1. the resurrection of the dead on doomsday
رستاخیز مردگان در روز قیامت
2. the project has been dropped with little hope of resurrection
از آن طرح صرفنظر شده است و امیدی به احیای آن نیست.
3. Some resurrection of domestic price pressure was apparent in the early part of the year.
[ترجمه ترگمان]برخی از resurrection فشار قیمت داخلی در اوایل سال آشکار شد
[ترجمه گوگل]برخی از قیاسهای فشار داخلی در اوایل سال جاری نشان داده شده است
4. This is a resurrection of an old story from the mid-70s.
[ترجمه ترگمان]این رستاخیز یک داستان قدیمی از اواسط دهه ۷۰ است
[ترجمه گوگل]این قیام یک داستان قدیمی از اواسط دهه 70 است
5. The demystification of the Resurrection upsets many Christians.
[ترجمه ترگمان]رستاخیز رستاخیز بسیاری از مسیحیان را ناراحت می کند
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل قیام مسیحیان را خدشه دار می کند
6. Resurrection, therefore, means that moment when one bursts forth from the sepulchre of the old man.
[ترجمه ترگمان]از ای نرو رستاخیز یعنی آن لحظه که از قبر پیرمرد بیرون می جهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، قیامت، معنی آن لحظه ای است که یک نفر از گورستان پیر مرد بیرون می آید
7. The result is the resurrection of the Oakhanger Preservation Society, and a protest petition already signed by 100 people.
[ترجمه ترگمان]نتیجه، رستاخیز جامعه حفاظت از محیط زیست و یک دادخواست اعتراضی است که در حال حاضر توسط ۱۰۰ نفر امضا شده است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، قیام جامعه حفاظت از اوخواهر و یک پرونده اعتراضی که قبلا توسط 100 نفر امضا شده است، نتیجه می شود
8. The ceremony at the Church of the Resurrection was preceded by an Episcopal nuptial mass.
[ترجمه ترگمان]مراسم عشای ربانی کلیسای رستاخیز در کلیسای عشای ربانی برگزار شد
[ترجمه گوگل]این مراسم در کلیسای قیامت پیش از یک جماعت جمعی اسقفی برگزار شد
9. Tertullian, in his On the Resurrection of the Flesh, tells of a similar problem.
[ترجمه ترگمان]در رستاخیز تک و تنها در رستاخیز تک و تنها یک مشکل مشابه وجود دارد
[ترجمه گوگل]Tertullian، در خود را در قیامت گوشت، می گوید از یک مشکل مشابه است
10. Lose the resurrection hope, though, and we lose our way.
[ترجمه ترگمان]با این حال، امید رستاخیز را از دست بدهید و راه خود را گم می کنیم
[ترجمه گوگل]با این وجود، امید قیامت را از دست می دهیم، و ما راه خود را از دست می دهیم
11. Not until his death and resurrection could that same Spirit become readily available for his followers.
[ترجمه ترگمان]نه تا زمانی که مرگ و رستاخیز او به آسانی برای پیروان او در دسترس قرار گیرد
[ترجمه گوگل]تا زمانی که مرگ و رستاخیز او نتواند همان روحیه را برای پیروانش در دسترس قرار دهد
12. They did not believe in any form of resurrection yet they asked a question concerning this topic.
[ترجمه ترگمان]آن ها به هیچ شکل رستاخیز اعتقادی نداشتند اما از یک سوال در مورد این موضوع پرسیدند
[ترجمه گوگل]آنها هیچ شکلی از قیام را باور نکردند، اما در مورد این موضوع سؤال کردند
13. Operation Resurrection, as it was called, was first mooted in the immediate aftermath of 13 May.
[ترجمه ترگمان]عملیات رستاخیز، همان طور که خوانده شد، نخست پس از ۱۳ ماه مه مطرح شد
[ترجمه گوگل]عملیات قیام، همانطور که گفته شد، اولین بار در فوریه 13 مه آغاز شد
14. The Vigil of the Lord's Resurrection will commence at 00 p. m.
[ترجمه ترگمان]The رستاخیز مسیح از ساعت چهار بعد از ظهر آغاز خواهد شد ام
[ترجمه گوگل]محرمانه قیامت خداوند در ساعت 00 صبح آغاز خواهد شد متر