کلمه جو
صفحه اصلی

seminary


معنی : مدرسه علوم دینی، رستن گاه
معانی دیگر : (نادر) کشتگاه، قلمستان، پرورشگاه، حوزه ی علمیه، دانشکده ی معقول و منقول، دانشکده ی الهیات

انگلیسی به فارسی

مدرسه علوم دینی، رستن گاه


معارف، مدرسه علوم دینی، رستن گاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: seminaries
مشتقات: seminarial (adj.)
• : تعریف: a religious school for preparing and educating men and women for work in ministry.

• religious school where students train for the priesthood or rabbinate; school, institution of learning; seminar, advanced university course intended for a small number of students; educational academy for girls
a seminary is a college where priests are trained.

مترادف و متضاد

مدرسه علوم دینی (اسم)
seminary

رستن گاه (اسم)
seminary

جملات نمونه

1. When I was in seminary it was being fought out between the liberals and the neo-orthodox disciples of Reinhold Niebuhr.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در مدرسه علوم دینی بودم، بین لیبرال ها و پیروان مکتب - Reinhold مبارزه می شد
[ترجمه گوگل]وقتی که من در حوزه علمیه بودم، بین لیبرال ها و شاگردان نئو ارتدوکس رینولد نیبور جنگیدند

2. When I was studying at the rabbinical seminary, I had borrowed a copy of Pan Tadeusz from her.
[ترجمه ترگمان]وقتی در سمیناری علوم مذهبی درس می خواندم، یک نسخه از پان Tadeusz را از او قرض گرفتم
[ترجمه گوگل]وقتی که من در حوزه علمیه ربانی مشغول به تحصیل بودم، یک نسخه از پان تادوسز را از او گرفته بودم

3. From there he moved to Baltimore for seminary studies and then served a church on Capitol Hill in Washington.
[ترجمه ترگمان]از آنجا او برای مطالعات سمیناری به بالتیمور رفت و سپس به کلیسایی در کاپیتول هیل در واشنگتن خدمت کرد
[ترجمه گوگل]از آنجا به تحصیلات دینی در بالتیمور رفت و سپس در کلیسای کاپیتول هیل در واشنگتن خدمت کرد

4. At fourteen he went to a Roman Catholic seminary to study for the priesthood.
[ترجمه ترگمان]در چهاردهسالگی به مدرسه دینی کاتولیک روم رفت تا برای کشیش شدن تحصیل کند
[ترجمه گوگل]در چهارده سالگی او به یک دانشکدۀ کاتولیک رومی رفت تا برای خدانشناسی تحصیل کند

5. He had been trained at the Douai seminary and had been taught the art not only of argument but also of secrecy.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه روحانی دوئه تعلیم گرفته بود و هنر را نه تنها از استدلال بلکه از رازداری یاد گرفته بود
[ترجمه گوگل]او در دانشکده دایا آموزش دیده بود و هنر را نه تنها در مورد استدلال بلکه در مورد محرمانه نیز آموزش داده بود

6. They destroyed the seminary, arrested Pigneau and shackled him in an eighty-pound wood and iron frame.
[ترجمه ترگمان]آن ها مدرسه را ویران کردند، Pigneau را دستگیر کردند و او را در یک چوب با چوب هشتاد پوندی بستند
[ترجمه گوگل]آنها معدن را نابود کردند، Pigneau را دستگیر کردند و او را در یک قاب چوب و آهن هشتاد پوند فرو ریختند

7. It came from a seminary friend who hand recently divorced her abusive husband.
[ترجمه ترگمان]این کار از یک دوست مدرسه مذهبی که اخیرا دست شوهر abusive را طلاق داده بود، حاصل شد
[ترجمه گوگل]از یک دوست معنویت آمده که اخیرا دستش را به شوهر خشونت طلب کرده است

8. As I recall from our days in seminary, you and I were much alike when it came to women.
[ترجمه ترگمان]همان طور که از روزگار ما در مدرسه علوم مذهبی به یاد می آورم، من و تو خیلی شبیه هم بودیم که به زن ها رسیدیم
[ترجمه گوگل]همانطور که از روزهای ما در حوزه علمیه یاد می گیریم، زمانی که به زنان می رسید، شما و من خیلی مشابه بودند

9. The works of Shakespeare, deemed licentious by the seminary staff and students, enchanted her.
[ترجمه ترگمان]آثار شکسپیر، که به نظر کارکنان مدرسه و دانش آموزان جنبه licentious داشت، او را شیفته خود کرد
[ترجمه گوگل]آثار شکسپیر، که توسط کارکنان و دانشآموزان آموزش و پرورش مورد تمجید قرار گرفته، او را محکوم کردند

10. George graduated from Bethel Seminary San Diego in 200
[ترجمه ترگمان]جورج در سال ۲۰۰ از مدرسه دینی سن دیگو فارغ التحصیل شد
[ترجمه گوگل]جورج فارغ التحصیل از بنت سمینار سن دیگو در سال 200 است

11. Augustine's Seminary, and was ordained as a priest in 1991 for the archdiocese of Toronto.
[ترجمه ترگمان]مدرسه دینی سنت آگوستین، به عنوان یک کشیش در سال ۱۹۹۱ برای the تورنتو به عنوان یک کشیش انتخاب شد
[ترجمه گوگل]معاونت آگوستین، و در سال 1991 به عنوان یک کشیش برای اسقف اعظم تورنتو مقرر شد

