مقابله با، از عهده برامدن، گلاویز شدن با، نگاه داشتن، بعهده گرفتن، افسار کردن، دارای اسباب و لوازم کردن
tackling
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[فوتبال] تکل زدن
پیشنهاد کاربران
از عهده بر آمدن
کلنجار رفتن
حل کردن
دست و پنجه نرم کردم
رد شدن
رسیدگی کردن
مقابله کردن
برخورد / مقابله
“the inaction of this government in tackling the issue”. = �عدم اقدام دولت حاضر در برخورد با این موضوع�
“the inaction of this government in tackling the issue”. = �عدم اقدام دولت حاضر در برخورد با این موضوع�
کلمات دیگر: