1. Yoga gives me a sense of inner calm.
[ترجمه yoga] یوگا به من احساس آرامش وصف ناپذیر میدهد
[ترجمه ترگمان]یوگا به من احساس آرامش درونی می دهد
[ترجمه گوگل]یوگا به من حس آرامش درونی میدهد
2. She does line dancing and yoga in the evenings.
[ترجمه ترگمان]او در عصر رقص و یوگا را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او شبها در حال رقصیدن و یوگا است
3. She does yoga for an hour a day.
[ترجمه ترگمان]اون برای یک ساعت یوگا کار میکنه
[ترجمه گوگل]او یک ساعت در روز یوگا می کند
4. Pat teaches evening classes in yoga and relaxation.
[ترجمه ترگمان]پت در یوگا و آرامش به کلاس های عصر یاد می دهد
[ترجمه گوگل]پت دوره های شبانه یوگا و آرامش را آموزش می دهد
5. People doing yoga benefit from an increased feeling of well-being.
[ترجمه ترگمان]افرادی که از یوگا استفاده می کنند، از احساس افزایش رفاه بهره مند می شوند
[ترجمه گوگل]مردم یوگا از افزایش احساسات رفاه بهره مند می شوند
6. Some people take up yoga to aid relaxation.
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم از یوگا برای کمک به تمدد اعصاب استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم برای کمک به آرامش، یوگا را می کنند
7. Yoga involves breathing exercises, stretching, and meditation.
[ترجمه ترگمان]یوگا شامل تمرینات تنفسی، کش دادن و مدیتیشن است
[ترجمه گوگل]یوگا شامل تمرینات تنفسی، کشش و مدیتیشن است
8. Many busy executives have begun to practice yoga and meditation.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مدیران مشغول به تمرین یوگا و مدیتیشن هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مدیران مشغول به فعالیت در زمینه یوگا و مراقبه هستند
9. I find that yoga improves my powers of concentration.
[ترجمه ترگمان]متوجه می شوم که یوگا توانایی تمرکز مرا بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که یوگا تمرکز من را افزایش می دهد
10. I do two hours yoga every day.
[ترجمه ترگمان]من هر روز دو ساعت یوگا کار می کنم
[ترجمه گوگل]من دو ساعت یوگا را هر روز می گذرانم
11. Maybe you should try yoga - it worked miracles for me.
[ترجمه ترگمان]شاید باید یوگا رو امتحان کنی برای من معجزه می کرد
[ترجمه گوگل]شاید شما باید یوگا را امتحان کنید - برای من معجزه کرد
12. I always do yoga on a Monday.
[ترجمه ترگمان]من همیشه در روز دوشنبه یوگا انجام می دهم
[ترجمه گوگل]من همیشه یوگا را روز دوشنبه انجام می دهم
13. On Thursday night she went to her yoga class, glad to have something to fill up the evening.
[ترجمه ترگمان]پنجشنبه شب به کلاس یوگا رفت، خوشحال بود که چیزی برای پر کردن شب دارد
[ترجمه گوگل]در پنج شنبه شب او به کلاس یوگا رفت و خوشحال شد تا چیزی برای پر کردن شب داشته باشد
14. I'm thinking of signing up for a yoga course.
[ترجمه ترگمان]من دارم به این فکر می کنم که برای کلاس یوگا ثبت نام کنم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم ثبت نام برای یک دوره یوگا
15. I'm going to drop yoga and do aerobics instead.
[ترجمه ترگمان]می خواهم یوگا را رها کنم و به جای آن ایروبیک را انجام دهم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم یوگا را رها کنم و به جای آن ایروبیک را انجام دهم