کلمه جو
صفحه اصلی

wimbledon


محله ی ویمبل دن (در لندن - محل مسابقات سالیانه ی تنیس)

انگلیسی به فارسی

ویمبلدون


محلهی ویمبلدن (در لندن - محل مسابقات سالیانهی تنیس)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a grand slam tournament in professional tennis, also known as the Wimbledon Tennis Championship.

(2) تعریف: the suburb of London, England, where this tournament is held.

• city in southeast england; prestigious tennis tournament that is held in this city

جملات نمونه

1. Wimbledon has been a launch pad for so many players.
[ترجمه ترگمان]ویمبلدون برای بسیاری از بازیکنان یک سکوی پرتاب بوده است
[ترجمه گوگل]ویمبلدون یک پلت فرم پرتاب برای بسیاری از بازیکنان است

2. Tune in to our exclusive coverage of Wimbledon.
[ترجمه ترگمان]به پوشش انحصاری ما از ویمبلدون کمک کنید
[ترجمه گوگل]اتصال به پوشش منحصر به فرد ما از ویمبلدون

3. A back injury forced her to withdraw from Wimbledon.
[ترجمه ترگمان]یک آسیب به کمر او را وادار به عقب نشینی از ویمبلدون کرد
[ترجمه گوگل]جراحی پشتی او را مجبور کرد از ویمبلدون عقب نشینی کند

4. Venus Williams was the top seed at Wimbledon this year.
[ترجمه ترگمان]ونوس ویلیامز امسال اولین دانه در ویمبلدون بود
[ترجمه گوگل]ونوس ویلیامز در سال 2010 ویمبلدون بود

5. Wimbledon is a shrine for all lovers of tennis.
[ترجمه ترگمان]ویمبلدون برای همه عاشقان تنیس یک معبد است
[ترجمه گوگل]ویمبلدون برای همه دوستداران تنیس حرم است

6. Who won the men's doubles at Wimbledon this year?
[ترجمه ترگمان]امسال توی \"ویمبلدون\" ۲ تا سرباز رو برنده شد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی این دو برابر مردان را در ویمبلدون برنده شد؟

7. Her finest moment came when she won Wimbledon.
[ترجمه ترگمان]بهترین لحظه اون وقتی بود که \"ویمبلدون\" برنده شد
[ترجمه گوگل]او بهترین لحظه ای بود که او برنده ویمبلدون شد

8. Her Wimbledon victory was hailed as a triumph over adversity.
[ترجمه ترگمان]پیروزی ویمبلدون او به عنوان پیروزی بر بدبختی مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پیروزی ویمبلدون او به عنوان یک پیروزی بر بدبختی مورد ستایش قرار گرفت

9. The very least I'm looking for at Wimbledon is to reach the quarter-finals.
[ترجمه ترگمان]حداقل من به دنبال مسابقات یک چهارم نهایی ویمبلدون هستم
[ترجمه گوگل]حداقل من برای ویمبلدون به دنبال رسیدن به فینال است

10. Can she retain her Wimbledon crown?
[ترجمه ترگمان]می تونه تاج Wimbledon رو هم نگه داره؟
[ترجمه گوگل]آیا او تاج ویمبلدون خود را حفظ می کند؟

11. She's the reigning champion at Wimbledon.
[ترجمه ترگمان]\"اون قهرمان reigning\" ویمبلدون
[ترجمه گوگل]او قهرمان قهرمانی در ویمبلدون است

12. He has been seeded 14th at Wimbledon next week.
[ترجمه ترگمان]هفته آینده در ویمبلدون قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]او در هفته آینده در ویمبلدون چهارمین بار است

13. She is determined to retain her Wimbledon crown.
[ترجمه ترگمان]او مصمم است که تاج و تخت ویمبلدون را حفظ کند
[ترجمه گوگل]او مصمم است تا تاج ویمبلدون خود را حفظ کند

14. Sampras looks a practical certainty to win Wimbledon this year.
[ترجمه ترگمان]Sampras به نظر عملی مثبت می رسد که امسال ویمبلدون را برنده شود
[ترجمه گوگل]سمپراس در سال جاری به ویمبلدون پی برده است

پیشنهاد کاربران

محله ای در ویمبل دن که سالیانه مسابقات تنیس برگزار میشود.


کلمات دیگر: