1. physical fitness
سلامتی جسمی
2. Regular exercise has a direct bearing on fitness and health.
[ترجمه -_-] ورزش منظم تاثیر مستقیمی بر روی سلامت و تناسب اندام دارد
[ترجمه ترگمان]ورزش منظم، تاثیر مستقیمی بر سلامت و سلامت دارد
[ترجمه گوگل]ورزش منظم به طور مستقیم بر سلامت و تناسب اندام تاثیر می گذارد
3. Hendry is back to match fitness and is expected to play.
[ترجمه ترگمان]Hendry به تناسب اندام برگشته است و انتظار می رود بازی کند
[ترجمه گوگل]هندی دوباره به تناسب اندام بازی می کند و انتظار می رود بازی کند
4. They're doing exercises to improve their fitness.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای بهبود آمادگی خود ورزش می کنند
[ترجمه گوگل]آنها تمرینات را برای بهبود تناسب اندام خود انجام می دهند
5. The hotel fitness centre is definitely worth a visit.
[ترجمه 😃😀😁] مرکز تناسب اندام هتل قطعا ارزش بازدید را دارد
[ترجمه 😄] مرکز تناسب اندام هتل مطمعنا ارزش بازدید را دارد
[ترجمه ترگمان]مرکز تناسب اندام هتل قطعا ارزش دیدن دارد
[ترجمه گوگل]مرکز تناسب اندام هتل قطعا ارزش بازدید
6. Running marathons requires a high level of physical fitness .
[ترجمه ترگمان]دوی دوی ماراتن برای دویدن به سطح بالایی از تناسب اندام نیاز دارند
[ترجمه گوگل]اجرای ماراتن ها به سطح بالایی از آمادگی جسمانی نیاز دارد
7. He didn't consider the fitness of the tool.
[ترجمه ترگمان]او تناسب ابزار را در نظر نگرفت
[ترجمه گوگل]او تناسب ابزار را در نظر نگرفت
8. Nutrition and exercise are essential to fitness and health.
[ترجمه ترگمان]تغذیه و ورزش برای سلامت و سلامت ضروری هستند
[ترجمه گوگل]تغذیه و ورزش برای سلامت و تناسب اندام ضروری است
9. Her fitness for the job cannot be questioned.
[ترجمه Qwertyuiopasdfghjklzxcvbnm] آمادگی او برای این کار را نمی توان مورد سوال قرار داد. .
[ترجمه ترگمان]آمادگی او برای این شغل را نمی توان زیر سوال برد
[ترجمه گوگل]آمادگی او برای این کار را نمی توان مورد سوال قرار داد
10. The long climb tested our fitness and stamina.
[ترجمه ترگمان]صعود طولانی تناسب اندام و بنیه ما را آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]صعود طولانی تناسب اندام و استقامت ما را آزمایش کرد
11. She's a bit of a fitness freak. She goes running every night.
[ترجمه ترگمان]او کمی عجیب و غریب است اون هر شب فرار می کنه
[ترجمه گوگل]او کمی عصبانی تناسب اندام است او هر شب اجرا می کند
12. He has been building up fitness for his world title challenge.
[ترجمه ترگمان]او آمادگی خود را برای مبارزه با عنوان قهرمانی جهان داشته است
[ترجمه گوگل]او آمادگی خود را برای چالش عنوان جهان عنوان کرده است
13. I'm taking the first tentative steps towards fitness.
[ترجمه ترگمان]اولین گام های آزمایشی را برای تناسب اندام بر می دارم
[ترجمه گوگل]من اولین گام پیشین را به سمت تناسب اندام می گیرم
14. Fitness has now become an important element in our lives.
[ترجمه 😐😄😂😊😆😡😉😈😢😠😨😨😩😰😰I'm doter👅💋💆] تناسب اندام در حال حاصر تبدیل یک عنصر مهم در زندگی است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تناسب اندام به یک عنصر مهم در زندگی ما تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]تناسب اندام در حال حاضر تبدیل به یک عنصر مهم در زندگی ما است
15. Walking is the latest fitness craze.
[ترجمه ترگمان]راه رفتن آخرین روش تناسب اندام است
[ترجمه گوگل]پیاده روی آخرین تناسب اندام است