کلمه جو
صفحه اصلی

altimeter


معنی : ارتفاع سنج، فرازیاب، اوج نما، افرازیاب
معانی دیگر : فرازسنج، فرازاسنج (دستگاهی که ارتفاع هواپیما و غیره را معلوم می کند)

انگلیسی به فارسی

ارتفاع‌سنج، فرازیاب، اوج‌نما، افرازیاب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an altitude-measuring device such as a specially calibrated barometer.

• instrument for measuring altitude
an altimeter is an instrument in an aircraft that measures height.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ارتفاع سنج - اوجنما - فرازیاب
[برق و الکترونیک] ارتفاع سنج دستگاه نشانگر ارتفاع از سطح دریا، ارتفاع از سطح زمین در نقطه ی مورد سنجش، یا ارتفاع از سطح زمین در نقطه ی دیگری که برای آن درجه بندی شده است . یک ارتفاع سنج متداول جوسنج فلزی است که تغییرات فشار جو را بر حسب ارتفاع اندازه می گرد . ارتفاع سنج مطلق، ارتفاع از سطح زمین یا آب را با اندازه گیری زمان رفت و برگشت موج رادیویی یا رادار تعیین می کند .
[زمین شناسی] ارتفاع سنج نوعی فشار سنج فلزی، که اساسا در هواپیما به کار میرود، و بجای نشان دادن فشار جوی به منظور نشان دادن ارتفاع تقریبی از سطح زمین یا سطح دریا مدرج شده استنوعی فشار سنج فلزی، که اساسا در هواپیما به کار میرود، و بجای نشان دادن فشار جوی به منظور نشان دادن ارتفاع تقریبی از سطح زمین یا سطح دریا مدرج شده است
[ریاضیات] فرازیاب، ارتفاع سنج، اوج نما
[] ارتفاع سنج
[آب و خاک] ارتفاع سنج، فرازسنج

مترادف و متضاد

ارتفاع سنج (اسم)
altimeter, hypsometer, quadrat

فرازیاب (اسم)
altimeter

اوج نما (اسم)
altimeter

افرازیاب (اسم)
altimeter

جملات نمونه

1.
فرازسنج

2. sonic altimeter
فرازسنج آوایی

3. He watched the altimeter unwind and he blinked repeatedly as his Kittyhawk smashed through the tortured, blackened air.
[ترجمه ترگمان]او با دقت به دیگران نگاه کرد و او چندین بار پلک زد، در حالی که Kittyhawk از میان فضای تیره و تیره و سیاه او خرد شده بود
[ترجمه گوگل]او ارتفاع سنج را به عقب باز کرد و بارها و بارها آن را لرزاند، زیرا کیتیواک از طریق هوای شکنجه شده و سیاه و سفید خرد شد

4. The Altimeter will be used to indicate that the pitch attitude is correct.
[ترجمه ترگمان]از Altimeter برای نشان دادن این نکته استفاده خواهد شد که نگرش گام صحیح است
[ترجمه گوگل]ارتفاع سنج استفاده می شود تا نشان دهد که نگرش زمین صحیح است

5. I looked at the altimeter, but it was too dim to read.
[ترجمه ترگمان]به the نگاه کردم، اما برای خواندن خیلی ضعیف بود
[ترجمه گوگل]من به ارتفاع سنج نگاه کردم، اما خواندنش کم بود

6. The Altimeter will be the main pitch-support instrument in level flight.
[ترجمه ترگمان]The ابزار پشتیبان اصلی در پرواز سطح خواهد بود
[ترجمه گوگل]ارتفاع سنج ابزار اصلی پشتیبانی زمین در پرواز سطح خواهد بود

7. He watched the altimeter unwind and felt his straps grip as the desert floor swung up to face him.
[ترجمه ترگمان]او با دقت به دیگران نگاه کرد و حس کرد که straps همچنان که زمین صحرایی در حال حرکت است، بالا می رود تا با او مواجه شود
[ترجمه گوگل]او ارتفاع سنج را خیره کرد و احساس کرد که کمربند خود را به عنوان زمین بیابانی چرخانده تا او را روبرو کند

8. I was detailed to get the altimeter.
[ترجمه ترگمان]من با جزئیات این سطح رو بدست آوردم
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به ارتفاع سنج، دقیقا مشخص شد

9. Characteristics of synthetic aperture processing in radar altimeter show that range correction should be done.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های پردازش دیافراگم مصنوعی در altimeter رادار نشان می دهد که اصلاح دامنه باید انجام شود
[ترجمه گوگل]خصوصیات پردازش دیافراگم مصنوعی در ارتفاع سنج رادار نشان می دهد که اصلاح محدوده باید انجام شود

10. Aimed at the pulse radar altimeter, two jamming modes, namely, track-gate barrage-jam and coercive capture jam are advanced.
[ترجمه ترگمان]با هدف گرفتن the راداری، دو حالت مسدود کننده، یعنی، ضربه زدن در دروازه و مربای تصرف اجباری پیشرفته هستند
[ترجمه گوگل]در ارتفاع سنج رادار بلندپرواز، دو حالت مداخله، یعنی جرثقیل، جرثقیل و جرثقیل تسلیحاتی، پیشرفته هستند

11. The three different schemes of radar altimeter combination were analyzed.
[ترجمه ترگمان]سه طرح مختلف از ترکیب altimeter رادار بررسی شد
[ترجمه گوگل]سه طرح مختلف از ترکیب ارتفاع سنج رادار سنجش شد

12. The precision of radio altimeter directly affects the quality of the radio altimeter.
[ترجمه ترگمان]دقت altimeter رادیویی مستقیما بر کیفیت of رادیویی تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]دقت ارتفاع سنج رادیو به طور مستقیم بر کیفیت ارتفاع سنج رادیویی تأثیر می گذارد

13. The radar altimeter mounted on high speed vehicle demonstrateswideband doppler modulation characteristic.
[ترجمه ترگمان]The رادار بر روی وسیله مدولاسیون سرعت بالا نصب شده بر روی مشخصه مدولاسیون doppler داپلر نصب شده اند
[ترجمه گوگل]ارتفاع سنجی رادار که روی وسیله نقلیه با سرعت بالا نصب شده است، ویژگی های مدولاسیون داپلر در سراسر جهان را نشان می دهد

14. LOW RANGE RADIO ALTIMETER, A system that measures the vertical distance from the airplane to the terrain.
[ترجمه ترگمان]اجاق القایی بی سیم، سیستمی است که فاصله عمودی از هواپیما به زمین را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]ALTIMETER RADIO LOW RANGE، یک سیستم که فاصله عمودی از هواپیما به زمین را اندازه گیری می کند

15. It is known that the pulse radar altimeter is an important assembly in the terrain contour matching system(TERCOM).
[ترجمه ترگمان]مشخص شده است که دستگاه رادار نبض، یک مونتاژ مهم در سیستم تطبیق (TERCOM)terrain)است
[ترجمه گوگل]شناخته شده است که ارتفاع سنج رادار پالس یک مجموعه مهم در سیستم تطبیق خطوط زمین (TERCOM) است


کلمات دیگر: