کلمه جو
صفحه اصلی

yogi


معنی : جوکی، مرتاض هندی
معانی دیگر : (هندی) جوکی، مرتاض، یوگی (yogin هم می گویند)، yogin جوکی، مرتا­ هندی

انگلیسی به فارسی

( yogin ) جوکی، مرتاض هندی


یوگی، جوکی، مرتاض هندی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: yogis
• : تعریف: a person who practices the Hindu discipline of yoga.

• one who practices yoga; adherent of the yoga philosophy; teacher of yoga
a yogi is a person who has spent many years practising yoga, and is considered to have reached an advanced state of spiritual awareness.

دیکشنری تخصصی

[یوگا] کسی که یوگا تمرین می کند

مترادف و متضاد

جوکی (اسم)
skinflint, yogi

مرتاض هندی (اسم)
yogi

جملات نمونه

1. The yogi of action is the karma yogi.
[ترجمه ترگمان]The عمل، کارمای فکری است
[ترجمه گوگل]یوگی عمل یوگا کارما است

2. A perfect yogi would have remained indifferent, but the Mahatma was not completely detached.
[ترجمه ترگمان]یک yogi کامل بی تفاوت باقی می ماند، اما ماهاتما کاملا جدا نمی شد
[ترجمه گوگل]یک یوگی کامل بی تفاوت مانده بود، اما مهاتما کاملا جدا نشد

3. Cal freshman center Michael Stewart answers to Yogi.
[ترجمه ترگمان]کال freshman سال اول \"مایکل استوارت\" به \"Yogi\" جواب میده
[ترجمه گوگل]مایکل استوارت، مرکز مقدماتی کال، به یوگی پاسخ می دهد

4. Another is a yogi on the scrubbing brush.
[ترجمه ترگمان]دیگری a روی برس scrubbing است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از یوگی ها بر روی قلم مو است

5. Mahatma Gandhi was a karma yogi.
[ترجمه ترگمان]ماهاتما گاندی a yogi بود
[ترجمه گوگل]مهاتما گاندی کارمی یوگی بود

6. A closer look at the yogi demographics, however, offers clues into purchasing behavior.
[ترجمه ترگمان]با این حال، نگاهی دقیق تر به آمار جمعیت شناختی، سرنخ هایی را به رفتار خرید پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، نگاهی دقیق تر به آمار جمعیت یوگی، سرنخ هایی را به رفتار خرید می دهد

7. Fixing the idea, the yogi can't hear outer information and have no reaction on it.
[ترجمه ترگمان]تعمیر این ایده، the قادر به شنیدن اطلاعات بیرونی نیستند و هیچ واکنشی به آن ندارند
[ترجمه گوگل]رفع این ایده، یوگی نمی تواند اطلاعات بیرونی را بشنود و هیچ واکنشی بر آن نداشته باشد

8. The yogi should eat moderately and abstemiously; otherwise, how ever clever, he cannot gain success.
[ترجمه ترگمان]The باید اعتدال را رعایت کنند، و در غیر این صورت، او تا چه حد باهوش است، نمی تواند به موفقیت دست یابد
[ترجمه گوگل]یوگی باید به طور متوسط ​​و مبهم بخوابد در غیر این صورت، هرچند هوشمندانه نمیتواند موفقیتی به دست آورد

9. As yogi Berra reportedly put it, the hardest thing to predict is the future.
[ترجمه ترگمان]همانطور که yogi Berra گزارش شده است، سخت ترین چیز برای پیش بینی آینده است
[ترجمه گوگل]همانطور که یوگی برا گزارش کرده است، سخت ترین چیز پیش بینی آینده است

10. So, we take consolation from another great statesman, Yogi Berra, who observed that prediction is really hard especially about the future.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما از یک دولتمرد بزرگ دیگر، Yogi Berra، که مشاهده کرد که پیش بینی واقعا به خصوص در مورد آینده سخت است، تسلیت می گوییم
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما از طرف یکی دیگر از دولتمردان، یوگبررا، مشتاق هستیم که از این پیش بینی واقعا سخت است به خصوص در آینده

11. My vision of a yogi was a guy in the forest, sitting on a piece of tree bark — or in the deluxe version, a deerskin. He didn't have a yoga mat carrier!
[ترجمه ترگمان]تصویری که در جنگل دیده بودم، پسری در جنگل بود که روی یک تکه پوست درخت نشسته بود - یا در ورژن لوکس، یک پوست گوزن اون حصیر کلاس یوگا نداره
[ترجمه گوگل]دیدگاه من از یک یوگی یک پسر در جنگل بود، نشسته بر روی یک قطعه پوست درخت - و یا در نسخه لوکس، دلفریب او یک حامل یوگا یوگا نداشت!

12. As a Yogi, I insist on separating practice from the daily life.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک Yogi، من بر جدا کردن عمل از زندگی روزمره پافشاری می کنم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک یوگی، من اصرار دارم که تمرین را از زندگی روزمره جدا سازم

13. When abstention from theft is perfected, the yogi can have whatever he desires.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خودداری از دزدی کامل شد، yogi هرچه می خواهد داشته باشد
[ترجمه گوگل]هنگامی که انکار از سرقت کامل می شود، یوگی می تواند هرچه که بخواهد باشد

14. In Tibet a great yogi called Milarepa who is respected by all schools in Tibetan Buddhism.
[ترجمه ترگمان]در تبت یک yogi بزرگ به نام Milarepa که توسط تمام مدارس بودایی تبت مورد احترام است
[ترجمه گوگل]در تبت یک یوگی بزرگ به نام میلرپا که همه مدارس در بودیسم تبت احترام دارد

15. Yogi Berra: Baseball is ninety percent mental. The other half is physical.
[ترجمه ترگمان]Yogi Berra: بیسبال نود درصد ذهنی است نیمه دیگر فیزیکی است
[ترجمه گوگل]یوگا بررا بیس بال نود درصد ذهن است نیمه دیگر فیزیکی است


کلمات دیگر: