1. immediately after death, the body begins to decay
بلافاصله پس از مرگ،بدن شروع می کند به گندیدن
2. immediately beyond the river is a small, red building
درست پس از رودخانه،بنای کوچک و قرمز رنگی قرار دارد.
3. i immediately understood the full import of her words
فورا مفهوم کامل حرف های او را درک کردم.
4. return immediately when you are done
به مجرد اینکه کارت تمام شد برگرد.
5. she stood up immediately and opened the window
او بیدرنگ بلند شد و پنجره را گشود.
6. mistakes must be rectified immediately
اشتباهات باید فوری برطرف شوند.
7. she took my hint immediately
فورا به اشاره ی من پی برد.
8. they welcomed ali's suggestion immediately
فورا از پیشنهاد علی استقبال کردند.
9. captured soldiers must be disarmed immediately
سربازان اسیر باید فورا خلع سلاح شوند.
10. i am going to leave immediately
من فوری خواهم رفت.
11. you must notify the police immediately
بایستی فوری به شهربانی اطلاع بدهی.
12. we will outlaw the rebels unless they surrender immediately
اگر شورشیان فورا تسلیم نشوند آنها را از حمایت قانون و حقوق محروم خواهیم کرد.
13. they asked me to repair to the hotel lobby immediately
از من خواستند فورا به سرسرای هتل بروم.
14. Will found himself immediately surrounded by screaming fans.
[ترجمه ترگمان]ویل خود را در محاصره طرفداران جیغ و فریاد یافت
[ترجمه گوگل]خود را بلافاصله توسط طرفداران فریاد محاصره خواهد کرد
15. The young couple decided to start their voyage immediately.
[ترجمه ترگمان]این زوج جوان تصمیم گرفتند بلافاصله سفر خود را آغاز کنند
[ترجمه گوگل]زوج جوان تصمیم به شروع سفر خود را بلافاصله
16. The smell was immediately noticeable when you walked in the front door.
[ترجمه ترگمان]وقتی از در جلویی وارد شدید، بو فورا محسوس می شد
[ترجمه گوگل]وقتی وارد درب ورودی شدید، بوی بلافاصله قابل توجه بود
17. Do not be pressurized into making your decision immediately.
[ترجمه ترگمان]تحت فشار قرار ندهید که بلافاصله تصمیم خود را بگیرید
[ترجمه گوگل]به تصمیم گیری فوری خود فشار نیاورید
18. He proposed to set off immediately.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که بلافاصله دست به کار شود
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد بلافاصله شروع به کار کند
19. Clean up this room immediately - and that's an order!
[ترجمه ترگمان]فورا این اتاق را تمیز کن و این یک دستوره!
[ترجمه گوگل]این اتاق را بلافاصله پاک کنید - و این یک سفارش است!
20. He immediately booked a flight to Toulouse.
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله یک پرواز به تولوز را رزرو کرد
[ترجمه گوگل]او بلافاصله پرواز پرواز به تولوز را رزرو کرد
21. Most people immediately associate addictions with drugs, alcohol and cigarettes.
[ترجمه ترگمان]اغلب مردم، اعتیاد به مواد مخدر، الکل و سیگار را تامین می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم بلافاصله وابستگی به مواد مخدر، الکل و سیگار را وابسته می کنند