1. to distribute justice
دادگستری کردن
2. to distribute medicines among the poor
دارو بین مستمندان توزیع کردن
3. we have the exclusive right to distribute this product
ما حق انحصاری توزیع این کالا را دارا هستیم.
4. Third party distributors are used to distribute the product in areas where the group does not have offices.
[ترجمه ترگمان]توزیع کنندگان حزب سوم برای توزیع محصول در مناطقی که این گروه دارای دفاتری نیست، به کار گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]توزیع کننده های شخص ثالث برای توزیع محصول در مناطقی که گروه دفتر ندارند استفاده می شود
5. We didn't understand how difficult it was to distribute a national paper.
[ترجمه ترگمان]ما نمی دانستیم که توزیع یک روزنامه ملی چقدر دشوار است
[ترجمه گوگل]ما متوجه نشدیم که توزیع یک مقاله ملی چقدر مشکل بود
6. It is not permitted to sell or otherwise distribute copies of past examination papers.
[ترجمه ترگمان]فروش یا توزیع کپی های مقالات بازرسی گذشته مجاز نیست
[ترجمه گوگل]مجاز نیست که کپی های مقالات معاینات گذشته توزیع یا توزیع شود
7. The relief agency will distribute the food among several countries.
[ترجمه ترگمان]این اداره امداد، غذا را در میان چندین کشور توزیع خواهد کرد
[ترجمه گوگل]آژانس امداد و نجات غذا را در میان کشورهای مختلف توزیع خواهد کرد
8. He started to print his own posters to distribute abroad.
[ترجمه ترگمان]او شروع به چاپ posters کرد تا در خارج از کشور توزیع شود
[ترجمه گوگل]او شروع به چاپ پوسترهای خود برای توزیع در خارج از کشور کرد
9. Distribute the topping evenly over the fruit.
[ترجمه ترگمان]توزیع مساوی را بین میوه ها توزیع کنید
[ترجمه گوگل]به طور مرتب بالای میوه پخش کنید
10. Distribute these pamphlets among them before you leave, will you?
[ترجمه ترگمان]قبل از این که از اینجا بروی، این نشریات را قبل از اینکه از اینجا بروی باز کن، باشد؟
[ترجمه گوگل]قبل از ترک، این جزوه را در میان آنها پخش کنید؟
11. Please distribute the examination papers round the class.
[ترجمه ترگمان]لطفا برگه های امتحانی کلاس رو پخش کن ین
[ترجمه گوگل]لطفا مقالات امتحان را از کلاس جدا کنید
12. The authorities have abandoned any attempt to distribute food.
[ترجمه ترگمان]مقامات هر گونه تلاش برای توزیع مواد غذایی را رها کرده اند
[ترجمه گوگل]مقامات هر گونه تلاش برای توزیع غذا را رها کرده اند
13. The deep freeze caught those that distribute gas to homes and offices by surprise.
[ترجمه ترگمان]سرمای شدید آن هایی را که گاز را بین خانه ها و ادارات پخش می کنند غافلگیر کرد
[ترجمه گوگل]فریزهای عمیق کسانی را گرفتند که غافلگیرانه به گاز و خانه ها و دفاتر توزیع می کردند
14. The party's aim is to distribute power more evenly among the people.
[ترجمه ترگمان]هدف حزب تقسیم قدرت به طور مساوی بین مردم است
[ترجمه گوگل]هدف حزب این است که قدرت را به طور مساوی بین مردم تقسیم کنیم