1. He's much more in his element in prometheus, which heaves and sighs as though it's actually giving birth to fire.
[ترجمه ترگمان]او بیشتر در عنصر خود در شرکت پرامتیوس است، که کج و معوج به نظر می رسد و آه می کشد، انگار که در واقع دارد به دنیا می اید
[ترجمه گوگل]او بسیار بیشتر در عنصر خود در پرومتئوس است، که در حال افزایش و افتادن است به طوری که در واقع باعث تولد آتش می شود
2. The wisest person in all the universe, Prometheus had well been able to protect his own family.
[ترجمه ترگمان]پرو مته، خردمندترین فرد جهان، توانسته بود از خانواده خودش محافظت کند
[ترجمه گوگل]عاقل ترین فرد در تمام جهان، پرومته قادر بود از خانواده اش محافظت کند
3. Prometheus, then, took over the task of creation and thought out a way to make mankind superior.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، پرو مته، وظیفه آفرینش را به عهده گرفت و راهی برای برتر ساختن بشر پیدا کرد
[ترجمه گوگل]پرومته پس از آن وظیفه خلقت را بر عهده گرفت و راهی را برای برتری انسانیت به دست آورد
4. Horned Io, mild of eye, now hear Prometheus prophesy.
[ترجمه ترگمان]طوطی کوچک Io که در حال حاضر صدای Prometheus prophesy را می شنید
[ترجمه گوگل]شاخدار یو، خفیف چشم، در حال حاضر پرومتئوس را می شنویم
5. Prometheus tried to comfort her, but he could point her only to the distant future.
[ترجمه ترگمان]پرو مته سعی کرد او را تسلی دهد، اما فقط می توانست او را به آینده ای دور برساند
[ترجمه گوگل]پرومته سعی کرد او را تسخیر کند، اما او تنها می تواند به آینده دور نگاه کند
6. The new ruler of the gods owed Prometheus much for helping him conquer the other Titans, but he forgot his debt.
[ترجمه ترگمان]فرمانروای جدید خدایان به پرومتئوس مدیون بود تا به او کمک کند تا the را فتح کند، ولی دیون خود را فراموش کرد
[ترجمه گوگل]حاکم جدید خدایان پرومته را به خاطر کمک به تیتان های دیگر تسلیم کرد، اما بدهی خود را فراموش کرد
7. But why Zeus changed his mind and whether Prometheus revealed the secret when he was freed, we do not know.
[ترجمه ترگمان]اما چرا زئوس ذهن خود را تغییر داد و اینکه آیا پرومتئوس وقتی آزاد شد راز را فاش کرد، ما نمی دانیم
[ترجمه گوگل]اما چرا زئوس ذهن خود را تغییر داد و اینکه آیا پرومته راز را آزاد کرد، ما نمی دانیم
8. There Prometheus hung on the rock for hundreds of years.
[ترجمه ترگمان]بعد از صدها سال، پرو مته به سنگی آویخته بود
[ترجمه گوگل]پرومته در صخره ها صدها ساله آویزان شده است
9. The great Greek hero Hercules eventually freed Prometheus.
[ترجمه ترگمان]قهرمان بزرگ یونانی، هرکول، سرانجام پرو مته را آزاد کرد
[ترجمه گوگل]هرکول بزرگ قهرمان یونان سرانجام پرومته را آزاد کرد
10. FROM THE PROMETHEUS in orbit, we see the night side of the planet transformed into a vast reticulated lacework of faint luminosity.
[ترجمه ترگمان]از PROMETHEUS که در مدار قرار دارد، قسمت تاریک این سیاره را می بینیم که به صورت توده ای عظیم از درخشندگی ضعیف درخشندگی به هم تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]از PROMETHEUS در مدار، ما شاهد شب از سیاره به یک توری عریض از نور کم نور تبدیل شده است
11. But Prometheus said that Epimetheus had to be careful with Zeus'gift.
[ترجمه ترگمان]اما پرومتئوس گفته بود که Epimetheus باید با gift زئوس با احتیاط عمل کند
[ترجمه گوگل]اما پرومتئوس گفت که Epimetheus باید با Zeus'gift مراقب باشید
12. Prometheus faced his bitter fate firmly and never lost courage before Zeus.
[ترجمه ترگمان]پرو مته با سرنوشت تلخ خود روبرو شد و قبل از زئوس دل و جرات خود را از دست نداد
[ترجمه گوگل]پرومته سرکوب تلخ خود را محکم و بدون هیچ گونه شجاعت قبل از زئوس از دست داد
13. Prometheus overtakes Pandora in orbit around Saturn about every 25 days.
[ترجمه ترگمان]پرومتئوس، Pandora را در مدار اطراف زحل در حدود ۲۵ روز به دست می دهد
[ترجمه گوگل]پروستیم پاندورا را در اطراف زحل در حدود 25 روز به طول می انجامد
14. In the Cronus and Zeus, Prometheus had adopted the cause of the Olympian deities.
[ترجمه ترگمان]در the و زئوس، پرومتئوس علت خدایان Olympian را پذیرفته بود
[ترجمه گوگل]پروتون در کرونوس و زئوس علت خدایان المپیک را تصویب کرده است
15. Prometheus: Please, Ghost of Sparta! Release me from my torment!
[ترجمه ترگمان]پرو مته: خواهش می کنم روح اسپارتا ! منو از شکنجه - م آزاد کن
[ترجمه گوگل]پرومته لطفا، ارواح اسپارتا! من را از عذاب من آزاد کن!