کلمه جو
صفحه اصلی

inebriated


مست

انگلیسی به فارسی

مست


نفوذ ناپذیر، مست کردن، سرخوش کردن، کیف دادن


انگلیسی به انگلیسی

• intoxicated, drunk
someone who is inebriated is drunk; a formal word.

مترادف و متضاد

drunk


Synonyms: blind drunk, bombed, boozy, high, inebriate, intoxicated, loaded, plastered, smashed, tight, tipsy, under the influence, wasted


Antonyms: sober, straight


جملات نمونه

1. In her inebriated state, she was ready to agree to anything.
[ترجمه ترگمان]در حالت inebriated، آماده بود که با هر چیزی موافقت کند
[ترجمه گوگل]در حالت ناتوان او، آماده پذیرفتن هر چیزی بود

2. Scott was obviously inebriated by the time the dessert was served.
[ترجمه ترگمان]معلوم بود که سر وال تر اسکات از زمانی که دسر صرف می شد به وجد آمده بود
[ترجمه گوگل]اسکات به طرز حیرت آوری در زمان دسر خدمت کرده بود

3. Following the Sunday events, Joe saw a thoroughly inebriated Longworth off on the overnight train.
[ترجمه ترگمان]پس از رویداده ای یکشنبه، جو یک Longworth کاملا inebriated را در قطار شبانه دید
[ترجمه گوگل]پس از وقایع روز یکشنبه، جو دیدار Longworth کاملا درهم شکستن در قطار یک شبه

4. In addition, the alligators far outperformed their inebriated human counterparts in the following areas: lunging, biting, crushing, dismembering, and swallowing.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، تمساح به مراتب از همتایان انسانی inebriated خود در مناطق زیر پیشی گرفته است: lunging، گاز زدن، خرد کننده، خمیر دندان و بلعیدن
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سرآشپزها به مراتب بیشتر از همتایان انسانی خود در زمینه های زیر عمل کرده اند: لگن، گزش، خرد کردن، دفع کردن و بلعیدن

5. When the inebriated elk was freed, it lay for a while on the ground, seemingly unconscious.
[ترجمه ترگمان]وقتی گوزن شمالی آزاد شد، مدتی روی زمین دراز کشید، به ظاهر ناخودآگاه
[ترجمه گوگل]وقتی که گوزن نابجا آزاد شد، برای مدتی بر روی زمین، به نظر می رسید ناخود آگاه بود

6. Drunken driver ( a driver who is inebriated ).
[ترجمه ترگمان]راننده مست (راننده ای که inebriated است)
[ترجمه گوگل]راننده مستی (راننده ای که از دست رفته است)

7. The inebriated man became very talkative.
[ترجمه ترگمان]مرد inebriated خیلی پرحرف بود
[ترجمه گوگل]مرد نابینا بسیار گفتگو کرد

8. A tattooed and very inebriated punk knocks over an elderly lady's walking frame as he staggers to find a free seat.
[ترجمه ترگمان]یک پانک سیاه و خال کوبی شده، در حالی که تلوتلوخوران برای پیدا کردن یک صندلی آزاد تلوتلو می خورد، یک زن مسن را می زند
[ترجمه گوگل]یک پاتو خالکوبی و بسیار ناراحت شده روی صندلی پیاده رو خانم سالخورده را می کشد چون او مشتاق پیدا کردن یک صندلی آزاد است

9. Others (especially on weekdays) are often too inebriated to safely travel to their homes, or too embarrassed to face their spouses when they are unemployed or underemployed.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر (به ویژه در روزه ای هفته)اغلب برای سفر ایمن به خانه های خود، یا بیش از حد دست پاچه می شوند تا زمانی که بی کار یا نیمه بی کار هستند، با همسرانشان روبرو شوند
[ترجمه گوگل]دیگران (مخصوصا در روزهای هفته) اغلب به راحتی به خانه هایشان سفر می کنند یا خجالت می کشند تا در صورت بیکار شدن و یا دست کم گرفتن شغل شان، با همسرشان کنار بیایند

10. At fact I had no courage to be inebriated into the potpourri. . . I can only take a look at her on the sneak., just as enjoying, enjoying a vase of flower.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، من جرات نداشتم به گل عطر پناه بدهم، فقط می توانم یواشکی نگاهی به او بیندازم به همان اندازه که از گلدان گل لذت می برد
[ترجمه گوگل]در حقیقت من هیچ شجاعت نداشتم که به پت پووری نفوذ کنم من فقط می توانم نگاهی به او در دزدکی داشته باشم، فقط با بهره گیری از گلدان گل لذت ببرم

11. He was inebriated by his phenomenal success.
[ترجمه ترگمان]او از موفقیت فوق العاده خود شگفت زده شده بود
[ترجمه گوگل]او با موفقیت فوق العاده ای او آشفته شد

12. I remember overhearing an inebriated elderly businessman in a restaurant back in the 1970s telling a lady companion, "The American worker is too expensive and has no future.
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم که صحبت یک تاجر مسن در رستورانی در دهه ۱۹۷۰ را به یاد می آورم که به یکی از همدم بانوی خود گفته بود، \" کارگر آمریکایی بسیار گران است و آینده ای ندارد
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشم که یک بازرگان سالخورده در یک رستوران در دهه 1970 به همراه همسرش گفت: «کارگر آمریکایی خیلی گران است و آینده ندارد

13. On a cold October night, police arrest the inebriated and take them to jail.
[ترجمه ترگمان]در یک شب سرد اکتبر، پلیس the را دستگیر کرده و آن ها را به زندان می برد
[ترجمه گوگل]در اواخر شب اکتبر، پلیس دستگیر شده را دستگیر کرده و آنها را به زندان می اندازد

14. Both men were too inebriated to defend themselves but managed to land blows on each other. Before long they were both gushing blood.
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد برای دفاع از خود بیش از حد توان دفاع از خود داشتند اما موفق شدند به یکدیگر حمله کنند طولی نکشید که هر دو خون از هم سرازیر شدند
[ترجمه گوگل]هر دوی این مردان برای دفاع از خود خیلی ناراحت بودند اما موفق به زمین خوردن یکدیگر شدند قبل از اینکه هر دو خونریزی میکردند

15. It would not be the last time that people filled with the pentecostal spirit would be dismissed as inebriated.
[ترجمه ترگمان]این آخرین باری نخواهد بود که مردم پر از روح pentecostal به عنوان inebriated از کار برکنار خواهند شد
[ترجمه گوگل]این آخرین بار نیست که افرادی که با روح پنطیکاست پر شده اند، به عنوان نادیده گرفته می شوند

پیشنهاد کاربران

Inebriated is just a fancy way of saying drunk

Wasted
Drunk

adjective
[more inebriated; most inebriated] formal : affected by drinking too much alcohol : drunk
◀️ He was clearly inebriated when he left the bar

INEBRIATE فعلش هست به معنای Intoxicate یا مست کردن یا مست شدن

INEBRIATION : هم میشه لول و سطح مستی و سرخوشی
noun [noncount]
◀️ public inebriation [=drunkenness]


کلمات دیگر: