در نهایت به پدربزرگ خاکستری تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که زنان یائسه به ندرت قفل های یخ زده جوانان خود را حفظ می کنند، البته در نهایت تبدیل به گرده های خاکستری می شوند

6. Does not contain melanin body for the flaxen hair, and gray.
[ترجمه ترگمان]جسم melanin شامل موهای بورش نیست و خاکستری هم نیست
[ترجمه گوگل]حاوی ملانین برای موهای کتان و خاکستری نیست

7. She was spinning white flaxen thread, which ran from her spinning wheel down to a pile around her feet, then on down the slope, like a creek.
[ترجمه ترگمان]نخ سفید داشت که از چرخ her چرخ می خورد و از چرخ می چرخید و از تپه پایین می رفت، مثل نهر، از شیب بالا می رفت
[ترجمه گوگل]او چرخش موضوع کتان سفید بود که از چرخش چرخشش به یک شمع در اطراف پای او میگریزید، و سپس در پایین شیب، مانند رودخانه

8. Nevertheless, existing maize diamond color is more flaxen, and " of the dream get " because color is light Huang Gengxian is precious.
[ترجمه ترگمان]با این حال، رنگ الماس موجود زنده است و \"آرزوی برداشت\" به این دلیل است که رنگ is هوانگ بسیار ارزشمند است
[ترجمه گوگل]با این وجود، رنگ الماس موجود ذرت بیشتر فلفل تر است و 'از رویای دریافت' به دلیل رنگ نور Huang Gengxian گران است

9. The flaxen brow arched again, You think so.
[ترجمه ترگمان]پیشانی مو بور دوباره خمیده شد و گفت: گمان می کنید این طور باشد؟
[ترجمه گوگل]فلفل کتان دوباره تکان می خورد، شما فکر می کنید

10. Mesa of caesious polish floor tile, flaxen marble, the teak picture frame of ancient sweet patina adds refined flavor.
[ترجمه ترگمان]مسا کاشی های کف صیقل یافته کف لهستان، مرمر سفید، و چارچوب تصویری درخت ساج با طعم و مزه بسیار عالی به آن اضافه شده است
[ترجمه گوگل]Mesa کاشی کف کاذب لهستانی، سنگ مرمر کتان، قاب عکس ساقه از پاپین شیرین باستانی، طعم تصفیه شده را اضافه می کند

11. After that, he sat feeling his right-side flaxen curls and whisker, and following Mrs Joe about with his blue eyes, as his manner always was at squally times.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، او در حالی که موهای بور و شانه راستش را احساس می کرد و با چشمان آبی رنگش مثل همیشه پر آشوب بود، خانم جو را دنبال می کرد
[ترجمه گوگل]پس از آن، او نشست و گفت: 'چشمه های کتان آبی را در سمت راست و میله ای، و به دنبال خانم جو در مورد چشم های آبی خود، به عنوان شیوه او همیشه در زمان squal بود

12. He is very poor, and always uses flaxen rope as a waistband.
[ترجمه ترگمان]او بسیار فقیر است و همیشه از طنابی به عنوان کمربند استفاده می کند
[ترجمه گوگل]او بسیار فقیر است و همیشه طناب کتان را به عنوان یک کمربند استفاده می کند

13. Binding wire yarn Gossamer Threads, flaxen thread, etrieve and etc.
[ترجمه ترگمان]نخ سیم اتصال نخ، نخ، نخ و غیره
[ترجمه گوگل]نخ کراوات اتصال Gossamer نخ، نخ کتان، etrieve و غیره

14. Then your flaxen hair in my memory would never fade.
[ترجمه ترگمان]و موهای بورش هرگز محو نخواهد شد
[ترجمه گوگل]سپس موهای کتان من در حافظه من هرگز محو نمی شود

15. Is menstruation has flaxen or Brown secretion afterwards menstruation be done not have clean or?
[ترجمه ترگمان]آیا پس از آن afterwards secretion Brown flaxen or be be menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation menstruation
[ترجمه گوگل]آیا قاعدگی دارای ترشح کتان یا قهوه ای است پس از آن قاعدگی انجام نمی شود تمیز یا؟


کلمات دیگر: