1. Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
چون جرمی در حوالی نیویورک زندگی می کرد به موزه های زیادی نزدیک بود
2. The torrent of rain fell only in our vicinity.
سیل باران فقط در حوالی ما بارید
3. We approached the Baltimore vicinity by car.
با اتومبیل به اطراف بالتیمور نزدیک شدیم
4. in the vicinity of
در نزدیکی،نزدیک به،مجاور،در مجاورت
5. two schools in close vicinity
دو مدرسه ی بسیار نزدیک هم
6. our school is in the vicinity of a hospital
مدرسه ی ما در مجاورت یک بیمارستان قرار دارد.
7. The stolen car was found in the vicinity of the station.
[ترجمه ترگمان]ماشین دزدی در نزدیکی ایستگاه پیدا شد
[ترجمه گوگل]ماشین ربوده شده در نزدیکی ایستگاه یافت شد
8. There used to be a mill in the vicinity.
[ترجمه ترگمان]قبلا یه آسیاب بوده
[ترجمه گوگل]در مجاورت یک آسیاب وجود دارد
9. There are several hotels in the immediate vicinity of the station.
[ترجمه ترگمان]در نزدیکی این ایستگاه چندین هتل وجود دارد
[ترجمه گوگل]چندین هتل در نزدیکی ایستگاه وجود دارد
10. Crowds gathered in the vicinity of Trafalgar Square.
[ترجمه ترگمان]جمعیت در حوالی میدان ترافالگار جمع شدند
[ترجمه گوگل]مردم در نزدیکی میدان ترافالگار جمع شده بودند
11. There isn't a good school in the vicinity.
[ترجمه ترگمان]یه مدرسه خوب در مجاورت وجود نداره
[ترجمه گوگل]یک مدرسه خوب در مجاورت وجود ندارد
12. Troops in the vicinity were put on alert .
[ترجمه ترگمان]نیروهای نظامی در حومه شهر به حالت آماده باش درآمدند
[ترجمه گوگل]سربازان در مجاورت هشدار داده شدند
13. The helicopter found her in the vicinity of Kammies.
[ترجمه ترگمان]هلیکوپتر او را در نزدیکی Kammies پیدا کرد
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر او را در مجاورت Kammies یافت
14. Prehistoric graves have recently been discovered in the vicinity.
[ترجمه ترگمان]قبرهای پیش از تاریخ به تازگی در آن نزدیکی کشف شده اند
[ترجمه گوگل]گورهای ماقبل تاریخ اخیرا در مجاورت کشف شده است
15. Even a charge of conventional explosive in the vicinity of a small atom bomb would suffice.
[ترجمه ترگمان]حتی یک انفجار مواد منفجره معمولی در مجاورت یک بمب اتم کوچک کافی است
[ترجمه گوگل]حتی اتهام انفجار معمولی در مجاورت یک بمب اتمی کوچک کافی است
16. The total is expected to be in the vicinity of 30, like the last couple of years.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که در حدود ۳۰ سال مانند دو سال گذشته باشد
[ترجمه گوگل]انتظار میرود این کل در حدود 30 باشد، مانند دو سال گذشته
17. The traders in the vicinity eavesdropped.
[ترجمه ترگمان]بازرگانان آن نزدیکی استراق سمع می کردند
[ترجمه گوگل]معامله گران در نزدیکی اشغال شد
18. Wreckage in the vicinity of the break point fell first and was recovered in the westernmost of three major debris fields.
[ترجمه ترگمان]Wreckage در نزدیکی نقطه شکست ابتدا سقوط کرد و در غربی ترین بخش عمده آوار حاصل شد
[ترجمه گوگل]خرابی در نزدیکی نقطه شکستن اولین بار بود و در غربی از سه حوزه اصلی باقیمانده بهبود یافت
19. The team is believed to have paid in the vicinity of £3 million for Domingo.
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که این تیم در حدود ۳ میلیون پوند برای دومینگو پرداخت کرده است
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که تیم در نزدیکی 3 میلیون پوندی برای دومینگو پرداخت کرده است
20. All meteorites are of the same age, somewhere in the vicinity of 5 billion years old.
[ترجمه ترگمان]همه meteorites در همان سنی هستند که در حدود ۵ میلیارد سال قدمت دارند
[ترجمه گوگل]همه شهابسنگ ها از سن یکسان هستند، جایی در مجاورت 5 میلیارد ساله