12. She called it the Buckland Female Seminary.
[ترجمه ترگمان]او آن را سمیناری علوم الهی باک لند می نامید
[ترجمه گوگل]او آن را به عنوان Seminarium Female Buckland نامید

13. Where will you go when the seminary closes?
[ترجمه ترگمان]وقتی سمیناری بسته می شود کجا می روید؟
[ترجمه گوگل]وقتی که دانشکده بسته شود کجا بروید؟

14. The Fuller Theological Seminary opened in 194
[ترجمه ترگمان]مدرسه الهیات فولر در ۱۹۴ (۱۹۴)باز شد
[ترجمه گوگل]Seminary انجیل Fuller در سال 194 افتتاح شد

15. He graduated from Columbia Theological Seminary in 1996 with the Master of Divinity, was ordained in 1997 and received his Doctor of Ministry degree from Texas Christian University in 200
[ترجمه ترگمان]او از مدرسه الهیات کلمبیا در سال ۱۹۹۶ با استاد الاهیات فارغ التحصیل شد و مدرک دکترای خود را از دانشگاه مسیحی تگزاس در ۲۰۰ سالگی دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او در سال 1996 با استاد الوهیت در دانشکده الهیات کلمبیا فارغ التحصیل شد، در سال 1997 به مدرسه رسید و مدرک دکتری خود را از دانشگاه مسیحی تگزاس در سال 200 دریافت کرد

پیشنهاد کاربران

علوم دینی - مدرسه

noun
[count] :
🔴a school for training religious leaders ( such as priests, ministers, and rabbis )

حوزه علمیه
نهاد آموزشی و مذهبی برای تدریس الهیات

حوزهٔ علمیه نهادی آموزشی - مذهبی برای آموزش طلاب در زمینهٔ علوم دینی و آماده سازی آنان برای دریافت مقامی مذهبی با عنوان روحانی می باشد.

در حوزهٔ علمیه اسلامی دروس سطح عالی در زمینهٔ مذهب ارائه می شود و بعضی از طلبه ها در داخل حوزه در خوابگاه هایی با عنوان اختصاصی �حجره� زندگی و تحصیل می کنند. در حوزه های علمیهٔ شیعه، درس های �اصلی� حوزوی ای همچون:

ادبیات عرب ( ۱ - صرف، ۲ - نحو، ۳ - معانی، ۴ - بیان، ۵ - بدیع و ۶ - لغت؛ برای استفاده درست از قرآن و احادیث که منابع دین اسلامند ) ؛
فقه؛
اصول فقه؛
منطق ارسطویی[نیازمند منبع] ( برای برداشت های علمی درست از منابع اسلامی؛
فلسفهٔ اسلامی؛ ( معمولا در حوزه های شیعه، بیشتر فلسفه می خوانند و حوزه های اهل سنت غالبا مخالف فلسفه هستند. )
و نیز درس های جنبی ای همچون:
کلام ( عقاید اسلامی ) ؛
علوم حدیث؛
علوم قرآن؛
رجال؛
درایه؛
تاریخ اسلام؛
تجوید قرآن؛
تفسیر قرآن؛
اخلاق؛
به گونه عمومی، تخصصی یا فوق تخصصی و در سطوح عالی علمی در دوره ای ۱۰ ساله، آموزش داده می شود، و در طول این مدت، طلاب برای ورود به دوره درس خارج که بالاترین تحصیلات علمی در حوزه علمیه و معادل دکتری دانشگاهی است آماده می شوند.

مراحل و مقاطع تحصیلی
سطح ۱ ( کاردانی ) = پایه های ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶
سطح ۲ ( کارشناسی ) = پایه های ۷ و ۸
سطح ۳ ( کارشناسی ارشد ) = پایه های ۹ و ۱۰ ( همراه با پایان نامه )
سطح ۴ درس خارج ( دکتری ) = دروس خارج فقه و اصول ( دست کم چهار سال، همراه با پایان نامه )
در حوزه های علمیه، پس از گذراندن پایه ۶، گواهی نامه کاردانی ( سطح یک حوزوی ) ، پس از طی پایهٔ ۸، مدرک کارشناسی ( سطح دو ) ، پس از گذراندن پایهٔ ۱۰، گواهی نامه کارشناسی ارشد ( سطح سه ) و نیز بعد از گذراندن ( دست کم ) چهار سال دوره درس های خارج فقه و اصول، گواهی نامه دکتری ( سطح چهار ) ، داده می شود.

مدرس
مَدْرَس واژه ای عربی به معنای محل درس دادن است. مَدرَس یکی از اجزای مدارس سنتی حوزه علمیه است که محل درس دادن یا کتابخانه بوده است. در کنار مدرس ها، حجره ها نیز علاوه بر کارکرد اقامتی، فضایی نیز برای تدریس بوده است.

Institution for educating students in theology

A seminary, school of theology, theological seminary, or divinity school is an educational institution for educating students ( sometimes called seminarians ) in scripture, theology, generally to prepare them for ordination to serve as clergy, in academics, or in Christian ministry. The English word is taken from the Latin seminarium, translated as seed - bed, an image taken from the Council of Trent document Cum adolescentium aetas which called for the first modern seminaries


کلمات دیگر: