کلمه جو
صفحه اصلی

footwear


معنی : کفش، پاپوش
معانی دیگر : پوتین، چکمه، پای افزار (پاوزار)، لالکا، پاافزار کفش ومانندان

انگلیسی به فارسی

پاپوش، کفش


کفش، پاپوش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: clothing worn on the feet, such as shoes, boots, slippers, or stockings; footgear.

• anything worn on the feet, covering for the feet (i.e. shoes, socks, etc.)
footwear refers to shoes, boots, and sandals; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[فوتبال] کفش

مترادف و متضاد

کفش (اسم)
brogan, brogue, footwear, shoe, sneakers, footgear

پاپوش (اسم)
footwear, footgear, sleeper

جملات نمونه

1. sports footwear
پای افزارهای ورزشی

2. Wear loose clothing and sensible footwear.
[ترجمه ترگمان]لباس های گشاد بپوشید و کفش های مناسب بپوشید
[ترجمه گوگل]لباس های شل و کفش های معقول را بپوش

3. A shopkeeper would say he sold footwear; we would say he sold shoes.
[ترجمه ترگمان]یک مغازه دار بگوید که کفش می فروشد؛ ما می گوییم که او کفش می فروشد
[ترجمه گوگل]یک مغازه دار می گوید که او کفش های خود را فروخته؛ می توان گفت که او کفش ها را به فروش می رساند

4. Some footballers get paid millions for endorsing footwear.
[ترجمه ترگمان]بعضی از فوتبالیست های میلیون ها دلار برای صحه گذاشتن بر کفش به دست می آورند
[ترجمه گوگل]برخی از فوتبالیست ها برای تأیید کفش میلیون ها دلار می گیرند

5. Be sure to wear the correct footwear to prevent injuries to your feet.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که کفش درست را بپوشید تا از آسیب زدن به پاهای خود جلوگیری کنید
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که کفش صحیح را بپوشانید تا از آسیب دیدن پا جلوگیری شود

6. You're wearing some serviceable-looking footwear, Johnny.
[ترجمه ترگمان]\"یه سری کفش پاشنه بلند پوشیدی\" جانی
[ترجمه گوگل]شما لباس هایی برای کفش های مناسب، جانی دارید

7. With little equipment and unsuitable footwear, she epitomizes the inexperienced and unprepared mountain walker.
[ترجمه ترگمان]با تجهیزات کوچک و کفش نامناسب، به طور خلاصه در مورد روروئک بی unprepared و unprepared بود
[ترجمه گوگل]با تجهیزات کم و کفش های نامناسب، او بی نظیر و آمادگی کوه نوردی را به نمایش می گذارد

8. You'll need some fairly tough footwear to go walking up mountains.
[ترجمه ترگمان]به تعدادی کفش خشن برای رفتن به بالا رفتن از کوه ها نیاز داری
[ترجمه گوگل]شما نیاز به کفش های نسبتا سخت برای رفتن به کوه ها دارید

9. Some footwear chains are exclusively geared to meeting the demands of fashion conscious teenagers, for example.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، برخی از زنجیره های کفش به طور انحصاری برای برآورده کردن نیازهای نوجوانان آگاه مد مجهز شده اند
[ترجمه گوگل]بعضی از کفش های زنجیره ای به طور انحصاری برای پاسخگویی به خواسته های نوجوانان مد آگاه به شمار می روند

10. Chemists, grocers, clothing, footwear and leather shops say that sales improved significantly compared with a year ago.
[ترجمه ترگمان]شیمیدان ها، grocers، پوشاک، کفش و فروشگاه های چرم می گویند که فروش در مقایسه با یک سال پیش بهبود قابل توجهی داشته است
[ترجمه گوگل]مواد شیمیایی، مواد مغذی، پوشاک، کفش و مغازه های چرم می گویند که فروش در مقایسه با یک سال پیش به طور قابل توجهی بهبود یافته است

11. Smotrycz is an athletic footwear designer from Reading who is a commercial stand-in for Bird.
[ترجمه ترگمان]Smotrycz یک طراح کفش ورزشی از گروه خواندن است که یک جایگاه تجاری برای پرنده است
[ترجمه گوگل]Smotrycz یک طراح کفش ورزشی از Reading است که ایستاده تجاری برای پرنده است

12. Footwear gives protection, comfort and warmth on and off the water.
[ترجمه ترگمان]پوشش پا از آب محافظت می کند و آرامش و گرما را تامین می کند
[ترجمه گوگل]کفش ها حفاظت، آسایش و گرما را در آب و خاموش می کند

13. I don't think bedroom slippers are the footwear of lovers.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم دمپایی bedroom کفش عشاق باشد
[ترجمه گوگل]فکر نمی کنم اتاق خواب کتانی کفش عاشقان باشد

14. Footwear first, of course: Gucci patent leather, square-toed boots are in.
[ترجمه ترگمان]البته اول از همه، این چکمه های چرمی مارک گوچی و کفش های square در کار است
[ترجمه گوگل]برای اولین بار کفش، البته: چرم گاچی، چرم چکمه های مربعی دارای

sports footwear

پای‌افزارهای ورزشی


پیشنهاد کاربران

پاپوش ( کفش - shoes, boots, or any other outer covering for the human foot )

پا افزار
هر لباسی که مربوط به پا میشود


کلمات دیگر: