کلمه جو
صفحه اصلی

wildness


وحشی گری، خودسری، سرکشی، تندی

انگلیسی به فارسی

وحشی


انگلیسی به انگلیسی

• condition of being wild; state of being undomesticated; state of being uncultivated

جملات نمونه

1. He retained his wildness and wiliness.
[ترجمه ترگمان]او wildness و wiliness را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]او گیجی و خلوص خود را حفظ کرد

2. The wildness that shot up into the eye the moment the lips were yanked back.
[ترجمه ترگمان]در همان لحظه ای که لب هایش به سرعت عقب رفتند، وحشی گری گوری به چشمان او خیره شد
[ترجمه گوگل]گیاهانی که به سمت چپ افتاد لحظه ای که لبها به عقب رانده شدند

3. And I welcome the hint of wildness which the brown heather spilling over their brow brings to my tame lowland domain.
[ترجمه ترگمان]و به نشانی از وحشی گری که the قهوه ای روی پیشانی اش ریخته بود، خوش آمد می گویم
[ترجمه گوگل]و من از نکته ای از وحشی که قلیایی قهوه ای بر سر چشمانش می گذارند، به دامنه منحرف من می رسد

4. Its wildness and this elegiac calm met, circled each other, and survived.
[ترجمه ترگمان]وحشی گری و این آرامی، یکدیگر را احاطه کردند، یکدیگر را احاطه کردند، و زنده ماندند
[ترجمه گوگل]وحش و این آرامش گرانبها ملاقات کرد، یکدیگر را دور زدند و جان سالم به در بردند

5. Their-very wildness provides ideal shelter in which guerrillas can hide and from which to launch attacks.
[ترجمه ترگمان]وحشی گری آن ها پناه گاه ایده آلی را فراهم می کند که در آن چریک ها از طریق آن بتوانند خود را پنهان و از آن شروع به حمله کنند
[ترجمه گوگل]بسیار سخت و طاقت فرسا، پناهگاه ایدهآل است که در آن چریکها می توانند پنهان شوند و از آن برای راه اندازی حملات استفاده کنند

6. Primitiveness is of esthetics, while wildness represents the most bewitching element in Indian furniture.
[ترجمه ترگمان]زیبایی is is است، در حالی که wildness، most عنصر در مبل هند را نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]Primitiveness از زیبایی است، در حالی که wildness نشان دهنده عنصر جذاب ترین در مبلمان هند است

7. "IN GOD'S wildness lies the hope of the world, " opined John Muir, the great (Scottish-born) American naturalist and defender of Yosemite National Park.
[ترجمه ترگمان]جان مویر، naturalist آمریکایی (زاده اسکاتلندی)و مدافع پارک ملی Yosemite اظهار نظر کرد: \" در راه wildness خدا، امید جهان است \"
[ترجمه گوگل]John Muir، طبیعت گرای آمریکایی (متولد اسکاتلندی) و مدافع پارک ملی یوسمیتی، گفت: 'در طبیعت خداوند امید جهان است '

8. I tell how there may be a better wildness of logic than of inconsequence.
[ترجمه ترگمان]به خودم می گویم که ممکن است منطقی از منطقی بودن منطقی باشد تا این که این موضوع غیر طبیعی باشد
[ترجمه گوگل]من می گویم که ممکن است منطق بهتر از عدم نتیجه باشد

9. Perhaps this is behind Thoreau's dictum: In wildness is the salvation of the world.
[ترجمه ترگمان]شاید این دستور behind گفته شود: در wildness، رستگاری دنیا است
[ترجمه گوگل]شاید این در پشت فرمان Thoreau است در wildness نجات جهان است

10. I wouldn't encounter a similar wildness until a day in my twenties when, diving in the Caribbean, a school that seemed more like a herd of aptly named bigeye tuna surged past.
[ترجمه ترگمان]من تا یک روز در دهه بیست و ۲۰ سالگی با چنین چیزی روبه رو نمی شدم، وقتی که در دریای کارائیب شیرجه رفتم، یک مدرسه که بیشتر شبیه یک گله تن ماهی بود که اسمش تن ماهی تن ماهی بود
[ترجمه گوگل]من تا یک روز در بیست سالگی، وقتی که غواصی در کارائیب، یک مدرسه ای بود که به نظر می رسید بیشتر شبیه یک گله نامناسب با نام Bigeye tuna بود، با یک وحشی مشابه مواجه نشدم

11. The element of wildness in his behavior was a protest against repressive convention.
[ترجمه ترگمان]عنصر wildness در رفتار او اعتراضی علیه کنوانسیون سرکوب گرانه بود
[ترجمه گوگل]عنصر گیجی در رفتار او، اعتراض علیه کنوانسیون سرکوبگر بود

12. It has been born of a compromise between wildness and tameness, between Nature and Man.
[ترجمه ترگمان]آن از یک سازش میان وحشی گری و رام بودن، بین طبیعت و بشر زاده شده است
[ترجمه گوگل]این متولد شده از سازش بین wildness و تمایل، بین طبیعت و انسان است

13. When shooting in wildness, photographers usually shoot with long telephoto lenses from a distance.
[ترجمه ترگمان]هنگام عکاسی از خشونت، عکاسان معمولا با لنزهای تله فوتو از فاصله دور عکس می گیرند
[ترجمه گوگل]هنگام عکسبرداری در طبیعت، عکاسان معمولا با لنزهای طولانی تله از فاصله فاصله می گیرند

14. She stared at him with wildness in her eyes.
[ترجمه ترگمان]با نگاه کردن به او، با نگاه کردن به او، به او خیره شد
[ترجمه گوگل]او در چشم او با خلوص وحشی نگاه کرد

پیشنهاد کاربران

طغیان

آشفتگی و بی نظمی


کلمات دیگر: